آموزشی کارخانه‌ی شخصیت سازی

["ASHOB"]

"به نام یزدان پاک"

شخصیت های خاص
اگر در رمان یا داستانتون نیاز به ساخت شخصیت‌هایی با ویژگی‌های خاص دارید، در این تاپیک می‌تونید الگو‌های مناسبی برای ویژگی‌های رفتاری و سبک زندگی شخصیت مورد نظر خودتون رو پیدا کنید.

down
محوریت اصلی، افرادی با ویژگی‌های رفتاری خاص و اشخاص مبتلا به بیماری‌های اعصاب و روان هستند.
warningلطفا قبل از مطالعه مطالب ارسالی به نکات زیر توجه کنیدwarning

1) مطالب از منابع معتبر جمع آوری شده و نتیجه‌ی مطالعه‌ی بسیااار طولانی مدتی هستند؛ اما توجه داشته باشید که تفاوت عقیده بین صاحب نظران هر حوضه‌ای وجود داره و ممکنه مطالبی از منابع دیگه مطالعه کنید که با خلاصه نویسی‌های من تطابق صد در صدی نداشته باشه. لطفا اگر با چنین موضوعی برخوردید در پروفایل من موضوع رو مطرح کنید تا با تحقیق به درست ترین جواب برسیم.

2) افرادی که در شرایط نسبتأ یکسان قرار می‌گیرن همیشه واکنش‌های مشابهی نخواهند داشت پس اگر شخصی می‌شناسید که با شرایط مشابه رفتار های متفاوتی از خودش بروز داده به معنای اشتباه بودن مطالب ارسالی نیست، این مطالب نتایج بررسی رفتار هزاران نفر هستند و بی‌شک همه‌ی این اشخاص دقیقا مثل هم نیستن.

3) وقتی شروع به معرفی یک ویژگی یا بیماری خاص می کنیم، قبل از پرداختن به اصل موضوع، می ریم سراغ کج فهمی ها؛ حالا منظور از کج فهمی چیه افرادی که به خاطر افکار غلطی که در جامعه جا افتاده در اون دسته به اشتباه قرار گرفتن رو جدا می کنیم.

4) این تاپیک یک مرجع صد در صد تخصصی نیست و قراره با زبانی دوستانه و با چاشنی شوخی کمی به اطلاعاتمون اضافه کنیم. برای راحت تر صحبت کردن یک قرار با هم می ذاریم، ما یک شخصیت می سازیم و اون رو در شرایط مختلف قرار می دیم. این کار رو برای این انجام می دم تا راحت تر بتونید حالت مورد نیازتون برای شخصیت سازی رو پیدا کنید. ما اسم این دوست عزیز رو "گلپری" می ذاریم


یک خواهش صمیمانه
این تاپیک جهت تبادل اطلاعات و کمک به شما نویسنده های عزیز در شخصیت پردازی ایجاد شده، لطفا با زیاده روی در استفاده از این مطالب من رو پشیمون نکنید منظورم اینه که نیاید کل شخصیت های رمانتون رو به انواع و اقسام بیماری ها و حالات خاص روانی مبتلا کنید ( البته همیشه تبصره هم وجود داره، مگر این که محوریت رمان شما روانشناختی و در ارتباط با بیمار های اعصاب و روان باشه)

در صورتی که در مورد مطالب عنوان شده یا یک موضوع خاص پرسشی برای شما پیش آمد می توانید در تاپیک امداد نویسندگی سوال خود را مطرح کنید.

مهم - امـــ🚑ــداد نــویسندگی✏

▶▶ بِسم اللّهِ الرحمٰنِ الرَحیٖم◀◀ ✅سلام خدمت دوستانِ عزیزِ تک رمانی. با کمی تأخیر سال جدید رو به همه ی شما عزیزان تبریک می گم. امیدوارم سالی همراه با موفقیت و پیشرفت در کنار سلامتی و شادکامی پیش روی شما باشه. ✏همونطور که از عنوان تاپیک مشخص هست، فضایی ایجاد کردیم تا نویسندگانِ عزیزِ سایت...

forums.taakroman.ir

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

["ASHOB"]

"شخصیت‌های منزوی"

پارت اول:
بسیار خوب، بیاید همین اول کار یک موضوعی رو مشخص کنیم و بعد به اصل ماجرا بپردازیم.
کج فهمی‌ها
افراد کم صحبت و اشخاصی که زیاد از خودشون حرف نمی زنن توی این دسته قرار نمی گیرند!
افراد منزوی رو با درونگرا ها اشتباه نگیریم!!!
افراد درونگرا و کم حرف، افسرده، منزوی، جامعه گریز و ... نیستند!!
(در مورد درونگرایی هم در صورتی که بخواید مفصل صحبت می کنیم )
یک پرانتز هم باز کنیم
روانپزشک: یک حالت تحت عنوان (exulansis-اکسولانسیس) وجود داره که افراد تمایلی به گفتگو در مورد عواطف و احساسات خودشون ندارن.
: چرا؟!
: چون فکر می کنند هیچ کس قادر به درک احساسات و شرایط اون ها نیست.
: این افراد بیمار روانی هستند؟
: نخیر!

آشوب:
احتمالش خیلی کمه اما خوب صرفا جهت اطمینان این هم اضافه می کنم. انشاءالله دوستان عزیزی که به شغل شریف تنبلی مشغول هستند رو منزوی در نظر نمی گیرید هرکس که از خونه بیرون نمی زنه الزاما منزوی نیست تشخیص افراد انزوا طلب از درونگرا و تنبل(!) خیلی هم راحت نیست. پس این رو گوشه ی ذهنمون داشته باشیم که با اطلاعات محدودمون به اطرافیانمون برچسب نزنیم و باعث نشیم تحت فشار قرار بگیرن.

متاسفانه این حالت اکسولانسیس این روزا ها خیلی زیاد شده، جوری که احتمالا همه ی ما حداقل یک بار در این شرایط قرار گرفتیم، چرا؟! چون هر بار که شروع کردیم به مطرح کردن مشکلاتمون یک نفر بود که بگه: نه بابا! داری به خودت تلقین میکنی، چیزیت نیست!
دوست گرامی، زمانی حرف شما در مورد تلقین کردن مورد پذیرش خواهد بود که تحصیلات عالی مربوطه رو گذرونده باشید و مدرک شما نشانه ی اطلاعات و بار علمی شما باشه نه تعداد سال هایی که صرفا دانشجو بودید! البته همیشه برعکس این موضوع هم هست از کاه کوه ساختن هم معضل بزرگی شده
حرف هایی که زدم می تونه الگو هایی برای رفتار شخصیت های فرعی با گلپری ( کم کم عادت می کنید ) باشه. حالا بسته به خواست ما که گلپری واقعا منزوی هست یا نه، می تونه شرایط تغییر کنه.
ادامه دارد...​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

["ASHOB"]

"شخصیت های منزوی"
پارت دوم:
بسیار خوب حالا می ریم سراغ موضوع اصلی. ما قراره از پیامد های انزوا شروع کنیم و بعد به خود عوامل انزوا بپردازیم.
:چرا؟!
:چون ما دانشجوی روانپزشکی نیستیم چیزی که ما نیاز داریم نشون دادن این شرایط با رفتارهای شخصیته و قرار نیست رمان رو با جمله ی "گلپری منزوی است" شروع کنیم. برای مثال با دیالوگ گوییِ کم گلپری به خواننده نشون می دیم که اجتماعی نیست.
: چطور به خواننده نشون بدم که گلپری رمان من، یک شخصیت منزویِ؟
جواب: گلپری اگر واقعا منزوی باشد:
1) از تنها بودن می ترسه(نه فقط در تاریکی یا مکان های خوفناک! کلا و توی هر شرایطی از تنهایی مطلق هراس داره)
: مگه انزوا طلبی به معنی این نیست که شخص دوست داره تنها باشه؟
:خوب جواب کوتاه دادن به این سوال کمی سخته. علی الحساب شما این رو داشته باش که حتی افراد منزوی هم اشخاصی رو در زندگی دارن که به اون ها نزدیک هستن و شخص منزوی ترجیح میده تنها نباشه و همدمش کنارش باشه حتی اگر در معاشرت با این همدم جان مشکلات زیادی داشته باشه.
2) ترس از حضور در مکان های شلوغ
: این چرا با قبلی در تضاده؟
: شخصیت به یک مکان امن برای احساس آرامش نیاز داره. مکان امن برای گلپری کجاست؟! جایی به دور از افراد غریبه و نزدیک به همدم.
3) ترس از مکان‌هایی که خروج از اون ها مشکله. مثلا آسانسور،قطار، هواپیما و ...
: این چه ربطی به انزوا طلبی داره؟
: دلبندم توجه داشته باش که انزوا طلبی یک مشکل مادرزادی نیست! یعنی چی!؟ یعنی این که قطعا اتفاقاتی باعث شده فرد مذکور منزوی بشه و مورد سوم، یک پیامد با احتمال بالا از عوامل انزواست.
4) ناتوانی در ترک خانه(یا تنها در صورتی که همدم همراه گلپری باشه میتونه از خونه بره بیرون)
: این همون ترس از مکان های شلوع نیست؟
: نع! این ترس خروج از حاشیه ی امن خودشه!
5) حس درماندگی
: شاید باورت نشه ولی سوالی ندارم
:
6) وابستگی بیش از حد به همدم.

خوب حالا برای نشون دادن منزوی بودن گلپری می تونیم از این شش موردی که بالا نوشتم توی رمان استفاده کنیم. خواهشمندم که اینطوری استفاده نکنید که برید بنویسید: گلپری دوست نداشت تنها باشد و از خانه بیرون برود و از مکان های شلوغ می ترسید -_-
با رفتار های شخصیت این رو نشون بدید.

ادامه بدیم:
:حالا اگر توی بخشی از رمان گلپری در یکی از موقعیت های بالا قرار گرفت چی؟!
: اگر خیلی این انزوا طلبی شدید نباشه، ممکنه گلپری فقط سعی کنه از اون شرایط دور بشه. اما اگر خیلی منزوی باشه ممکنه نشانه های حملات اضطرابی رو از خودش نشون بده.
نشانه های حملات اضطرابی:
تپش قلب/عرق کردن زیاد/تنگی نفس/رعشه(لرزش)/بی حس شدن/سرگیجه/عدم تعادل دمایی ب*دن(یک دفعه سرد شدن یا گر گرفتن)/درد در قفسه ی س*ی*نه یا احساس سنگینی قفسه س*ی*نه/معده درد عصبی/احساس از دست دادن کنترل/ترس از مرگ
: یعنی با نسبت دادن این حالت ها به گلپری توی شرایط بالاتر می تونیم به خواننده نشون بدیم که اون خیلی خیلی تحت فشاره و ذهن خواننده رو برای بیماری انزوا طلبی گلپری آماده کنیم؟
:آفرین، دقیقا!

تا اینجا از نشانه های انزوا طلبی گفتیم، حالا یکم از عوارضش هم بگیم:
انزوا طلبی می تونه فعالیت های اصلی و در نتیجه زندگی عادی شخص رو مختل کنه. به این صورت که اگر خیلی جدی باشه نمی تونه از خونه هم بیرون بره. حتی قادر نیست به دیدن افراد خانواده یا دوستاش بره و مدرسه و محل کار و فعالیت های اجتماعی هم که تکلیفشون مشخصه! گلپری برای خیلی از کارهای زندگیش به کمک نیاز خواهد داشت و به افراد خاصی شدیدا وابسته میشه.
علاوه بر این ها انزوا طلبی میتونه زمینه ساز بیماری های دیگه ای از جمله:
افسردگی _ سایر اختلالات روانی، مثل فوبیا ها و باقی اختلالات اضطرابی _ سوء مصرف ا*ل*کل و یا دارو برای کنار اومدن با ترس، گناه، ناامیدی، انزوا و تنهایی بشه.​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

["ASHOB"]

"شخصیت های منزوی"
پارت آخر:
حالا که از نشون دادن منزوی بودن شخصیت به خواننده گذشتیم، لازمه بهش توضیح بدیم که چرا فرد مذکور منزویِ.
این همیشه لازم نیست مخصوصا اگر "گلپری" یکی از شخصیت ها فرعی باشه و ما فقط نیاز داشته باشیم منزوی بودنش رو نشون بدیم. اما اگر لازمه که دلیل انزوا طلبی هم بیان کنید، با دقت پارت آخر شخصیت های منزوی رو بخونید.
این موضوع خیلیییی توضیحات زیادی داره اما من به یک بخش کوتاه بسنده می کنم چون فکر می کنم همین توضیحات برای شروع کافی باشه.
حالت اول:
اگر قصد دارید شخصیت، در میانه‌های رمان دچار انزوا طلبی بشه و قصد ندارید یک عامل ریشه ای مثل مشکلات در کودکی رو دلایل انزوا قرار بدید و به عبارتی نیاز به یک حالت انزوای ناگهانی دارید، این حالت برای شخصیت شما مناسبه:
اختلال سازگاری:
اختلالات سازگاری به صورت واکنش به یک تغییر ناگهانی مانند طلاق، از دست دادن شغل، پایان یافتن یک ر*اب*طه صمیمانه، یک تغییر، یا برخی آسیب ها یا نا امیدی رخ می دهد. این نوع اختلال روان ‌شناختی می ‌تواند در کودکان و بزرگسالان روی دهد و با علائمی از قبیل اضطراب، ت*ح*ریک پذیری، حالت افسردگی، نگرانی، نا امیدی و احساس انزوا خود را نشان می دهد.
حالت دوم:
اگر به دلیلی نیاز دارید تا شخصیت رو دچار انزوا طلبی شدید و ریشه ای کنه این یکی از حالت های مناسب برای شماست:
اختلالات اضطرابی:
گاهی ممکنه اختلالات اضطرابی باعث انزوا طلبی بشه. اختلال های اضطرابی یک نوع از اختلال های هراسی هستن. به این صورت که فرد از شدت ترس دچار حمله های ناگهانی میشه(حملات پانیک یا پنیک *در مورد این موضوع هم حرف می زنیم) و ترس از تکرار دوباره ی این حمله ها باعث میشه فرد دچار انزوا طلبی بشه. اگر قصد دارید از این اختلال استفاده کنید، باید شرایطی ایجاد کنید که گلپری یک ترس بسیار جامع دارشته باشه.
پیشنهاد:
می تونید از فوبیایی به اسم آگورافوبیا [ترس از مکان های شلوغ] استفاده کنید.
این وضعیت با ترس از طیف وسیعی از مکان‌ های عمومی خودش رو نشان می ده. افرادی که این اختلال را تجربه می کنن معمولا می ترسن که در شرایطی که امکان فرار دشوار است، دچار وحشت‌ زدگی یا حمله پانیک شوند.[اگر یادتون باشه این یکی از نشانه های انزوا طلبی هم هست]
به دلیل این ترس، افراد مبتلا به آگورافوبیا اغلب از موقعیت هایی که ممکنه باعث حمله پانیک بشن، دوری می کنن. گاهی اوقات، این رفتار اجتنابی ممکنه به حدی شدید بشه که فرد حتی نتونه از خونه هم بیرون بره.
حتما متوجه شدید تشابهات زیادی بین ترس از مکان های شلوغ و انزوا طلبی هست؛ و به خاطر همین می تونه انتخاب خوبی برای عامل انزوا طلبی باشه.
broken_heartکج فهمی_پارت دوbroken_heart
توجه ویژه داشته باشید که یک اختلال هست که پیامدش شبیه به انزوا طلبیِ اما انزوا طلبی نیست!!
اختلالی با نام اختلال شخصیت اسکیزوئید
اختلال شخصیت اسکیزوئید شامل علائم دربرگیرنده دوری از روابط اجتماعی می شه. افراد مبتلا به این اختلال به داشتن زندگی درونی خود تمایل دارن و اغلب نسبت به روابط بی تفاوت هستن. اون ها معمولا افرادی بی عاطفه تلقی می شن و سرد و بی روح به نظر می رسن.

درست شد؟! افرادی که اختلال اسکیزوئید دارن نسبت به روابط اجتماعی بی تفاوت هستن در صورتی که افراد منزوی یه جورایی میشه گفت از روابط اجتماعی می ترسن. اینا خیلی با هم فرق داره. قاطیشون نکنید!!!
prohibited
بسیار خوب، اینم از این. اگر سوالی هست یا نیاز به اطلاعات بیشتر دارید توی تاپیک امداد نویسندگی در خدمتم.

بخش بعدی: افسردگی​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

["ASHOB"]

سلام به روی ماهتون

امیدوارم حال همه خوبه باشه. بریم سراغ بخش دوم شخصیت های خاص.
"افسردگی"
پارت اول:
همونطور که قبلا نوشتم این بار قراره در مورد افرادی که دچار "افسردگی" هستن حرف بزنیم. خیلی از ما توی رمان یا داستانمون زمانی که حرف از شخصیت های خاص باشه سراغ افسردگی می ریم و این شرایط رو تا حدودی ساده و رایج می دونیم. رایج بودنش کمی تا حدودی درسته اما ساده بودن!؟ سختتتت در اشتباهید!
نصف افکاری که ما قبل از مطالعه در مورد افسردگی داریم اشتباهه. حتی اگر رمان نمی نویسید یا قصد ندارید از افسردگی استفاده کنید، خوندن این بخش برای آگاهی و اطلاعات شما خوبه پس لطفا کمی وقت بذارید و مطالعه کنید.


اول این که افسردگی به شدت توضیحات گسترده و حالت های مختلفی داره، ما قراره از رایج ترین حالت ها با زبان ساده حرف بزنیم.

broken_heartکج فهمی هاbroken_heart
چند دسته از افراد که ممکنه در نگاه اول با اشخاص افسرده اشتباه گرفته بشن:
افراد منزوی-افراد جامعه گریز-افراد مبتلا به اختلال اسکیزوئید-افرادی که به خاطر اتفاق خاصی دچار غم و اندوه شدیده شدن-افراد مبتلا به اختلال دو قطبی
یک پرانتز باز کنیم:
: معمولا افسردگی در یک زمان کوتاه و با یک یا دو جلسه قابل تشخیص نیست، کمی باید زمان بگذره تا به نتیجه ی درستی رسید.
: چرا؟
: برای جواب دادن به این سوال از دو مثال استفاده می کنم:
1) شخص ممکنه دچار بی انگیزگی و ناامیدی یا ناراحتی موقت شده باشه علائم افسردگی رو از خودش نشون بده؛ و افسردگی یک حالت موقتی(در حد دو یا سه هفته مثلا) نیست!
2) ممکنه شخص دچار شرایط دیگری به اسم اختلال دو قطبی یا افسردگی_شیدایی باشه.

: و موضوعی که خیلی مهمه اینه که اگر اختلال دو قطبی به اشتباه افسردگی ساده تشخیص داده بشه به دردسر بزرگی میوفتیم، چون که مصرف دارو های افسردگی میتونه باعث بدتر شدن اختلال دو قطبی و وخیم تر شدن اوضاع بشه! متاسفانه بعضی از مواقع اختلال افسردگی_شیدایی به عنوان افسردگی سطح پایین تشخیص داده می شه و تشخیص اشتباه می تونه آسیب های زیادی به فرد وارد کنه.

: حالا از این موضوع می تونید به خوبی توی رمانتون استفاده کنید، مثلا به شخصیتی نیاز دارید که دچار افسردگی بشه، در عین حال خانوده یا اطرافیانش به اون بی توجه نباشن و به دنبال درمان برن، اما شما نمی خواید شخصیتتون درمان بشه!!! پس چیکار کنیم!؟ اینجا تشخیص اشتباه این دو بیماری می تونه گره کار شما رو باز کنه، یعنی هم توجه اطرافیان رو دارید هم همچنان می تونید شخصیت رو بیمار نشون بدین.

collisionتوجهcollision
احساس ناراحتی شدید می تونه یکی از پیامد های افسردگی باشه اما همه ی افراد افسرده، غمزده و به شدت ناراحت نیستن، تعدادی احساس پوچی میکنن و عملا حس خاصی ندارن و تعداد دیگه حس یأس و ناامیدی شدید دارن. (احساس ناتوانی و ناامیدی بین همه مشترکه)

فکر نکنیم با دونستن یه سری اطلاعات حتی درست(!) می تونیم هر شخص افسرده ای رو تشخیص بدیم! افسردگی با توجه به سن، جنسیت و حتی شخصیت فرد می تونه علائم و حالت متفاوتی داشته باشه.​

ادامه دارد...

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

["ASHOB"]

"افسردگی"
پارت دوم:
در ابتدای توضیحات اصلی این موضوع رو بگم که افسردگی یک اختلال خلقیِ که وضعیت های مختلفی رو شامل میشه. وجه اشتراک همه ی این وضعیت ها، احساس پوچی، ت*ح*ریک پذیری، حالت ناامیدی و یاس و غم هست.
قبل از این که چندتا از وضعیت های رایج رو خلاصه توضیح بدیم به علائم افسردگی می پردازیم.

1) ل*ذت نبردن از کار هایی که قبلا برای شخص ل*ذت بخش بوده
2) اختلال های خواب
3) کاهش یا افزایش قابل توجه وزن یا اشتها
4) احساس ضعف جسمانی و حالت بی قراری
5) احساس خستگی در تمام روز یا اغلب ساعت های روز
6) خود کم بینی و احساس گناه
7) افکار آشفته و مشکل در تمرکز کردن
8) درگیری ذهنی نسبت به مرگ و افکار خودکشی

: یعنی تمام افراد افسرده همین علائم رو دارن؟
: البته که نه! ما قبلا هم گفتیم که علائم افسردگی وابسته به متغیر های زیادیه و همیشه این علائم مشابه هم نیستن، اما علائمی که بالا گفتیم خیلی رایج هستن و توی بیشتر موارد دیده میشن.

یه پرانتز باز کنیم
:
یک موردی هست به اسم خود بیمار انگاری(!) یعنی که شخص با یه سری علائم خفیف شروع می کنه به نسبت دادن انواع و اقسام بیماری های جسمی و روانی به خودش! در موارد زیادی هم شخص با یه سری تغییر خلقیات دوره ی که دلایل جزئی دارن، خودش رو افسرده تلقی میکنه. مثلا ل*ذت نبردن از کارهایی که قبلا براتون جذاب بوده، همیشه علامت افسردگی نیست! گاهی سلیقه ی شخص عوض شده، بعضا هم ایجاد یک ترس ممکنه دلیلش باشه. مثلا اگر فرد از رانندگی ل*ذت می برده به خاطر یک تصادف و ایجاد ترس، دیگه رانندگی براش جذاب نیست. یا کاهش و افزایش وزن ممکنه دلایل جسمی داشته باشه، مثلا کم کاری تیروئید. برای موارد دیگه هم این موضوع صدق میکنه. به همین دلیلِ که گفته میشه برای تشخیص درست بیماری، حتما حتما و حتما به یک متخصص مراجعه کنید.

افسردگی گاها ممکنه پیامد یک بیماری دیگه باشه ( به خاطر داشته باشیم که حتی می تونه بخشی از یک مشکل دیگه -اختلال دو قطبی- هم باشه!)
این بیماری ها رو میشه به دو دسته تقسیم کرد: بیماری جسمی و بیماری روحی
بیماری های جسمی:
زیاد دیده شده که افراد مبتلا به بیماری های سخت جسمی، دچار افسردگی می شن. مثلا بیمار های مبتلا به سرطان، ام اس، معلولیت ها و ...
البته همیشه هم مربوط به بیماری ها نیست! برای مثال ممکنه وزن زیاد و مورد تمسخر واقع شدن به دلیل این موضوع، باعث انزوا و افسردگی بشه.
مشکلات روحی:
از جمله بیماری ها روانی که ممکنه افسردگی یکی از پیامد های اون باشه، می تونیم به اختلال پس از سانحه (PTSD) اشاره کنیم. ( بعدا یک بخش هم مربوط به این موضوع خواهیم داشت) علاوه بر این، بعضی اختلالت روان_تنی هم ممکنه زمینه ای برای افسردگی ایجاد کنن.

ادامه داد...​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان