معرفی کتاب کتاب کلید سری از لنا جونز

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
ماجرای کارآگاه جوانی که قرار است لندن را نجات بدهد! لنا جونز در کتاب کلید سری، از دختر نوجوانی با نام «آگاتا» برایمان می‌گوید که همیشه دوست داشته یک کارآگاه مشهور بشود اما هیچ‌کس جز دوستش، «لیام»، به توانایی‌های او برای حل معماهای پیچیده باور ندارد. بااین‌حال، مشکلات تازه‌ای از راه می‌رسند که به نظر می‌رسد کلید حل آن‌ها تنها در دستان آگاتا باشد. نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های معمایی مجذوب این داستان ماجراجویانه خواهند شد.

درباره‌ی کتاب کلید سری
آگاتا با شیطنت‌های اخیرش در مدرسه حسابی به دردسر افتاده. طوری‌که باید به دفتر آقای «هاگراو»، مدیر مدرسه، برود و توضیحات و هشدارهای او را در مورد دوازده خرابکاری اخیرش بشنود. بااین‌حال، آگاتا هرگز به این تنبیه‌ها و هشدارها توجهی ندارد. تمام هوش و حواس این دختر بازیگوش به دنبال این است که از اتفاقات عجیب پیرامونش سر دربیاورد. هر جایی که به نظر برسد یک دزدی در حال وقوع باشد یا ناگهان کسی غیبش بزند، آگاتا با دفترچه‌ی یادداشت‌هایش حاضر می‌شود تا تمام شواهد را موبه‌مو یادداشت کند و سرنخی برای پی بردن به اصل ماجرا پیدا کند. جز لیام که صمیمی‌ترین دوست او یا در حقیقت تنها دوست آگاتا در مدرسه است، بقیه‌ی افراد، حتی پدر و مادرش فکر می‌کنند آگاتا فقط به دنبال شیطنت و انجام کارهای خطرناک است و ادعاهای عجیبی که در مورد دیگران مطرح می‌کند، هرگز واقعیت ندارند. چیزی که آن‌ها نمی‌دانند این است که آگاتا عاشق کارآگاه شدن است. اصلاً از وقتی که خودش را شناخته، دوست داشته روزی یک کارآگاه بزرگ و مشهور مثل هرکول پوآرو، شخصیت اول رمان‌های آگاتا کریستی، بشود. به همین دلیل هم آژانس کارآگاهی خودش را راه‌اندازی کرده تا دیگران با مراجعه به این آژانس، پرونده‌های معمایی خود را به او بسپارند، اما دریغ از یک پرونده که تاکنون به او سپرده باشند!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
لنا جونز (Lena Jones) در کتاب کلید سری (The Secret Key)، به‌عنوان نخستین مجلد از سری کتاب‌های معمایی کارآگاه آدلی، ماجراهای این کارآگاه جوان را برایمان روایت می‌کند. به نظر می‌رسد نویسنده هم در بیان رخدادها و هم در بازنمایی شخصیت‌ها از داستان‌های آگاتا کریستی بهره‌ی بسیاری برده است. بااین‌حال، وارد مرحله‌ی تقلید نشده، بلکه داستانی متمایز آفریده که هیجان، سرگرمی و حل معما را به هم پیوند می‌زند. کاربرد تعلیق‌های به‌جا و بهره‌گیری از طنز، مشخصه‌های اصلی این اثر خواندنی به شمار می‌آیند.

درحالی‌که به نظر نمی‌رسد آگاتا به این زودی‌ها به یک پرونده‌ی چالش‌برانگیز و جالب بربخورد، ناگهان نشانه‌هایی از اتفاقاتی عجیب توجه او را به خود جلب می‌کنند؛ اتفاقاتی که حاکی از رخدادهای غیرمنتظره‌ای در لندن هستند. به‌زودی آگاتا طی جست‌و‌جوهای خود متوجه بخش مخفی شهر لندن می‌شود که با کلیدی سری می‌توان درِ آن را گشود. کلیدی که نه‌تنها او را به مخفی‌گاهی عجیب می‌رساند، بلکه این فرصت را در اختیارش قرار می‌دهد که بتواند معمای شهر لندن را حل کند و به این طریق، لندن را از شر اتفاقات پیش‌رو نجات دهد.

اگر برای تجربه‌ی یک‌عالمه هیجان و سرک کشیدن در عجیب‌ترین ماجراها آماده‌اید، پس فرصت را از دست ندهید و هرچه زودتر با لنا جونز در کتاب کلید سری همراه شوید. اثری که با برگردان زهرا آرنواز و به کوشش نشر کتاب کوله پشتی روانه‌ی دنیای کتاب شده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
درباره‌ی مجموعه کتاب‌های معمایی کارآگاه آدلی
سه‌گانه‌ی کارآگاه آدلی (Agatha Oddly Series) شامل ماجراها و داستان‌های دختری سیزده‌ساله به نام آگاتا است که هرچند به نظر مسئولان و معلمان مدرسه‌اش کاری جز خ*را*ب‌کاری بلد نیست، اما خودش اعتقاد دارد که به‌زودی یک کارآگاه بزرگ خواهد شد. تنها فردی که با این دختر بازیگوش و باهوش موافق است، کسی نیست جز دوست صمیمی‌اش «لیام». هر کدام از داستان‌های این مجموعه به یکی از ماجراجویی‌های آگاتا پرداخته و نشان می‌دهند چطور این دختر سربه‌هوا معماهایی را حل می‌کند که هیچ‌کدام از بزرگترها، حتی پلیس‌ها هم از پس آن‌ها برنمی‌آیند.

مجموعه کتاب‌های معمایی کارآگاه آدلی، داستان‌های سرگرم‌کننده‌ای را دربرمی‌گیرند که مطالعه‌ی آن‌ها به رشد خلاقیت و مهارت‌های حل مسئله در مخاطبان یاری می‌رساند. از طرف دیگر شباهت اسم آگاتا به نویسنده‌ی معروف، آگاتا کریستی و همچنین دوستی این دختر با یکی از شخصیت‌های ذهنی‌اش به نام هرکول پوآرو که قهرمان اصلی کتاب‌های کریستی به شمار می‌آید، نشان می‌دهد در این مجموعه شاهد تأثیرپذیری نویسنده از سبک ویژه‌ی آگاتا کریستی و روش خاص او در نگارش داستان‌های معمایی هستیم. بنابراین، نوجوانانی که پیش از این رمان‌های آگاتا کریستی را مطالعه کرده و سبک و سیاق وی را در داستان‌نویسی می‌پسندند، از مطالعه‌ی این مجموعه نیز غافل نشوند.

لنا جونز نگارش این سری کتاب‌ها را به عهده داشته و نشر کتاب کوله پشتی نیز چاپ و انتشار آن را به انجام رسانده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
کتاب کلید سری برای چه کسانی مناسب است؟
نوجوانانی که به داستان‌های هیجان‌انگیز، معمایی و ماجراجویانه علاقه‌مند هستند، از مطالعه‌ی کتاب کلید سری بسیار ل*ذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب کلید سری می‌خوانیم
هیدرولوژی؟ یعنی چه؟ هیدرو کلمۀ لاتینی است به معنای آب. خب یعنی دربارۀ آب تحقیق می‌کند؟ هیچ نظری ندارم. وضع جسمانی‌اش را دوباره بررسی می‌کنم که مشکلی نداشته باشد. با اینکه جای دست راستش اصلاً خوب به‌نظر نمی‌رسد و زیر بدنش خم شده است، اما باز هم خطر نمی‌کنم و آن را تکان نمی‌دهم. زمانی که کتم را تا می‌کنم تا زیر سرش بگذارم متوجه چیزی در دست چپش می‌شوم. نمی‌دانم چطور همان اول آن را ندیدم. به صورت آرامش نگاهی می‌کنم، آهسته انگشتان دست چپش را باز می‌کنم و تکه‌ای از یک روزنامۀ صورتی پیدا می‌کنم؛ صفحه‌ای از روزنامۀ فاینَنشال‌تایمز. اطراف را نگاه می‌کنم تا مطمئن شوم کسی من را نمی‌بیند. روزنامه را باز می‌کنم.

همان اخبار همیشگی معمولی: ادغام شرکت‌های الکترونیکی، مدیرانی که از سود شرکت‌هایشان میلیون‌ها میلیون پول به دست آورده‌اند و آلودگی لندن. بدون لحظه‌ای تردید، آن را تا می‌کنم و داخل جیب کتم قرار می‌دهم. جی‌پی هنوز برنگشته است، پس به‌تنهایی به مراقبت از پروفسور ادامه می‌دهم. از همان ن*زد*یک*ی‌ها صدای آژیر به گوش می‌رسد. فکری به ذهنم می‌رسد؛ بطری قهوه‌ای‌رنگی را از کیف مدرسه‌ام درمی‌آورم، درش را باز می‌کنم و زیر بینی پیرزن تکانش می‌دهم. پیدا کردن نمک بودار در داروخانه‌های لندن واقعاً دشوار بود، اما بالاخره یکی از داروخانه‌های خیابان اولدکمپتون قبول کرد مقداری از آن بهم بفروشد، به شرط آنکه اسم و نشانی منزلم را به او بدهم. بعد از چندلحظه، خانم پرفسور نفس عمیقی می‌کشد و دوبار سرفه می‌کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا