• مصاحبه اختصاصی رمان کاراکال میگل سانچز کلیک کنید

شعر کالبد بی‌جان | zeynab کاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع .zeynab.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 24
  • بازدیدها 2K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

.zeynab.

مدیر تالار تاریخ ایران و جهان+مشاور نویسندگی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
مشاور انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-16
نوشته‌ها
1,640
لایک‌ها
16,286
امتیازها
113
سن
19
محل سکونت
بوشهر
کیف پول من
101,767
Points
1,594
آدمی چیست؟ به جز کوتَهی برگ خزان؟
دل ندادی که غرورت نشود خُرد و نهان؟
احمقی تو! به همان کودنی خر و الاغ
حیف این‌ها که سرودم سی تو* آه و فغان!




*سی تو: برای تو.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

.zeynab.

مدیر تالار تاریخ ایران و جهان+مشاور نویسندگی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
مشاور انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-16
نوشته‌ها
1,640
لایک‌ها
16,286
امتیازها
113
سن
19
محل سکونت
بوشهر
کیف پول من
101,767
Points
1,594
شاعرم، عاشق ولیکن ساده‌ام
ماورای عشق و دل، من عقل را نشناختم.
عاشقی، دُرّ گران بود؛ سیاست می‌خواست.
زه کفم رفت؛ نداشتم! نه سیاست، نه تو را.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

.zeynab.

مدیر تالار تاریخ ایران و جهان+مشاور نویسندگی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
مشاور انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-16
نوشته‌ها
1,640
لایک‌ها
16,286
امتیازها
113
سن
19
محل سکونت
بوشهر
کیف پول من
101,767
Points
1,594
عشق،
چه بیگانه غریب آشنایی!
چه می‌شود که نه می‌روی از یاد،
و نه از برایم می‌مانی؟
به عدد چهار سال گذشته ولی...
تو هنوز هم جانِ جانانی.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

.zeynab.

مدیر تالار تاریخ ایران و جهان+مشاور نویسندگی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
مشاور انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-16
نوشته‌ها
1,640
لایک‌ها
16,286
امتیازها
113
سن
19
محل سکونت
بوشهر
کیف پول من
101,767
Points
1,594
دیدی!؟چه دمدمی مزاج شدم بعد رفتنت.
گاهی دل آشوبه و گاهی به حال زار...
روزی به نفرت از تو و روزی به د*اغ تو،
هاشا، بگو که چه می‌کنی با دل فگار؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

.zeynab.

مدیر تالار تاریخ ایران و جهان+مشاور نویسندگی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
مشاور انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-16
نوشته‌ها
1,640
لایک‌ها
16,286
امتیازها
113
سن
19
محل سکونت
بوشهر
کیف پول من
101,767
Points
1,594
ذهنم،
همان پرنده دائم‌الخمر چشم‌هایت،
گیر کرده در دام توست
و هیچ توان رهایی‌اش نیست.
جسمم اما؛ اسیر این قفس منحوس است.
جاییست که تو نیستی و به راستی
چه کیفری از این بالاتر؟
پرنده، شبانگاهان، به طور مکرر مزاحم رؤیای تو می‌شود و مکدر می‌کند جسم اسیرم را...
و چه می‌شود کرد برای این تکرار؟
که تو دور باشی از او و پرنده با آرزوی رهایی، رسیدن به تو را نفس بکشد.
و مرا، این اسیرِ غریبِ دور از وطن را آزرده کند.
و کی می‌رسد آن روز ای آرزوی زیبای رهایی،
که من باشم و این بار توهم باشی، بر خلاف همیشه.
و بگویم که دوستت دارم...
داشته‌ام و خواهم داشت حتی اگر فقط یک رویا باشی.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
بالا