مَهزیار
مَهزیار : 1- (= مازیار)، ( مازیار؛ 2- (اَعلام) نام پدر علی اهوازی [علی ابن مهزیار اهوازی دورقی شیعی، مکنی (کنیهی او) به ابوالحسن مشهور به پسر مهزیار، وی فقیه و مفسر بود].
مهرشاد
مهرشاد : (= خورشاد)، ( خورشاد.
مِهرزاد
مِهرزاد : (= زادهی مهر) (اَعلام) بنا بر بعضی از نسخههای شاهنامه نام یکی از پسران اسفندیار است (مهرنوش).
مِهرداد
مِهرداد: 1- دادهی مهر، آفریده شدهی مهر؛ 2- (اَعلام) 1) نام چهار تن از شاهان اشکانی. مهرداد اول: شاه [حدود 171-138 پیش از میلاد] و نخستین فرمانروای بزرگ اشکانی، که سلوکیان را یکسره از قلمرو ایران بیرون راند؛ مهرداد دوم (= مهرداد بزرگ): شاه [حدود ...
مِهرتاش
مِهرتاش : (فارسی ـ ترکی) [مِهر = مهربانی، محبت + تاش (ترکی) (= داش) این کلمه به آخر اسمها اضافه میشود و شرکت، مصاحبت یا همراهی را میرساند و معادل پیشوند «هم» است]؛ 1- روی هم به معنای هم مهر؛ 2- (به مجاز) با محبت ...
مِهربُد
مِهربُد : (مهر = مهربانی و محبت + بُد /-bod/ (پسوند محافظ یا مسئول))، 1- محافظ یا نگهبان مهربانی و محبت؛ 2-(به مجاز) شخصِ مهربان.
مِهران
مِهران : 1- به معنی دارندهی مهر؛ 2- (اَعلام) 1) نام یکی از خاندانهای هفتگانهی عصر ساسانی (ویس پوهر) مقر افراد این خاندان پارس بوده است؛ 2) نام پدرِ اورند سردار ایرانی در عهد انوشیروان و نیز نام چند تن اشخاص در ایران باستان؛ 3) ...
مَهرام
مَهرام : (مَه + رام) 1- آن که ماه رام اوست؛ 2- (به مجاز) خوشبخت.
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان