معرفی کتاب کتاب روزگار سخت: تقابل واقعیت و عشق از چارلز دیکنز

[Zahra jafarian]

خلاصه کتاب روزگار سخت، چکیده‌ای از دهمین اثر نویسنده‌ی شهیر انگلیسی، چارلز دیکنز است که در سال 1854 منتشر شده. این خلاصه کتاب در خلال روابط نه‌چندان خوشایند انسان‌ها، تحلیلی از اوضاع اجتماعی و اقتصادی گذشته‌ی کشور انگلیس ارائه می‌دهد. عشق درن‌مایه‌ی اصلی این داستان است و در لابه‌لای روابط نابه‌سامان انسانی شکفته می‌شود.

درباره‌ی خلاصه کتاب روزگار سخت
اثری که بحران‌های اجتماعی و اقتصادی انگلیس را در برهه‌ای از تاریخ به نمایش می‌گذارد. خلاصه کتاب روزگار سخت (Hard Times)، به قلم چارلز دیکنز (Charles Dickens) روایتی است درمورد زندگی افرادی از طبقات مختلف اجتماعی در دوران ویکتوریایی انگلیس. «آقای باندربی» (Josiah Bounderby) کارخانه‌دار و بانک‌دار، دو فرزند خود، تام و لوئیزا را به نحوی تربیت کرده که گویا احساسات و خلاقیت هیچ جایگاهی در زندگی‌شان ندارند. این دو کودک با وجود برخورداری از ثروت بسیار با مشکلات عدیده‌ای در زندگی و روابط اجتماعی خود روبه‌رو هستند.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

از طرفی دیگر، دیکنز داستان کارگری به نام «استفان بلک‌پول» (Stephen Blackpool) را نیز روایت می‌کند که در پائین‌ترین سطح کارگری در کارخانه‌ی باندربی مشغول به کار بوده و درگیر یک ر*اب*طه‌ی زناشویی تأسف‌بار نیز هست. همانطور که می‌بینید دیکنز در خلاصه کتاب روزگار سخت، دو طبقه‌ی اجتماعی جامعه‌ی خود را توصیف می‌کند و طنز ماجرا آن‌جاست که گویا هیچ‌کدام، حتی طبقه‌ی مرفه نیز از زندگی خود رضایت ندارند.

اما جذاب‌ترین بخش داستان زمانی است که عشق نیز وارد روابط این افراد می‌شود، به‌شکلی که گویا عنصر اصلی اما غایب ر*اب*طه‌هاست. عشقی که لزوماً به فرجامی خوش منتهی نمی‌شود.

خلاصه کتاب روزگار سخت در دوران ویکتوریایی، در کشور انگلستان روی می‌دهد. دوره‌ای خاص از تاریخ این کشور در قرن 19 و اوایل قرن 20 میلادی که در آن، جامعه به شدت طبقاتی شده و باوجود پیشرفت فناوری و انقلاب صنعتی، هنوز ثروت و منابع، غالباً در اختیار بخش کوچکی از اشرافیان است. در این دوره، عمده‌ی افراد جامعه مجبور به کار در مشاغل سخت صنعتی و دریافت حقوق ناچیز هستند.

در این دوره است که چارلز دیکنز به‌عنوان یک نویسنده و منتقد اجتماعی ظهور کرده و آثار متعددی خلق می‌کند که همگی به نوعی در نقد اجتماع طبقاتی آن دوره و شرایط سخت زندگی طبقه‌ی فرودست نگاشته شده‌اند. اگر مشتاق مطالعه‌ی این رمان مشهور هستید اما فرصت چندانی برای خواندن یک داستان بلند ندارید، اثر پیش‌رو گزینه‌ی بسیار خوبی‌ست.

خلاصه کتاب روزگار سخت با ترجمه‌ی رویا حاج‌زاده دباغی و توسط موسسه فرهنگی آرمان رشد به چاپ رسیده است.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

نکوداشت‌های خلاصه کتاب روزگار سخت
روزگار سخت محبوب‌ترین اثر دیکنز برای من است زیرا سؤالات اجتماعی بسیار مهمی را مطرح می‌کند. (جان راسکین، نویسنده و فیلسوف انگلیسی)
یک حکایت اخلاقی! اثری از چارلز دیکنز که نشان‌دهنده‌ی نبوغ ادبی وی است. (فرانکلین لوئیس، منتقد ادبی)
نقدی مثبت از صنعتی‌گرایی مطلق. (والتر آلن، رمان‌نویس و منتقد ادبی)
خشمی سخاوتمندانه در برابر مشکلات اجتماعی دوران. (جورج اورول، رمان‌نویس شهیر انگلیسی)
اقتباس سینمایی و فرهنگی از خلاصه کتاب روزگار سخت
در سال 1915، با اقتباس از رمان روزگار سخت، فیلمی صامت به اجرا درآمد.
در سال 1988، کارگردان پرتغالی، «ژائو بوتلو» (João Botelho) اقباسی آزاد از کتاب روزگار سخت انجام داده که در شهری پرتغالی پیگیری می‌شود.
در سال‌های 2000 و 2018، نمایش تئاتری نیز با اقتباس از این کتاب در کانادا و انگلستان روی صح*نه رفته است.
کتاب روزگار سخت منبع الهام چندین اثر تلویزیونی و رادیویی نیز بوده است.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

خلاصه کتاب روزگار سخت برای چه کسانی مناسب است؟
علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی و روابط بین افراد، خلاصه کتاب روزگار سخت را بسیار جذاب خواهند یافت. خصوصاً کسانی‌ که با آن دوره‌ی تاریخی آشنایی داشته باشند نیز از تصویر تاریخی‌ای که دیکنز در این اثر ارائه کرده ل*ذت خواهند برد.

با چارلز دیکنز بیشتر آشنا شویم
چارلز دیکنز به‌عنوان برترین نویسنده‌ی دوره‌ی ویکتوریایی انگلستان و یکی از بزرگترین نویسندگان همه‌ی اعصار شناخته می‌شود. او متولد 1812 و متوفی به سال 1870 در انگلستان است. این نویسنده دوره‌ی تاریخی معاصر خود را به خوبی درک کرده و از منتقدین سرسخت آن نیز بوده است. از وی بیش از 20 اثر باقی مانده که تعدادی از آن‌ها آثاری کلاسیک هستند و با گذشت زمان، هنوز قدرت ادبی و روایی دیکنز را به خوبی نشان می‌دهند.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

در بخشی از خلاصه کتاب روزگار سخت می‌خوانیم
کوک‌تاون تبلور حقیقت بود. شهری پر از ماشین‌های صنعتی، دودکش‌های بلند و دیوارهایی با آجر قرمز که به‌وسیلۀ دود و آلودگی هوا به‌مرور زمان سیاه شده بود. همۀ خیابان‌های این شهر شبیه یکدیگر بود و مردم هر روز باهم وارد این شهر می‌شدند و در پایان روز همگی به خانه‌هایشان برمی‌گشتند. پنجره‌های ساختمان‌های بلند کوک‌تاون در طول روز از صدای ماشین‌های صنعتی بزرگ به لرزه در می‌آمد و این صدای گوش‌خراش همیشه شنیده می‌شد.

دو دوست قدیمی در حال قدم زدن در خیابان‌های شهر بودند که ناگهان دختری جوان با یک بطری بزرگ به‌سرعت از کنارشان رد شد. آقای گرادگریند صدا زد: «دختر شمارۀ 20، همان جا بایست! با این عجله کجا می‌روی؟» دختر جواب داد: «این روغنِ ترکیبی را برای پدرم می‌برم. اگر سیرک‌بازان هنگام بازی با حلقه آسیب ببینند از این روغن استفاده می‌کنند. می‌خواهم ب*دن پدرم را با آن ماساژ بدهم.» آقای باندربی گفت: «از دست شما آدم‌های تنبل و بی‌خاصیت!» سیسی با ترس و تعجب به او نگاهی کرد. سپس آقای گرادگریند بامهربانی گفت: «ما می‌خواهیم پدرت را ببینیم. می‌توانی ما را آن جا ببری؟»

آن‌ها از میان انبوهی از وسایل کهنه و خ*را*ب عبور کردند و وارد یک ساختمان سیاه شدند و در تاریکی مطلق از پله‌های باریک بالا رفتند. سیسی گفت: «اینجاست آقا! اگر یک‌ دفعه صدای سگ شنیدید، نترسید آن مری‌لگز است.» وقتی دو دوست به اطرافشان نگاه کردند خود را داخل اتاقی خ*را*ب و ویران دیدند. سیسی پدرش را صدا زد؛ اما جوابی نشنید.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان