به نام خدا
نام دلنوشته : برای او که دیگر نیست
نویسنده : دیوا لیان | Diva.Lian
ژانر : عاشقانه - تراژدی
مقدمه :
خیلی وقت میشود برای تو چیزی ننوشتهام و دست به قلم نشدهام و فکر نکنم تو هیچ زمان متوجه شوی این نوشتهها خطاب به تو است
با کلمات بازی میکنم و بیهدف برای تو مینویسم
میدانی من، خیلی ناتوانتر از این بودم و هستم که این حرفهارا در مقابلت بگویم
هنوز هم میتوانم ان حس شیرین جانم گفتنهایت و یا نگران شدنت را با تمام وجود در تک تک سلولهای بدنم حس کنم
اما تو چه میدانی از حال الانم؟
تمامی آن صداها، خندهها و یا حتی ان حرفهای دروغ را بارها در طول روز میشنوم
صدای دلنشینات، خندههای از ته دلات
و حرفهای ساختگی من
بارها به قلب من هجوم میاورند و تازیانهوار خود را به دیوارهای ترک خورده قلبم میکوبند
اما راستش را بخواهی پشیمان نیستم...
و این درد همیشگی عضوی ناکارامد برایم مانده است
بگذار به تو بگویم :
من دیگر آن آدم شاد سابق نسبت به زندگی نیستم
میدانم، میدانم باید تاوان پس دهم شاید برای خالی شدن تو
باید تا اخر زندگیام در این منجلاب دردآلود پر از یاس دست و پنجه بزنم
MAY 7
12:17
نام دلنوشته : برای او که دیگر نیست
نویسنده : دیوا لیان | Diva.Lian
ژانر : عاشقانه - تراژدی
مقدمه :
خیلی وقت میشود برای تو چیزی ننوشتهام و دست به قلم نشدهام و فکر نکنم تو هیچ زمان متوجه شوی این نوشتهها خطاب به تو است
با کلمات بازی میکنم و بیهدف برای تو مینویسم
میدانی من، خیلی ناتوانتر از این بودم و هستم که این حرفهارا در مقابلت بگویم
هنوز هم میتوانم ان حس شیرین جانم گفتنهایت و یا نگران شدنت را با تمام وجود در تک تک سلولهای بدنم حس کنم
اما تو چه میدانی از حال الانم؟
تمامی آن صداها، خندهها و یا حتی ان حرفهای دروغ را بارها در طول روز میشنوم
صدای دلنشینات، خندههای از ته دلات
و حرفهای ساختگی من
بارها به قلب من هجوم میاورند و تازیانهوار خود را به دیوارهای ترک خورده قلبم میکوبند
اما راستش را بخواهی پشیمان نیستم...
و این درد همیشگی عضوی ناکارامد برایم مانده است
بگذار به تو بگویم :
من دیگر آن آدم شاد سابق نسبت به زندگی نیستم
میدانم، میدانم باید تاوان پس دهم شاید برای خالی شدن تو
باید تا اخر زندگیام در این منجلاب دردآلود پر از یاس دست و پنجه بزنم
MAY 7
12:17