داوطلب اصلاح طلب انتخابات گفت: به روش اصلاحطلبان نقد دارم، نمی خواهیم از الان برای شورای نگهبان خط و نشان بکشیم و بگوییم که کاندیدای ما آقای «الف» است و یا تأیید میکنی یا خانه می نشینیم.
به گزارش مشرق؛ محسن رهامی نامزدنتخابات می گوید اصلاح طلبان سرمایه شان را پای دولتی گذاشتند که نتوانست به وعده هایش عمل کند.
بخش های مهم این گفتگو با فارس را می خوانید:
*در سال 96 نگاه بر این بود که این رئیس جمهور است و باید کمک کرد برنامه اش را تمام کند و باید به او میدان داد. چه بسا که اگر خروج آمریکا از برجام نبود می توانستند اقدامات بیشتری انجام دهد و گوشه ای از وعده ها را عملی کند. در سال 96 اصلاح طلبان براساس آن حمایتی که در سال 92 داشتند از ایشان حمایت کردند. هرچه جلوتر آمدیم احساس کردیم اینکه در این دوره برنامههای چهار سال قبل حل می شود و برآورده می شود و به اتمام و اکمال می رسد، در دوره دوم واقع نشد. نتیجه اینکه ما الان در شرایطی قرار گرفتیم که سرمایه مان را پای دولتی گذاشتیم که نتوانسته به وعده های خود عمل کند. سرمایه ما خرج شد و الان اگر بخواهیم دوباره تولید سرمایه کنیم، کار سختی است. چطور می توانیم به مردم اطمینان بدهیم که به ما اعتماد کنند؟
*چالشی که الان ما داریم این است که مردم باور کنند این بار به نامزد ما رأی بدهند با سال 96 فرق می کند. چطور مردم باید باور کنند؟ باید افراد جدید بیاوریم. افراد گذشته که با دولت آقای روحانی کار کرده اند و یا دولت های قبلی و یا دولت آقای احمدی نژاد تقریباً مهره های سوخته هستند. مردم می گویند شما قبلا بودید اگر قرار بود کاری بکنید تا به حال باید می کردید. چه آنهایی که در مجلس بودند و چه آنهایی در دولت بودند. مردم می گویند در این 30-40 سال مملکت دست شما بوده و اگر نیروهایی را پیدا کنیم که از نظر افکار عمومی سفید باشند یعنی در این 10-20 سال اخیر مسئولیت جدی و سنگینی نداشته باشند شاید بتوان کاری کرد اما این کار سختی است. ما با چالش جدی حضور جمعیت مواجه هستیم و ثبت نام ها انجام میشود. دوره های قبل کاندیداها در این زمان تمام شهرها می رفتند. ملاقات های 10 هزار نفری برگزار می کردند که البته کرونا هم بی تأثیر نبود.
*تظاهرات سال 78 کوی دانشگاه و دانشجویان بود. تظاهرات سال 88 در خیابان انقلاب و سال 98 به اسلامشهر و حومه رسید. راننده اسنپ تظاهرات کرد. راننده اسنپ می گوید وقتی بنزین را گران می کنید من پول بنزین ندارم و مردم سوار اسنپ نمی شوند. راننده مسافرکش های سر اسلامشهر بودند که فشار به آنها وارد شد. سیاست های ما بر طبقات پائین جامعه فشار وارد میکند. سیاست کلان ربطی به دولت ها ندارد. سیاست های کلان نظام در مجمع تشخیص مصلحت تصویب می شود و رهبری و سران قوا نظارت دارند. سیاستهای کلان را باید اصلاح کرد. در شرایط فعلی با آمدن و رفتن یک دولت، چیزی در وضعیت مردم تغییر نمیکند.
*ما یک قاعده داریم و آن این است که آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید. بخشی که به ما مربوط است و به حوزه اختیارات رئیس جمهور است، حدود 30 تا 40 درصد اوضاع را رئیس جمهور می تواند اصلاح کند. مثلا دولت آقای خاتمی را با دولت آقای احمدی نژاد مقایسه می کنند. دولت آقای خاتمی به دلیل روش هایی که با دنیا پیش گرفته بود، برخوردها و تحریم ها با دنیا پیش نیامد و دنیا با ایران تعامل خوبی داشتند. در داخل نیز یک گشایش اقتصادی ایجاد شده بود. 30-40 درصد به دولت مربوط است و قسمت دوم که دست ما نیست.
* آقای روحانی کمتر با بدنه اجتماع سر و کار داشت و دلیل آن این است که ایشان از تهران نماینده شد و بعد سمنان و بعد به تهران آمد. زنجان و خدابنده 500-600 منطقه داشت و از روز اول با روستایی ها درگیر بودیم و به دلیل مسئله حاکمیت شرعی زمین مرتب با روستائیان درگیر بودیم. با نزدیک ترین مشکلات، وام و گرفتاری های روستائیان درگیر بودیم. لذا من دهاتی ها را لمس می کنم. در ملاقاتی که با رهبری داشتم گزارشی نسبت به 17-18 استان به ایشان تقدیم کردم. خوزستان، ایلام، کردستان، آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان، بندرعباس، خراسان رفتم.
*نماز خواندن به دولت مربوط نیست. اینکه عدالت را اجرا کند تا مردم بفهمند که من خادم هستم. مگر قبل از انقلاب، ایرانی ها حجاب نداشتند؟ ما قبل از انقلاب دانشگاه بودیم و نسل انقلابی هستیم و جبهه را اداره کردیم. ما که در دانشگاه های با ولایت فقیه تربیت نشدیم. نسلی که سپاه را اداره کرد در مدارس شاه بزرگ شد. کسی کار نداشت و شاه ما را تربیت فرنگی نکرد. ما متدین بودیم، در زمان شاه هم متدین بودیم و زمان قاجار هم امام حسین را دوست داشتیم و در زمان نادر شاه هم دوست داشتیم. دین ما ربطی به دولت ندارد. ما انقلاب کردیم نه به این علت که دین مان را درست کنیم. دین ما درست بود و ما کافر نبودیم. قبل از انقلاب که کافر نبودیم که امام خمینی ما را مسلمان کند. انقلاب امام خمینی بر مبنای عدالت بود. منتها الان از اهدافش دور شده است. امام خمینی نیامد که مردم حجابشان را درست کنند. شاه با حجاب کاری نداشت.
*من به عنوان مستقل وارد شدم. وقتی خود را در قالب احزاب می بَرید باید دفاع کند. من روش های اصلاحی را قبول دارم. کشور باید اصلاح شود اما تمام روش هایی که اصلاح طلبان رفته اند را قبول ندارم. به همین دلیل خود را در چارچوب نکردم. همه روش های اصلاح طلبان را نمی پسندم اما اصلاح باید اتفاق بیفتد. بعضی از دوستان اصرار دارند که قبل از تأیید شورای نگهبان بگویند که کاندیدا این و آن است و بعد شورای نگهبان مکلف می شود که اینها را تأیید کند.
*روش دوستان این است و من به آن نقد دارم و حاضر نیستم که این کار را انجام دهم. ما قرار است با این شورای نگهبان انتخابات را برگزار کنیم. نمی خواهیم از الان خط و نشان بکشیم و بگوییم که کاندیدای ما آقای «الف» است و یا تأیید میکنی یا خانه می نشینیم. همانطور که در سال 92 شرایط برای آقای هاشمی و خاتمی فراهم نشد و از آقای روحانی حمایت کردیم یعنی می خواستیم که همکاری کنیم. در خانه هستیم و با همین نظام با تمام اشکالاتی که عرض کردم، کار می کنیم. ما باید به استان ها و روستاها برویم و مردم را دعوت به حضور کنیم. بعد مثل سال 92 اصلاح طلبانی که مطرح هستند و زمینه دارند فعالیت کنند. آن وقت یک هفته مانده به انتخابات ببنیم چه کسی زمینه دارد یا موقعیت بهتری دارد. ولی اگر از حالا بگویند بین شما 3-4 نفر کاندیدای ما آقای «الف» است.بقیه در خانه تان بنشینید. یعنی شورای نگهبان بعد از ثبت نام این کار را می کند اما این روشی است که قبل از ثبت نام به شما می گویند که شما زمینه ندارید. شما در خانه بنشین. کسانی که به حمایت بنده و امثال بنده می آیند، علی القاعده می بینند که کاندیدای مدنظرشان توسط اصلاح طلبان جا گذاشته شد و نمی آیند. همین الان هم مردم را پای صندوق های رأی زحمت می دهیم. این روش هم به ریزش آراء منجر می شود و هم به جبهه گیری مقابل نظام و من آن را قبول ندارم.
*من به دوستان پیشنهاد دادم که ما فعالیت خودمان را شروع کنیم، طرفدارانمان را با روش هایی که وجود دارد (مجازی، اقناعی و غیره ) قانع کنیم. آنچه در آمریکا مرسوم است. آرام آرام می رویم و ریزش می کنند تا به آقای بایدن رسید. قبلا نگفته بودند که آقای بایدن شما هستید ولاغیر. یک سرمایه باید ایجاد شود که هنوز فراهم نشده است. به همین دلیل من اعلام کردم که همکاری و حمایت می کنم و قائل به اجماع بین جریان اصلاحات هستم اما این روش که پیشاپیش یک شورای نگهبان دیگری نیز ذات اثباتی داشته باشد را قبول ندارم. یک د*اغ دل بس است برای قبیله ما. نباید یک شورای نگهبان جدید برای خودمان درست کنیم. و بعد بگویند که شما بین 10 نفر؛ چه بسا کسی باشد که مطمئن باشند که شورای نگهبان تأیید نمی کند.
به گزارش مشرق؛ محسن رهامی نامزدنتخابات می گوید اصلاح طلبان سرمایه شان را پای دولتی گذاشتند که نتوانست به وعده هایش عمل کند.
بخش های مهم این گفتگو با فارس را می خوانید:
*در سال 96 نگاه بر این بود که این رئیس جمهور است و باید کمک کرد برنامه اش را تمام کند و باید به او میدان داد. چه بسا که اگر خروج آمریکا از برجام نبود می توانستند اقدامات بیشتری انجام دهد و گوشه ای از وعده ها را عملی کند. در سال 96 اصلاح طلبان براساس آن حمایتی که در سال 92 داشتند از ایشان حمایت کردند. هرچه جلوتر آمدیم احساس کردیم اینکه در این دوره برنامههای چهار سال قبل حل می شود و برآورده می شود و به اتمام و اکمال می رسد، در دوره دوم واقع نشد. نتیجه اینکه ما الان در شرایطی قرار گرفتیم که سرمایه مان را پای دولتی گذاشتیم که نتوانسته به وعده های خود عمل کند. سرمایه ما خرج شد و الان اگر بخواهیم دوباره تولید سرمایه کنیم، کار سختی است. چطور می توانیم به مردم اطمینان بدهیم که به ما اعتماد کنند؟
*چالشی که الان ما داریم این است که مردم باور کنند این بار به نامزد ما رأی بدهند با سال 96 فرق می کند. چطور مردم باید باور کنند؟ باید افراد جدید بیاوریم. افراد گذشته که با دولت آقای روحانی کار کرده اند و یا دولت های قبلی و یا دولت آقای احمدی نژاد تقریباً مهره های سوخته هستند. مردم می گویند شما قبلا بودید اگر قرار بود کاری بکنید تا به حال باید می کردید. چه آنهایی که در مجلس بودند و چه آنهایی در دولت بودند. مردم می گویند در این 30-40 سال مملکت دست شما بوده و اگر نیروهایی را پیدا کنیم که از نظر افکار عمومی سفید باشند یعنی در این 10-20 سال اخیر مسئولیت جدی و سنگینی نداشته باشند شاید بتوان کاری کرد اما این کار سختی است. ما با چالش جدی حضور جمعیت مواجه هستیم و ثبت نام ها انجام میشود. دوره های قبل کاندیداها در این زمان تمام شهرها می رفتند. ملاقات های 10 هزار نفری برگزار می کردند که البته کرونا هم بی تأثیر نبود.
*تظاهرات سال 78 کوی دانشگاه و دانشجویان بود. تظاهرات سال 88 در خیابان انقلاب و سال 98 به اسلامشهر و حومه رسید. راننده اسنپ تظاهرات کرد. راننده اسنپ می گوید وقتی بنزین را گران می کنید من پول بنزین ندارم و مردم سوار اسنپ نمی شوند. راننده مسافرکش های سر اسلامشهر بودند که فشار به آنها وارد شد. سیاست های ما بر طبقات پائین جامعه فشار وارد میکند. سیاست کلان ربطی به دولت ها ندارد. سیاست های کلان نظام در مجمع تشخیص مصلحت تصویب می شود و رهبری و سران قوا نظارت دارند. سیاستهای کلان را باید اصلاح کرد. در شرایط فعلی با آمدن و رفتن یک دولت، چیزی در وضعیت مردم تغییر نمیکند.
*ما یک قاعده داریم و آن این است که آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید. بخشی که به ما مربوط است و به حوزه اختیارات رئیس جمهور است، حدود 30 تا 40 درصد اوضاع را رئیس جمهور می تواند اصلاح کند. مثلا دولت آقای خاتمی را با دولت آقای احمدی نژاد مقایسه می کنند. دولت آقای خاتمی به دلیل روش هایی که با دنیا پیش گرفته بود، برخوردها و تحریم ها با دنیا پیش نیامد و دنیا با ایران تعامل خوبی داشتند. در داخل نیز یک گشایش اقتصادی ایجاد شده بود. 30-40 درصد به دولت مربوط است و قسمت دوم که دست ما نیست.
* آقای روحانی کمتر با بدنه اجتماع سر و کار داشت و دلیل آن این است که ایشان از تهران نماینده شد و بعد سمنان و بعد به تهران آمد. زنجان و خدابنده 500-600 منطقه داشت و از روز اول با روستایی ها درگیر بودیم و به دلیل مسئله حاکمیت شرعی زمین مرتب با روستائیان درگیر بودیم. با نزدیک ترین مشکلات، وام و گرفتاری های روستائیان درگیر بودیم. لذا من دهاتی ها را لمس می کنم. در ملاقاتی که با رهبری داشتم گزارشی نسبت به 17-18 استان به ایشان تقدیم کردم. خوزستان، ایلام، کردستان، آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان، بندرعباس، خراسان رفتم.
*نماز خواندن به دولت مربوط نیست. اینکه عدالت را اجرا کند تا مردم بفهمند که من خادم هستم. مگر قبل از انقلاب، ایرانی ها حجاب نداشتند؟ ما قبل از انقلاب دانشگاه بودیم و نسل انقلابی هستیم و جبهه را اداره کردیم. ما که در دانشگاه های با ولایت فقیه تربیت نشدیم. نسلی که سپاه را اداره کرد در مدارس شاه بزرگ شد. کسی کار نداشت و شاه ما را تربیت فرنگی نکرد. ما متدین بودیم، در زمان شاه هم متدین بودیم و زمان قاجار هم امام حسین را دوست داشتیم و در زمان نادر شاه هم دوست داشتیم. دین ما ربطی به دولت ندارد. ما انقلاب کردیم نه به این علت که دین مان را درست کنیم. دین ما درست بود و ما کافر نبودیم. قبل از انقلاب که کافر نبودیم که امام خمینی ما را مسلمان کند. انقلاب امام خمینی بر مبنای عدالت بود. منتها الان از اهدافش دور شده است. امام خمینی نیامد که مردم حجابشان را درست کنند. شاه با حجاب کاری نداشت.
*من به عنوان مستقل وارد شدم. وقتی خود را در قالب احزاب می بَرید باید دفاع کند. من روش های اصلاحی را قبول دارم. کشور باید اصلاح شود اما تمام روش هایی که اصلاح طلبان رفته اند را قبول ندارم. به همین دلیل خود را در چارچوب نکردم. همه روش های اصلاح طلبان را نمی پسندم اما اصلاح باید اتفاق بیفتد. بعضی از دوستان اصرار دارند که قبل از تأیید شورای نگهبان بگویند که کاندیدا این و آن است و بعد شورای نگهبان مکلف می شود که اینها را تأیید کند.
*روش دوستان این است و من به آن نقد دارم و حاضر نیستم که این کار را انجام دهم. ما قرار است با این شورای نگهبان انتخابات را برگزار کنیم. نمی خواهیم از الان خط و نشان بکشیم و بگوییم که کاندیدای ما آقای «الف» است و یا تأیید میکنی یا خانه می نشینیم. همانطور که در سال 92 شرایط برای آقای هاشمی و خاتمی فراهم نشد و از آقای روحانی حمایت کردیم یعنی می خواستیم که همکاری کنیم. در خانه هستیم و با همین نظام با تمام اشکالاتی که عرض کردم، کار می کنیم. ما باید به استان ها و روستاها برویم و مردم را دعوت به حضور کنیم. بعد مثل سال 92 اصلاح طلبانی که مطرح هستند و زمینه دارند فعالیت کنند. آن وقت یک هفته مانده به انتخابات ببنیم چه کسی زمینه دارد یا موقعیت بهتری دارد. ولی اگر از حالا بگویند بین شما 3-4 نفر کاندیدای ما آقای «الف» است.بقیه در خانه تان بنشینید. یعنی شورای نگهبان بعد از ثبت نام این کار را می کند اما این روشی است که قبل از ثبت نام به شما می گویند که شما زمینه ندارید. شما در خانه بنشین. کسانی که به حمایت بنده و امثال بنده می آیند، علی القاعده می بینند که کاندیدای مدنظرشان توسط اصلاح طلبان جا گذاشته شد و نمی آیند. همین الان هم مردم را پای صندوق های رأی زحمت می دهیم. این روش هم به ریزش آراء منجر می شود و هم به جبهه گیری مقابل نظام و من آن را قبول ندارم.
*من به دوستان پیشنهاد دادم که ما فعالیت خودمان را شروع کنیم، طرفدارانمان را با روش هایی که وجود دارد (مجازی، اقناعی و غیره ) قانع کنیم. آنچه در آمریکا مرسوم است. آرام آرام می رویم و ریزش می کنند تا به آقای بایدن رسید. قبلا نگفته بودند که آقای بایدن شما هستید ولاغیر. یک سرمایه باید ایجاد شود که هنوز فراهم نشده است. به همین دلیل من اعلام کردم که همکاری و حمایت می کنم و قائل به اجماع بین جریان اصلاحات هستم اما این روش که پیشاپیش یک شورای نگهبان دیگری نیز ذات اثباتی داشته باشد را قبول ندارم. یک د*اغ دل بس است برای قبیله ما. نباید یک شورای نگهبان جدید برای خودمان درست کنیم. و بعد بگویند که شما بین 10 نفر؛ چه بسا کسی باشد که مطمئن باشند که شورای نگهبان تأیید نمی کند.