معرفی کتاب کتاب دنیای تاریک روشن از ورنر هرتسوگ

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,545
لایک‌ها
18,498
امتیازها
143
کیف پول من
94,611
Points
10,603
کتاب دنیای تاریک روشن روایتی شاعرانه و واقعی از زندگی هیرو اونودا، ستوان ژاپنی است که 29 سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، همچنان در بی‌خبری به ماموریت خود در جنگل‌های فیلیپین ادامه داد. ورنر هرتسوگ، سینماگر شناخته‌شده سعی داشته شخصیت او را که به اسطوره‌ای تسلیم‌ناپذیر شبیه است، در رمان خود به تصویر بکشد. این کتاب از جمله آثار پرفروش ملی آلمان محسوب می‌شود.

درباره‌ی کتاب دنیای تاریک روشن
ورنر هرتسوگ (Werner Herzog) تا پیش از انتشار این اثر به عنوان یک سینماگر موفق شناخته می‌شد، اما مواجهه با شخصیت اسرارآمیز هیرو اونودا و ملاقات و هم‌کلام شدن با او تصاویری انتزاعی را در ذهن او به وجود آورد که جز با معجزه‌ی کلمات قادر به بیان آن‌ها نبود. او در رمان دنیای تاریک روشن (The twilight world) تصویری تاریخی، حماسی و شاعرانه از زندگی این شخصیت ارائه داده است. تصویری که 29 سال تنهایی و مقاومت روحی و جسمی اونودا را در شرایطی که او و همراهان اندکش جز خوردن میوه‌های جنگلی و پنهان شدن از نیروهای آمریکایی راهی برای زنده ماندن نداشتند، نشان می‌دهد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,545
لایک‌ها
18,498
امتیازها
143
کیف پول من
94,611
Points
10,603
جنگ تمام شده بود اما تعهد اونودا و گروهش مبنی بر مقاومت تا زمان صدور دستور فرمانده باعث می‌شد همچنان به ماموریت خود ادامه دهند. سال‌ها می‌گذشت و همه‌ی افراد همراه او یا مرده بودند و یا خودکشی کرده بودند، اما اونودا همچنان برجای بود و تسلیم نمی‌شد.

این کتاب نگاهی شاعرانه و فلسفی و در عین حال هنرمندانه نسبت به شخصیتی حقیقی، با بن‌مایه‌های اسطوره‌ای ارائه داده است؛ شخصیتی که به تعبیر مترجم کتاب می‌تواند به مثابه‌ی روح ژاپن کهن باشد. هرتسوگ بعد از ملاقات با اونودا تا 25 سال از این تجربه‌ی الهام‌بخش سخن نگفت تا آنکه اخیراً، در روزهایی که قهرمان چند سالی بود که به قصه‌ها پیوسته بود، پس از ربعِ قرن این اثر را منتشر کرد.

در کتاب دنیای تاریک روشن روایتی زنده، جذاب و حیرت‌انگیز را با قلم کارگردان سینمایی می‌خوانید که این بار دنیای بی‌نهایت کلمات را برای بیان احساسات پرشور و تعمقات فکری و فلسفی خود انتخاب کرده است. این کتاب با ترجمه‌ی مهسا صباغی از سوی نشر میلکان منتشر شده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,545
لایک‌ها
18,498
امتیازها
143
کیف پول من
94,611
Points
10,603
جوایز و افتخارات کتاب دنیای تاریک روشن
کتاب پرفروش ملی
از جمله کتاب‌های برتر نیویورکر
نکوداشت‌های کتاب دنیای تاریک روشن
رمانی شاعرانه و تفکربرانگیز. (Booklist)

در ماجرایِ بقای قهرمان در جنگل، عنصری رمانتیک وجود دارد، جایی که جهان به افرادی خلاصه می‌شود که با طبیعت می‌جنگند و به نوبه‌ی خود طبیعت آن‌ها را شکل می‌دهد. به همین دلیل است که هرتسوگ جنگل را دوست دارد، زیرا جنگل ظرفیت نشان دادن بدترین و الهام‌بخش‌ترین حالت ما را دارد. (The New Republic)

این کتاب اشتهای خواننده را برای ساخت یک نسخه‌ی سینمایی از آن ت*ح*ریک می‌کند. (Publishers Weekly)

طرفداران هرتسوگ امیدواراند که فیلمی براساس این رمان در راه باشد. در عین حال، در این اثر تداعی وفاداری به یک هدف از دست رفته به زیبایی محقق شده است. (Kirkus)

این رمان به‌مدد زبان و جزئیات حداقلی‌اش، که تکنیک فیلمنامه‌نویسی هرتسوگ را به یاد می‌آورد، همراه با جهش‌های زمانی زیاد، 29 سال کامل از داستان چشمگیر اونودا را در بر می‌گیرد و در عین حال تمرکز بر شخصیت را حفظ می‌کند. طرفداران فیلم‌های هرتسوگ، اثر انگشت سینمایی فیلمساز را در سراسر این داستان جذاب ببینند. (Library Journal)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,545
لایک‌ها
18,498
امتیازها
143
کیف پول من
94,611
Points
10,603
کتاب دنیای تاریک روشن مناسب چه کسانی است؟
علاقه‌مندان به رمان‌هایی که براساس واقعیت نوشته شده‌اند و دوستداران ادبیات مدرن از جمله مخاطبان این اثر هستند.

با ورنر هرتسوگ بیشتر آشنا شویم
ورنر هرتسوگ در پنجم سپتامبر 1942 در مونیخ دیده به جهان گشود. او اولین فیلم خود را در سال 1961 در نوزده‌سالگی ساخت. از آن زمان، حدود شصت فیلم سینمایی و مستند را نوشته، تهیه و کارگردانی کرده است. از آثار هرتسوگ می‌توان به «خشم خدا»، «نوسفراتو سمفونی وحشت»، «فیتزکارالدو»، «دیتر کوچک نیاز به پرواز دارد»، «بهترین دوست من»، «مرد گریزلی»، «ملاقات‌ در انتهای جهان» و «غار رؤیاهای فراموش‌شده» اشاره کرد. هرتسوگ بیش از دوازده کتاب به چاپ رسانده و حدود همین تعداد اپرا را نیز کارگردانی کرده است. او هم‌اکنون در مونیخ و لس‌آنجلس سکونت دارد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,545
لایک‌ها
18,498
امتیازها
143
کیف پول من
94,611
Points
10,603
در بخشی از کتاب دنیای تاریک‌روشن می‌خوانیم
اونودا گمان می‌کند همه او را به دست فراموشی سپرده‌اند، اما روزی چند مرد را آن پایین در دشت لوک می‌بیند. یکی از آن‌ها بلندگوی بزرگی را مثل کوله‌پشتی بر پشتش حمل می‌کند و همچنان که دارد در سرازیری راه می‌رود، چهره‌اش از دید اونودا پنهان است. صدایی به زبان ژاپنی در جزیره طنین می‌اندازد: «من برادرتم، من بردارتم. برادرت توئیشی.» تمام عضلات ب*دن اونودا بی‌اختیار منقبض می‌شوند. نشینی بودند، به ستوان هیرو اونودا توسط افسر مافوقش دستور داده شد: جزیره را تا بازگشت ارتش امپراتوری نگه دارید. شما باید به هر قیمتی از قلمرو آن با تاکتیک‌های چریکی دفاع کنید... فقط یک قانون وجود دارد. مردن با دست خودت ممنوع. در صورت اسیر شدن توسط دشمن، باید تمام اطلاعات گمراه کننده‌ای را که می‌توانید به آن‌ها بدهید. بنابراین کارزار طولانی اونودا آغاز شد و طی آن به زبان پنهان جنگل مسلط شد. به زودی هفته‌ها به ماه‌ها، ماه‌ها به سال‌ها و سال‌ها به دهه‌ها تبدیل شدند. تا اینکه سرانجام زمان به نظر می‌رسید که از بین رفته است. در تمام مدتی که اونودا به نبرد ساختگی خود، در یک زمان سورئال و تراژیک، در ابتدا با سربازان دیگر ادامه داد، و سپس، در نهایت، به تنهایی، شخصیتی در رمانی که خودش ساخته بود.
صدا ادامه می‌دهد: «برادر جان، هیرو، به من گوش کن.» اونودا همچنان سرد و بی‌احساس به ‌نظر می‌رسد؛ چنان‌که گویی از درون به سنگ تبدیل شده است. امکان ندارد او برادرش توئیشی باشد. «برادر، هر جا هستی بیا بیرون، بیا بیرون.» انعکاس صدا دورتر و دورتر می‌شود و دیگر به‌سختی شنیده می‌شود. اونودا گوش‌هایش را تیز می‌کند و سعی می‌کند با تمام اجزای بدنش آن را بشنود. صدا ادامه می‌دهد: «الان برات یه ترانه می‌خونم. هیرو، برادر، ترانه‌ای رو که توی فصل شکوفه‌زدن گیلاس می‌خوندیم یادته؟» اونودا فقط شروع ترانه را می‌شنود. پس از آن جنگل صدا را درون خود می‌کشد. شکوفه‌های گیلاس را ببین که چگونه بر خاک می‌غلتند، آن‌ها روح مُردگان‌اند، که در نسیم به پرواز درمی‌آیند... ماجرا از چه قرار بود؟ این مرد واقعاً برادرش بود یا خیال و پنداری واهی؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا