ده سال بعد...

  • نویسنده موضوع Aseman♡
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 230
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Aseman♡

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-30
نوشته‌ها
2,708
لایک‌ها
17,584
امتیازها
114
محل سکونت
میان یه عالمه رویا
کیف پول من
675
Points
10
?
ده سال بعد از حال این روزام
با کافه های بی تو درگیرم
گفتم جهان بی تو یعنی مرگ
ده ساله رفتــی و نمی میرم

ده سال بعد از حال این روزام
تو توی آ*غ*و*ش یکی خوابی
من گفتم و دکتر موافق نیست
تو بهتر از قرصای اعصابی

ده سال بعد از حال این روزام
من چهل سالم می شه و تنهام
با حوصله، قرمز، سفید ، آبی
رنگین کمون می سازم از قرصام

می ترسم از هر چی که جا مونده
از ریمل ِ با گریه ها جاری
از سایه روشن های بعد از ظهر
از شوهری کـــه دوستش داری

گرم ِ هم آغوشی و لبخندین
توُ بستر ِ بی تابتون تا صبح
تکلیف تنهـاییم روشن بود
مثل چراغ ِ خوابتون تا صبح

ده ساله که ل*ب هام و می بندم
با ب*وسه های تلخ هر جایـی
ده ساله وقتی شعر می خونم
لبخند ِ روی صندلی هایی

یه عمر بعد از حال این روزام
یه پیرمردم توی ِ یه کافه
بارون دلم می خواد ،هوا اما
مثل موهای دخترت صافه
انجمن تک رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aseman♡
بالا