یادگاریهای زنده

  • نویسنده موضوع Nashmil367
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 747
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Nashmil367

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-15
نوشته‌ها
7
لایک‌ها
15
امتیازها
3
کیف پول من
3,684
Points
25
رفتم و نماندم، تا نبینم این همه ندیدنت را
حکم دادم قلب را به فراموشی
و پاک کردم زبان را از نامت
و چشم را که دیگر نگو، گریست اما باز تسلیم رضای عقل شد.
گوش ها را بر هر آنچه از تو بود قفل کردیم.
خلاصه همه را فرمان دادیم و جملگی تسلیم تدابیر عقل
اما فراموش کردیم که فراموش شدنی نیست آنکه روزی صدرنشین عقل و قلب بود.
تا ابد زنده است یادگاریهای ایام دور...
کاش تو هم فراموشت نشود آن همه شور و مستی را
کاش تا ابد یادت نرود زبان رنگ هایمان را
همان اشارات یک دل بودنمان.
به خدا می سپارمت
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا