معرفی کتاب کتاب کریبدس: مجموعه داستان برگزیدگان جایزه ا. هنری 1982

[Zahra jafarian]

کتاب کریبدس، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه برگزیده‌ی جایزه‌ی اُ.هنری است که توسط لیدا طرزی ترجمه شده‌‌اند. داستان‌های این مجموعه با بیانی ساده و روان به توصیف زندگی، روابط و احساسات انسانی می‌پردازند.

درباره‌ی کتاب کریبدس
داستان‌ها با روایات ما از زندگی تنیده شده‌اند. کتاب کریبدس مجموعه‌ای از داستان‌های‌ کوتاه برگزیده‌‌ی جایزه‌ی اُ.هنری است که به‌ همت ویلیام آبراهامز منتشر شده‌‌ است. این مجموعه از ده داستان کوتاه تشکیل شده که توسط نویسندگان مختلف به نگارش درآمده‌اند و در این میان، نام‌ تی.ای. هولت، سوزان کنی، استفن دیکنسون، جوزف مک الوری، بن بروکس، کنت گوئرتز، تیم ابراین، توبیاس ولف، دیوید کارکیت و آلیس آدامز به چشم می‌خورد.

مضامین حاکم بر این داستان‌ها، تنهایی، روابط، روزمرگی و خشم است. نویسنده در هر قصه، تجربیاتی را شرح می‌دهد که در عین آشنا بودن، غریب به نظر می‌رسند. این مجموعه، داستان‌های‌ «نمای ظاهر»، «آینده»، «مرامنامه‌ی پستی»، «چترتن را یاد کردم، آن پسر شگفت‌انگیز»، «خرید قسطی»، «سربازان ارواح»، «در همسایگی ما»، «بزرگترین افت دوران»، «مردم گرین‌هاوند» و «کریبدس» را شامل می‌شود.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

اولین داستان کتاب تحت عنوان «نمای ظاهر» که توسط سوزان کنی به رشته‌ی تحریر درآمده، درباره‌ی پیچیدگی‌های روابط خانوادگی است. سوزان کنی در این قصه، تلاش‌های زنی را روایت می‌کند که قصد دارد مادر سوگوارش را با واقعیت‌های زندگی روبه‌رو کند. او از خلال این داستان، خواننده را به بطن روابط میان شخصیت‌ها می‌برد؛ جایی که عواطف متولد می‌شوند و شرایط دشواری را پیش روی افراد قرار می‌دهند.

یکی دیگر از داستان‌های ب*ر*جسته‌ی کتاب پیش رو، داستان «مردم گری هاوند» است که توسط آلیس آدامز نوشته شده. او در این اثر با استفاده از زبانی طعنه‌آمیز و در عین حال همدلانه، روایتی شفاف و خواندنی از دشواری‌های زندگی در دنیای معاصر ارائه می‌دهد و به شرح چالش‌های فکری دختری می‌پردازد که درحال تجربه‌ی یک اتوبوس‌سواری بین‌شهری است. او در مسیر با این سؤال مواجه می‌شود که اگر روزی اتوبوس اشتباهی را سوار شود، چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود؟

کتاب حاضر، اولین‌بار در سال 1982 به‌همت ویلیام آبراهامز منتشر شد. نسخه‌ی فارسی‌زبان آن هم با ترجمه‌ی لیدا طرزی توسط انتشارات نیستان در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

درباره‌ی مجموعه‌ی داستان‌های برگزیده‌ی جایزه‌ی اُهنری
اُ.هنری، عنوان یک جایزه‌ی سالانه‌ی آمریکایی‌ست که از نویسنده‌ای با همین نام گرفته شده است. این جایزه، هر سال به ب*ر*جسته‌ترین داستان‌های کوتاه منتشرشده در مجلات آمریکا و کانادا تعلق می‌گیرد. این داستان‌ها در نهایت، در مجموعه‌ی «پن-داستان‌های جایزه‌ی ا.هنری (The PEN/O.Henry Prize Stories)» منتشر می‌شوند. انتشارات نیستان در سال‌های اخیر تلاش کرده‌ تا با ترجمه‌ی آن‌ها، بهترین داستان کوتاه‌ها را در دسترس علاقه‌مندان قرار دهد.

کتاب کریبدس برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب کریبدس به علاقه‌مندان ادبیات داستانی توصیه می‌شود.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

با نویسندگان کتاب کریبدس بیشتر آشنا شویم
سوزان کنی، نویسنده‌ی آمریکایی متولد سال 1941 است که آثارش شامل داستان کوتاه و رمان می‌شود. او از دانشگاه کورنل فارغ‌التحصیل شده و آثارش در مجلات معتبری همچون ایپاک و مک‌کالز منتشر شده‌اند.

توبیاس ولف (Tobias Wolff)، نویسنده‌ی آمریکایی است که به واسطه‌ی خاطره‌نویسی‌هایش به شهرت رسیده. او در سال 1945 متولد شده و داستان‌های کوتاه و رمان‌های ب*ر*جسته‌ی فراوانی در کارنامه دارد. کتاب‌های «مدرسه‌ی قدیم» و «در ارتش فرعون»، شماری از مشهور‌ترین آثار این نویسنده است که به فارسی هم ترجمه شده‌اند.

آلیس آدامز (Alice Adams) از دیگر نویسندگان ب*ر*جسته‌ی این مجموعه است که برای سومین‌بار موفق به دریافت جایزه‌ی اُ.هنری شده. این نویسنده‌ی آمریکایی، در سال 1926متولد شد و در دوران حیات‌اش، داستان‌های هوشمندانه‌ی بسیاری خلق کرد. کتاب «آینه‌ی قدی»، مجموعه داستانی به‌قلم اوست که به فارسی ترجمه و توسط انتشارات نیستان منتشر شده است. آلیس آدامز در نهایت سال 1999، دار فانی را وداع گفت.

جوزف مک‌الوری، نویسنده‌ی آمریکایی و فارغ‌التحصیل دانشگاه کلمبیا است که به واسطه‌ی نگارش داستان‌های کوتاه، رمان‌ها و جستارهای ب*ر*جسته‌اش، جوایز معتبر فراوانی دریافت کرده است.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

در بخشی از کتاب کریبدس: مجموعه داستان برگزیدگان جایزه ا. هنری 1982 می‌خوانیم
می‌نشینم و تلفن در دست فکر می‌کنم بالاخره این شد یک چیزی. مادرم یک توده در بدنش پیدا می‌کند، به دکتر می‌رود، از توده نمونه‌برداری می‌کنند، تشخیص می‌دهند، جراحی می‌کنند و ترتیب پرتودرمانی می‌دهند، همه این کارها را تک‌و‌تنها می‌کند. این اتفاقات برای هر زنی کابوس است، آن وقت مادر من که این همه سال یک عروسک ناز‌نازی بود که به آهنگی که به گوش هیچ‌کس دیگری نمی‌آمد می‌رقصید و یا از این طرف بام می‌افتاد یا از آن طرفش، خودش برای خودش کابوس درست کرده. ولی خوب از پس همه‌چیز برآمده و هنوز سرپاست. البته به قول برادرم ویکتور که نیم‌ساعت بعد زنگ زد هنوز زود است قضاوت کنیم. برای همین سه نفرمان متصل به هم زنگ می‌زنیم و از هم می‌پرسیم: «صدایش چطور بود؟ به ‌نظرت چطور است؟» و به این ترتیب سه هفته می‌گذرد.

ولی بالاخره مکالماتمان تمام می‌شود و همه‌چیز به وضع سابق برمی‌گردد. فِرَن در کُلُرادو آزمایشگاهش را دارد، ویکتور رفته بالیتمور تا از دوست‌دختر انگلیسی‌ا‌ش خواستگاری کند، و من با فیل و بچه‌هایم در وِرمونت هستم.

عجیب است، ولی الان حس می‌کنم بیشتر از همیشه به مادرم نزدیکم. پاداش این ن*زد*یک*ی هم این است که به خاطر مقاومتش برای اولین‌بار است که می‌خواهم از سر محبت و نه اجبار به دیدنش بروم. در ذهنم تجسم می‌کنم تک‌و‌تنها نشسته پشت پنجره و دارد برای همسایه چاقش یک ژاکت سایز پنجاه‌وشش می‌بافد. دیگر نمی‌دَوَد و زمین نمی‌خورد، فقط می‌بافد. چهره‌اش آرام و خرسند است، گویی به هرچه فکر می‌کرده، رسیده و دیگر لازم نیست از چیزی فرار یا خودش را از آن مخفی کند.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان