داستان کتاب دروازهی مردگان 1: قبرستان عمودی در دو خط زمانی روایت میشود که یکی از آنها مربوط به زمان حال و دوران معاصر است و دیگری به اواخر دوران قاجار باز میگردد. موضوع اصلی رمان حول محور پدیدهی کودکان کار طرحریزی شده است و حمیدرضا شاهآبادی در آن وقایع زندگی کودکی را شرح میدهد که از خانوادهی خود دزدیده شده و اکنون در شرایطی قرار گرفته است که مجبور به کار کردن در یک کارگاه فرشبافی است. ارباب او به ازای کار، جای خواب و غذایی در حد رفع نیازهای اولیه در اختیار رضاقلی قرار میدهد و این وضع رفتهرفته رضاقلی را نسبت به شرایط موجود آگاه و معترض میکند.
خط دوم داستان که در زمان حال روایت میشود، مربوط به نوجوانی به نام مجید است که دفترچهی خاطرات رضاقلی را در تهران معاصر پیدا میکند و میکوشد از وقایع و اماکن نام بردهشده در آن سر دربیاورد. در خلال کنجکاویهای این نوجوان است که ناگهان از فضایی سوررئالیستی و ماوراءطبیعی سر درمیآوریم. و اینگونه است که وقایع عجیبوغریب کتاب دروازهی مردگان 1: قبرستان عمودی آغاز میشوند.
در طول داستان، رضاقلی با میرزا حسن رشدیه که فردی دلسوز و میهندوست است و برگرفته از شخصیتی واقعی به همین نام است، آشنا میشود. این آشنایی سبب میشود روحیهای تحولخواه و آزادیطلب در وجود رضاقلی بیدار شود. حضور میرزا حسن رشدیه که از او در جهان واقعی بهعنوان پدر فرهنگ جدید ایران یاد میشود، در زندگی رضاقلی و داستان این کتاب تأثیر بهسزایی را از خود بر جای میگذارد. رضاقلی از خلال وقایع پرفرازونشیب داستان، میبیند که چگونه اولین مدرسهی تهران به دست کوردلان و جاهلان متعصب و خرافهپرستان دانشستیز ویران میشود و درصدد آن برمیآید که علیه آنان به پا خیزد. کتاب دروازهی مردگان 1: قبرستان عمودی که نخستین قسمت از سهگانهای جذاب و خواندنی به شمار میرود، به کوشش نشر افق تهیه و منتشر شده است.
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان