انجمن رمان نویسی | تک رمان
انجمن تک رمان...انجمن رمان نویسی تک رمان با ارائه محیطی امن و صمیمی فعالیت خود را در راستای ترویج کتابخوانی آغاز کرده است.
forum.taakroman.ir
در این آئین ، مردان بر اموال زنان ولایت داشتند. زن بدون اجازه همسر خود حق دخالت و تصرف در اموال خود را نداشت . به موجب قانون زناشوئى ، شوهر فقط شخصیت حقوقى داشت و با سند قانونى مى توانست همسر خود را شریک در اموال نماید. در این صورت ، زن حق هر گونه تصرف در اموال همسر را داشت .
هر گاه شوهرى به زن خود مى گفت :: از این لحظه تو آزاد و صاحب اختیار خودت هستى ، این زن از نزد شوهر رانده نمى شد و اجازه داشت که به عنوان زن خدمتکار یا ((چاکرزن )) شوهر دیگرى اختیار کند و فرزندانى که از ازدواج جدید در حیات شوهر اولش بوجود مى آورد، از آن شوهر اولش بود. شوهر حق داشت یگانه زن یا یکى از زنانش و حتى زن ممتازش را به مرد دیگرى عاریه بدهد تا این مرد از خدمات آن زن استفاده کند.
در این عاریه دادن ، رضایت زن شرط نبود. فرزندانى که در این ازدواج متولد مى شدند، متعلق به خانواده شوهر اول بودند و مانند فرزندان او محسوب مى شدند. این اعمال را از کارهاى خیر مى دانستند و آن را کمک به یک هم دین تنگدست مى خواندند.
ازدواج ابدال
اگر مردى از دنیا برود و فرزند ذکورى نداشته باشد و زنى داشته باشد، باید آن زن را در اختیار نزدیکترین خویشاوندان متوفى قرار دهند و اگر زن نداشته باشد، دختر او را به نزدیکترین بستگان او بدهند. و اگر زن و دخترى نداشت ، از اموال شخص متوفى زنى را جهیزیه داده و به یکى از مردان خویشاوند میت بدهند.
فرزند ذکورى که از این ازدواج حاصل آید، متعلق به مرد متوفى است . غفلت از این امر که یک تکلیف است ، به معناى قتل نفوس بسیار است . یعنى که اجاق میت براى همیشه خاموش است