Z
ZaHrA
مهمان
حصیر گرم گهواره
به نرمی در برت داره
چشای خسته از خوابه
چو عکس ماه تو آبه
لالایی کودک خوبم
برایت قصه میگویم
لالایی قصه از دریاست
که رویش قایقی پیداست
هلالی شکله و سیمین
میره بالا، میاد پایین
تَه قایق پر از نوره
یه مُرواری* ته توره
صدف میلغزه و بیتاب
میافته تو دل گرداب
یه ماهی هم توی آبه
به زیبایی مهتابه
دعای مادره باهاش
میاره گنجتو همراش
اگه بختت کنه یاری
بسازی قصر مُروارید
به نرمی در برت داره
چشای خسته از خوابه
چو عکس ماه تو آبه
لالایی کودک خوبم
برایت قصه میگویم
لالایی قصه از دریاست
که رویش قایقی پیداست
هلالی شکله و سیمین
میره بالا، میاد پایین
تَه قایق پر از نوره
یه مُرواری* ته توره
صدف میلغزه و بیتاب
میافته تو دل گرداب
یه ماهی هم توی آبه
به زیبایی مهتابه
دعای مادره باهاش
میاره گنجتو همراش
اگه بختت کنه یاری
بسازی قصر مُروارید