نام اثر: دوستت دارمهای روزگار...
نویسنده: Nashmil367 کاربر انجمن تک رمان
ژانر: عاشقانه
در این نقطه ای که من ایستاده ام
عجیب کلمات بی معنی شده اند.
دوستت دارم ها دیگر حس زندگی نمی دهند،
اصلا پری ندارند تا پروازت دهند.
دوستت دارم های این روزگار عجیب بوی تنفر می دهد، آنقدر که عقت می گیرد از شنیدنش.
دلم تنگ شده است برای راز زیبای نهفته کلمات که روزی با خود حس آدمیان را صادقانه به پرواز در می آوردند.
آن روزهای دور، دوستت دارم نشان از تعهد داشتند، بی آنکه به زبان آیند. دوستت دارم ها صاف و صادق بودند آنچنان که بویش سرمستت میکرد.
دوستت دارم را دیگر دوست ندارم تو بیا و معنای دیگر به زندگی ببخش.
شاید نام دیگری روی آن بگذاریم تا جهان به احترامش سر و جان تقدیم کند. شاید...
نویسنده: Nashmil367 کاربر انجمن تک رمان
ژانر: عاشقانه
در این نقطه ای که من ایستاده ام
عجیب کلمات بی معنی شده اند.
دوستت دارم ها دیگر حس زندگی نمی دهند،
اصلا پری ندارند تا پروازت دهند.
دوستت دارم های این روزگار عجیب بوی تنفر می دهد، آنقدر که عقت می گیرد از شنیدنش.
دلم تنگ شده است برای راز زیبای نهفته کلمات که روزی با خود حس آدمیان را صادقانه به پرواز در می آوردند.
آن روزهای دور، دوستت دارم نشان از تعهد داشتند، بی آنکه به زبان آیند. دوستت دارم ها صاف و صادق بودند آنچنان که بویش سرمستت میکرد.
دوستت دارم را دیگر دوست ندارم تو بیا و معنای دیگر به زندگی ببخش.
شاید نام دیگری روی آن بگذاریم تا جهان به احترامش سر و جان تقدیم کند. شاید...
آخرین ویرایش توسط مدیر: