مجموعه اشعار بهمن | ارغنون کاربر انجمن تک رمان

[شرابی.]

مجموعه اشعار بهمن
شاعر: لیلی‌اچ
قالب: سپید
اجتماعی/تراژدی

«کمی بعدتر در آن شب
نقشه‌ای از جهان را
روی پایم قرار دادم؛
انگشتانم را روی تمام دنیا
حرکت دادم
و زمزمه کردم:
کجا درد می‌کند؟
پاسخ داد:
همه جا
همه جا
همه جا.
- وارسن شایر

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[شرابی.]

۱. بهمن ادامه دارد

وسط تابستان
یا باهار...
وسط خانه‌ی ما
که مادر جارو می‌کند هرروز
یا زاغه‌ای دور از شهر
بهمن ادامه دارد
در چشم‌های سربلند پدر
یا شانه‌های خمیده
زیر چادر
سوگند به تن مغروقش
که چینی‌هایش را می‌شوید در اشک
و می‌شکند در خود
و ز خود می‌شورد هر دم
سیاهیِ گل‌های سرخ بشقاب را
بهمن ما؛
تا ابد ادامه دارد
که ما خویشتن را به برف
فروختیم
که شاید شاید
یک روز ما هم سپید شویم
و روی سیاه‌مان
از روشنی تموز نباشد... .

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[شرابی.]

۲. از آغاز اسفند

اسفندهای دود شده‌ی مادرم مانم
از آغاز اسفند
فکر می‌شوم به بهمن بی‌پایان
و مدفون زیر یک ویرگول
که تمام می‌شویم
و تمام نمی‌شود
آه از دست‌های تو
زبرتر از آنست که
به ب*وسه بنشیند
د*اغ‌تر از آنکه
با اشک‌هایم سرد شود
و خراشیده‌تر زانکه
بتوان خالش کوبید
از آغاز اسفند
سرخِ بهاری
و سرخِ پاکت بهمنت
چشم‌های تو،
یک حسرت د*اغ است
که بر سی*ن*ه‌ی من نشسته
بر اندیشه و بر هنر...
تو کالاتر از آن بودی که
هدف رمانتیزه‌ی یک عکاس باشی
پس تو را توی روزنامه‌ی حوادث چاپ می‌کنند
که عادی‌تر از یک خطای انسانی
و عادی‌تر از یک بلای طبیعی بودی
تو
که حاصل پیشرفتِ آدم‌هایی؛
پیشرفتِ پسینِ بردگی.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان