معرفی کتاب کتاب دست تکیده از توماس هاردی

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
کتاب دست تکیده، داستان کوتاهی است که با ورود یک تازه‌عروس و همسرش به دهکده‌ای کوچک آغاز می‌شود. ماجرایی که به‌تدریج با اتفاقات عجیبی مواجه می‌شود و چرایی آن‌ها را هرگز با عقل و منطق نمی‌توان توجیه کرد! توماس هاردی در این داستان کلاسیک و معمایی، گوشه‌چشمی هم به وضع اجتماعی طبقه‌ی فرودست داشته و شرایط جامعه‌ی طبقاتی عصر ویکتوریایی را به‌خوبی برای مخاطبان خود ترسیم نموده.

درباره‌ی کتاب دست تکیده
در دهکده‌ای کوچک که معمولاً اتفاقات جالب و هیجان‌انگیز به ندرت در آن رخ می‌دهند، به‌تازگی خبری د*ه*ان‌به‌د*ه*ان نقل می‌شود که هم توجه مردم را به خود جلب کرده و هم اندکی هیجان را به زندگی‌شان آورده: یکی از سرمایه‌داران دهکده، ازدواج کرده و قرار است همسر جوان خود را به منزل بیاورد. پچ‌پچ‌های مردم نشان می‌دهد که عروس هم بسیار زیباست و هم اختلاف سنی زیادی با داماد دارد. بااین‌حال، همه‌ی مردم از جمله «رودا»، چشم انتظار عروس‌اند تا ببینید آیا زیبایی خیره‌کننده‌ی او حقیقت دارد یا شایعه‌ای بیش نیست.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
توماس هاردی (Thomas Hardy) در کتاب دست تکیده (The withered arm)، روایتگر زندگی دختری شده که با ازدواج خود و ورودش به دهکده‌ای در انگلستان، حوادث عجیبی را تجربه می‌کند. حوادثی که هم برای خودش مایه‌ی شگفتی هستند و هم اطرافیان را به تعجب وامی‌دارند. نویسنده در عین حال بیانگر واقعیت‌های تلخ اجتماعی و شکاف عمیقی است که بین دو طبقه‌ی سرمایه‌دار و کارگر وجود داشته. البته این شکاف آشکار به جنبه‌های اقتصادی زندگی انسان‌ها محدود نمانده بلکه به طرز فکر و دیدگاه آن‌ها به زندگی نیز نفوذ کرده. کتابی که پیش رو دارید، سرشار است از موقعیت‌های متضادی که در جهان واقعی نیز به همین اندازه دیده می‌شوند.

قبل از این‌که خود خانم «لاج»، به‌عنوان نوعروس، همراه همسرش به دهکده بیاید، شایعاتی پیرامون زیبایی او و اختلاف سنی بسیار با همسرش، کل دهکده را پُر می‌کنند. سرانجام عروس از راه می‌رسد و همه می‌بینند که شایعات چندان هم غیرواقعی نبوده‌اند. یک شب خانم رودا که از کارگران و شیردوش‌های آقای لاج به‌شمار می‌رود، در خواب می‌بیند که در حال چنگ زدن به دست خانم لاج است. او که تصور می‌کند خوابش اهمیت زیادی نداشته، با اتفاق عجیبی روبه‌رو می‌شود که نشان می‌دهد اتفاقاً خوابی که دیده بسیار مهم است. او در مکالمه‌ای صمیمانه با خانم لاج متوجه می‌شود که دست او، درست در همان نقطه‌ای که رودا در خواب چنگ زده بود، دچار آسیب شده. گویی با طلسمی نامعلوم نفرین شده باشد!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
چنانچه شما هم مایل‌اید با ب*ر*جسته‌ترین آثار ادبیات کلاسیک آشنا شوید اما نه زمان و نه فرصت کافی برای مطالعه‌ی رمان‌‌های بلند دارید، مطالعه‌ی کتاب دست تکیده می‌تواند انتخاب بسیار خوبی باشد. ابراهیم یونسی برگردان این داستان کوتاه را به انجام رسانده و نشر چشمه نیز آن را به علاقه‌مندان ادبیات جهان ارائه نموده.

درباره‌ی مجموعه کتاب‌های تجربه‌های کوتاه
«تجربه‌های کوتاه»، مجموعه‌ای گردآوری‌شده از داستان‌‌ها و نمایشنامه‌های کوتاهی است که از برترین آثار ادبیات جهان به شمار می‌آیند. این مجموعه با تلاش نشر چشمه و با هدف گردآوری آثار کم‌حجم اما درجه‌یک ادبی جهان، به دست مخاطبان فارسی‌زبان رسیده. مجموعه‌ی تجربه‌های کوتاه، یک فرصت عالی و استثنایی است برای آشنایی مشتاقان جهان داستان و نمایشنامه با آثار مختلف ادبی از هر گوشه‌ی دنیا. همچنین فرصتی ویژه برای تبدیل کردن اوقات ازدست‌رفته‌ی روز به تجربه‌ای طلایی و فراموش‌نشدنی به شمار می‌رود. در هر کجا و موقعیتی که باشید، چه در مسیر رسیدن به کار و یا فرصت استراحت روزانه، با در دست گرفتن یکی از کتاب‌های این مجموعه برای اندک زمانی از دنیای شلوغ و پرسروصدای بیرون فاصله خواهید گرفت و پا به جهان جادویی واژگان خواهید گذاشت.

از مجلدهای مجموعه کتاب‌های تجربه‌های کوتاه می‌توان عناوین زیر را نام برد:

«مرده‌ها سکوت می‌کنند»، «شبح خانم ویل»، «حراج»، «محاکمه»، «پزشک پوشالی»، «میموزاهای الجزایر»، «مرگ در می‌زند»، «مجموعه‌ی نامرئی»، «من؟ من با همه فرق دارم»، «دو درس کوتاه درباره‌ی دیرین شناسی» و... .
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
اقتباس‌ سینمایی از کتاب دست تکیده
در سال 1973، فیلمی بر اساس این کتاب به کارگردانی دزموند دیویس، با همین نام مهمان پرده‌های سینما شد. بیلی وایت‌لا و ادوارد هاردویک از هنرپیشگان این فیلم بودند.

کتاب دست تکیده برای چه کسانی مناسب است؟
علاقه‌مندان داستان‌های کوتاه معمایی، ادبیات گوتیک و آثار عصر ویکتوریایی، مطالعه‌ی کتاب دست تکیده را از دست ندهند.

با توماس هاردی بیشتر آشنا شویم
توماس هاردی، نویسنده‌ی مطرح انگلیسی بود که در سال 1840 متولد شد و در 87‌ سالگی چشم از جهان فروبست. خوب است بدانید که او پیش از آغاز نویسندگی، به مدت پنج دهه، به‌عنوان معمار فعالیت داشته. کسب جایزه‌ی انجمن سلطنتی آرشیتکت‌های بریتانیا و انجمن معماران، یادگار همین دوران است. بااین‌حال، هاردی به‌تدریج به دنیای شعر و داستان علاقه‌مند شد و خود را وقف ادبیات کرد. این نویسنده‌ی مشهور قرون نوزده و بیست میلادی، غالباً آثار خود را به سبک طبیعت‌گرایان می‌نگاشت اما به رمانتیسیسم و روشنگری نیز توجه داشت.

توماس هاردی را عمدتاً دنباله‌رو سبک نویسندگانی از جمله جورج الیوت می‌دانند. او از منتقدان اجتماعی عصر خود نیز به شمار می‌رفت که همواره از وضع نامساعد مردم در روستاها شکایت داشت. «بس، زن پاکدامن»، «بازگشت بومی» و «دور از اجتماع خشمگین» برخی از عناوین کتاب‌های این نویسنده‌ی دوران ویکتوریایی هستند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
در بخشی از کتاب دست تکیده می‌خوانیم
خانم لاج لبخندبه‌ل*ب نگاهى به پسرک انداخت و گفت: «مى‌بینم خانه رو عوضى نیومده‌م. اما تا شما در رو باز نکردى مطمئن نبودم.»

قیافه و حرکات همان قیافه و حرکات «شبح» بود؛ اما صدایش چنان شیرین، نگاهش به‌قدرى دلکش، و لبخندش به حدى ملیح بود، و با آنى که نیم‌شب در رؤیا به سراغش آمده بود چندان فرق داشت که رودا به‌زحمت مى‌توانست به شهادت حواس خود باور بدارد. واقعاً خوش‌حال بود که به صِرف نفرت از او خود را پنهان نکرده است، آخر در ابتدا بى‌میل نبود. خانم لاج در زنبیلش کفشى را که به پسرک وعده داده بود آورده بود، با بعضى چیزهاى به‌دردبخور دیگر.

با دیدن این نشانه‌هاى حاکى از حسن نیت نسبت به خودش و خانواده‌اش، در دل سخت خود را ملامت کرد. این جوان معصوم را باید دعاى خیر مى‌کرد نه نفرین. وقتى او رفت، انگار که کلبه تاریک شد. دو روز بعد بازگشت تا ببیند کفش‌ها به پاى پسرک مى‌خورند یا نه؛ و کم‌تر از دو هفته پس از آن باز به رودا سر زد. این‌بار پسرک خانه نبود.

خانم لاج گفت: «زیاد راه مى‌رم، و خونه‌ى شما نزدیک‌ترین خونه به بخش ماست. ان‌شاءاللّه که خوبید، انگار حالتون خوش نیست.»

رودا گفت که اى، بدک نیست؛ و در واقع هم اگرچه رنگ و رویش پریده‌تر بود، اما در چهره‌ى خوش‌ترکیب و قاب درشت صورتش نیرویی بیش از این زن جوان نرم‌گونه‌ای بود که در مقابلش نشسته بود. گفت‌وگوشان وقتى به توانایى‌ها و ضعف‌هاشان کشید، رنگِ خودمانى پذیرفت؛ و هنگام ‌رفتن خانم لاج، رودا گفت: «خانم، امیدوار‌م این هوا به شما بسازه، و رطوبت این مَرغ‌زار ناراحت‌تون نکنه.»

زن جوان پاسخ داد که مطمئن است که ناراحت نمى‌شود، چرا‌که حال عمومى‌اش معمولاً خوب است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا