معرفی کتاب کتاب امپراتوری خورشید از جی. جی. بالارد

[Zahra jafarian]

کتاب امپراتوری خورشید یکی از بهترین آثار جی. جی. بالارد، نویسنده‌ی مطرح و پرافتخار اهل بریتانیاست. بالارد در این داستان خواندنی که آن را با الهام از زندگی شخصی خودش به نگارش درآورده، سرگذشت پسری نوجوان را به تصویر کشیده که در پی وقوع جنگ میان چین و ژاپن، به دست نیروهای ژاپنی به اسارت درمی‌آید. گفتنی است که رمان امپراتوری خورشید برنده‌ی جایزه‌ی معتبر گاردین شده است.

درباره کتاب امپراتوری خورشید
جی. جی. بالارد یکی از چهره‌های شناخته‌شده‌ی ادبیات انگلستان بود. این داستان‌نویس پرآوازه که در کشور چین دیده به جهان گشود، اغلب آثار ادبی خویش را با الهام از زندگی شخصی‌اش به رشته‌ی تحریر درآورد. در داستان‌های بالارد، واقعیت به طرزی شگفت‌آور با قوه‌ی خیال ترکیب شده است. نتیجه، آثاری‌ست خواندنی که به مذاق هر مخاطبی، با هر گرایش و سلیقه‌ی ادبی‌ای خوش می‌آید.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

کتاب امپراتوری خورشید (Empire of the Sun) در کارنامه‌ی ادبی جی. جی. بالارد جایگاهی ممتاز و متمایز دارد. این کتاب که چاپ نخست آن به سال 1984 بازمی‌گردد، داستانی ماجراجویانه است که وقایع آن، تا حد زیادی یادآور سرگذشت نویسنده در ایام نوجوانی‌اند. بالارد کودکی خردسال بود که بندر شانگهای، محل اقامت او و خانواده‌اش، به تصرف نیروهای اشغالگر ژاپنی درآمد. بالارد در پی این اتفاق به کمند اسارت افتاد و به اجبار از خانواده جدا شد. قهرمان داستان امپراتوری خورشید نیز چنین وضعی دارد. او نوجوانی معصوم و بی‌نواست که هنوز پشت لبانش سبز نشده، با واقعیتی هولناک و دهشتناک به نام جنگ مواجه می‌گردد. این مواجهه برای او بسیار گران تمام می‌شود. پسرک که اصالتاً انگلیسی‌ست، توسط نیروهای ژاپنی از خانواده جدا شده و عازم اردوگاه اسرا می‌گردد؛ جایی که در آن باید با سرنوشت شوم خویش رودررو شود. آیا او، که پسری نازپرورده با روحیه‌ای حساس و لطیف است، می‌تواند در شرایط دشواری که شرح آن رفت، به بقا امیدوار باشد؟...

جی. جی. بالارد در کتاب امپراتوری خورشید واقعیت‌های زشت جنگ را با قلم توانای خویش تصویر کرده است. او به خوبی و در قالب قصه‌ای مهیج، نشان داده که جنگ با چه بی‌رحمی غیرقابل توصیفی طبیعت انسانیِ آدم‌ها را دستخوش تغییر می‌کند، و از ایشان موجوداتی بی‌رحم با خوی و خصالی وحشی می‌سازد.

رمان امپراتوری خورشید توسط علی اصغر بهرامی به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی نشر چشمه روانه‌ی بازار کتاب گشته است.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

اقتباس از کتاب امپراتوری خورشید
استیون اسپیلبرگ، فیلمساز مطرح سینمای آمریکا، در سال 1987 فیلمی سینمایی با اقتباس از رمان امپراتوری خورشید ساخت. این فیلم خوش‌ساخت و دیدنی افتخارات فراوانی را برای اسپیلبرگ به ارمغان آورد، و سبب شناخته‌تر شدن اثر بالارد نیز، شد.

جوایز و افتخارات کتاب امپراتوری خورشید
نامزد دریافت جایزه‌ی ادبی بوکر
برنده‌ی جایزه‌‌ی ادبی گاردین در بخش بهترین داستان
برنده‌ی مدال یادواره‌ی «James Tait» در بخش داستان
نکوداشت‌های کتاب امپراتوری خورشید
کتاب امپراتوری خورشید تک رمان ب*ر*جسته و خواندنی است... یک داستان کلاسیک در ژانر ماجراجویی. (The New York Times)
دستاورد عمیق و تکان‌دهنده‌ی قوه‌ی خیال. (Los Angeles Times Book Review)
فوق‌العاده است... یک دستاورد ادبی باشکوه و بی‌نظیر. (Anthony Burgess)
تک رمان پرافتخار و کلاسیک. (Amazon)

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

کتاب امپراتوری خورشید مناسب چه کسانی است؟
علاقه‌مندان به داستان‌های تاریخی و دوست‌داران رمان‌های ماجراجویانه، دو گروه از مخاطبین اصلی کتاب امپراتوری خورشید از جی. جی. بالارد به شمار می‌روند.

با جی. جی. بالارد بیشتر آشنا شویم
جی. جی. بالارد (J. G. Ballard) به سال 1930 در بندر شانگهای چین به دنیا آمد و در سال 2009 در شهر لندن درگذشت. پدرش یکی از تاجران ثروتمندِ فعال در چین بود. در موسمِ جنگ جهانی دوم، ژاپنی‌ها بندر شانگهای و بخش‌های دیگری از سرزمین چین را به اشغال خود درآوردند. بالارد و اعضای خانواده‌اش در همین زمان به اسارت نیروهای ژاپنی درآمدند و به اردوگاه اسرا فرستاده شدند. پس از تسلیم ارتش ژاپن به نیروهای آمریکایی و پایان جنگ، تمام اهالی خانواده‌ی بالارد آزاد شدند و به انگلستان رفتند.

شهرت جی. جی. بالارد در مقام نویسنده مرهون آثار داستانیِ خیال‌انگیز و خواندنی اوست؛ آثاری که اغلبشان توسط فیلمسازان بزرگ سینمای هالیوود به فیلمنامه‌هایی اقتباسی بدل شده‌اند. از میان این آثار می‌توان به عناوینی نظیر «تصادف»، «امپراتوری خورشید»، «برج»، «خشکسالی»، «ساحل پایانی» و «دنیای بلور» اشاره کرد.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

در بخشی از کتاب امپراتوری خورشید می‌خوانیم
جیم از اینکه مى‌دید ژاپنى‌ها صبح به این زودى براى دیدار تشریفاتى به کشتى وِیک مى‌روند متعجب شده بود، خود را تا لبه‌ى پنجره بالا کشید و خود را به‌شیشه‌ى پنجره چسباند. دو کشتى کوچک دیده‌ورى هر کدام با پنجاه تفنگدار نیروى دریایى رزمناو ایدزومو را ترک کردند. هر سه شناور وسط رود به هم رسیدند و موتورهایشان را خاموش کردند. میان گل‌هاى کاغذى و جعبه‌هاى کهنه غوطه‌ور بودند. یک فروند جانکِ موتورى از کنارشان گذشت؛ بر عرشه‌ى جانک موتورى قفس‌هاى خیزرانى بار زده بودند که پر از سگ چینى بود که مقصد آن‌ها بازار گوشت هنگ‌کیو بود. یک عمله‌ى ل*خت پشت سکان ایستاده بود و از یک بطرى آ*بجو مى‌خورد. از کنار قایق بزرگِ ناوچه‌ى توپدار که رد مى‌شد جریان آبِ پشت جانک به قایق پاشید و آن را خیس کرد اما عمله‌ى سکاندار زحمت تغییر مسیر را به‌خود نداد. افسر ژاپنى بى‌آنکه به ترشح آب توجهى کند با بلندگوى دستى خود خطاب به ناو امریکایى وِیک چیزى گفت.

جیم در حالى که پیش خود مى‌خندید با کف دست روى پنجره ضرب گرفت. هیچ‌کدام از افسران امریکایى در کشتى حاضر نبودند، که البته این را همه در شانگهاى خوب مى‌دانستند. در آن وقت صبح همه‌ى آن‌ها در اتاق‌هاى خود در پارک هتل به خواب خوش بودند. البته یکى از خدمه‌ى چینى کشتى که ش*و*ر*ت و زیرپیراهن به تن داشت و خواب‌آلود بود از خوابگاه س*ی*نه‌ى کشتى سر درآورد. چینى خواب‌آلود براى کشتى دیده‌ور ژاپنى که پهلو به پهلوى ناو امریکایى مى‌ایستاد به نشانه‌ى عدم تأیید سر تکان داد، و زمانى که تفنگداران ژاپنى از پله‌هاى ورود به کشتى خود را بالا کشیدند و به‌سرعت به عرشه ریختند، مرد چینى شروع به برق انداختن نرده‌ى مفرغى کرد. تفنگداران ژاپنى تفنگ سرنیزه‌دار به دست همه‌ى طول کشتى را دوان دوان طى کردند؛ آنان به دنبال خدمه‌ى امریکایى بودند.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان