در میان آثار اریک سگال، کتاب حکایت عشق (Love Story) جایگاهی ممتاز و دستنیافتنی دارد. این اثر که نخستین بار در سال 1970 به انتشار عمومی رسید، خیلی زود به یکی از عناوین مطرح و پرطرفدار ادبیات آمریکا بدل شد. ستایندگانِ این رمان، بیش از همه مخاطبین عام بودند؛ آن گروه از کتابخوانان که مطالعه برایشان نه وسیلهای برای فخر فروختن، بلکه تفننی ل*ذتبخش است. آری، این دسته از اهالی ادبیات، قدر کتاب حکایت عشق را بیش از منتقدان ادبی فضلفروش دانستند.
قهرمان کتاب حکایت عشق، جوانی به نام «اولیور بارت» است. او که مردی تحصیلکرده و جذاب است، به خانوادهای ثروتمند و خوشنام تعلق دارد. البته الیور با پدرش، الیور بارت سوم، چندان ر*اب*طهی خوبی ندارد. چرا که این مرد، از آن دست مردان سنتیای است که خیال میکنند به صرف اینکه زندگی مرفهی برای اعضای خانوادهی خود فراهم آوردهاند، میتوانند در جزئیترین امور ایشان دخالت کنند. الیور بارت نمیخواهد تا آخر عمر آلت دست پدرش باشد. هرچند به نیکی میداند که برای مستقل شدن و درآمدن از زیر سایهی پدر، باید بهای گزافی بپردازد. این بها همانا رها کردنِ شغل پدر، و چشم پوشیدن از ارث و میراثِ شگرفِ اوست.
آیا الیور میتواند به وسوسهی ثروت گزافی که پدر به او وعده میدهد نه بگوید، و راه خود را از این مرد مستبد جدا کند؟ در ابتدا با تردید میتوان به این پرسش پاسخ مثبت داد. الیور، بیش از آنکه خودش خیال میکند به پدر وابسته است. اگر پدر نباشد، او حتی از پس خرج و مخارج دانشگاه خود نیز برنمیآید. با این همه، واقعهای، مسیر زندگی الیور را به طور جدی تغییر میدهد. این واقعه، آشنایی او با دختری به نام جنیفر است.
جنیفر، ظرف مدت زمانی کوتاه دل از الیور میبرد. با این همه، او برای اینکه با الیور باشد، شرطی مهم پیش پای وی میگذارد: الیور باید به مردی مستقل تبدیل شود، و از زیر سایهی پدر درآید. الیور، که پاک به جنیفر دل باخته، این شرط را میپذیرد، و برای اینکه هر چه زودتر با جنیفر پیمان ازدواج ببندد، علیه پدر که مخالف این ازدواج است، طغیان میکند. پس از این، سلسلهای از وقایع پیشبینیناپذیر رخ میدهد؛ وقایعی که میتوان آنها را همچون آزمونهایی در مسیر عشق الیور و جنیفر قلمداد نمود...
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان