خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

کامل شده دلنوشته"سرنوشت" | itf.fatemegoolnazکاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع مهاجر.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 17
  • بازدیدها 721
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,675
کیف پول من
30,130
Points
217
Negar_20200206_003701.png
نام دلنوشته: "سرنوشت"
نام نویسنده:itf.fatemegoolnaz
ویراستار: Nesa
ژانر: تراژدی.

"مقدمه":
سرنوشت،گاهی انسان‌ها را به بازی می‌گیرد.
شاید "گاهی" هم نه؛ بلکه همیشه انسان‌ها را به بازی می‌گیرد.
انسان‌ها، عروسک می‌شوند و سرنوشت،با آن‌ها خاله بازی می‌کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش:

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,675
کیف پول من
30,130
Points
217
شاید هم سرنوشت، قلم را به دست می‌گیرد و می‌نویسد.
می‌نویسد از زندگیِ ما!
می‌نویسد از بدبختیِ‌ ما!
می‌نویسد از اشک‌های ما!
می‌نویسد،می‌نویسد و می‌نویسد.
ای کاش! جوهرش روزی تمام می‌شد.
ای کاش!
فقط می‌توانم بگویم "ای کاش"! .
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,675
کیف پول من
30,130
Points
217
سرنوشت،قلمش را به دست می‌گیرید و می‌نویسد.
ای کاش! یک روز، در ورق زندگی من می‌نوشت«پایان».
می‌نوشت پایان و من آسوده می‌شدم.
می‌نوشت پایان و من راحت می‌شدم.
می‌نوشت پایان و من پرنده ای آزاد می‌شدم.
سرنوشت، مرا در قفسی تنگ و تار کرده و من مجبورم در آن بمانم.
قفس مرا می‌رنجاند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,675
کیف پول من
30,130
Points
217
سرنوشت، آن قفس را خانه‌ی من دانسته.
سرنوشت کاری‌ کرد، که من از داخل قفس به پرندگانی که در آسمان پرواز می‌کنند، نگاه کنم و حسرت بخورم.
لعنت به سرنوشت!
لعنت به قلمش!
لعنت!
سرنوشت به احساس ما نگاه نمی‌کند، ما را پرنده‌ای دانسته و داخل قفسی انداخته.
بی توجه است، به اشک‌هایی که از چشمانمان می‌ریزد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,675
کیف پول من
30,130
Points
217
سرنوشت، صدایت می‌زنم. از تو یک خواسته دارم.
"مرا بکش،قلمت را بردار و بنویس «مُرد، پایان!».
خدایا! چرا سرنوشت را،حاکم زندگی ما کردی؟
آه سرنوشت، چه بی‌رحمی!
چه بی‌رحمانه می‌نویسی،بدون آن‌که احساس کسی را درک کنی.
بی‌رحمی!بی‌رحمی و به اشک‌هایِ هیچ‌ کس،توجه نمی‌کنی.
کارِ خودت را می‌کنی.
آه سرنوشت!
آه!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,675
کیف پول من
30,130
Points
217
سرنوشت، چرا؟
چرا؛ دست از بازی‌های بیهوده بَر‌ نمی‌داری؟
سرنوشت چرا راحت مارا نمی‌کُشی؟
چرا ‌می‌خواهی زجرمان دهی؟
سرنوشت، از تو تمنا می‌کنم.
تمنا می‌‌کنم بنویس "پایان" بنویس.
سرنوشت، صدایم را بشنو.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,675
کیف پول من
30,130
Points
217
سرنوشت.
آه سرنوشت، چقدر بگویم؟
چقدر زار بزنم؟
چقدر داد بزنم؟
چقدر گریه کنم؟
چقدر تمنا کنم؟
چقدر؟!
جوابم را بده.
بگو،بگو "پایان". بگو سرنوشت.
سرنوشت، آه!
بی‌‌رحمی‌ات زیاد شده.
خیلی زیاد!
بگذار بمیرم، بمیرم و راحت شوم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,675
کیف پول من
30,130
Points
217
سرنوشت، نمی‌نویسی؟
باشد ننویس، ولی آرزو دارم، روزی جوهرِ قلمت تمام شود.
که دیگر نتوانی بنویسی.
نتوانی بنویسی؛ از بدبختی هایمان.
نتوانی بنویسی؛ تا کمی خوشبخت شویم.
نتوانی بنویسی؛ تا کمی لبخند بزنیم.
تا غم با ما غریبه شود.
نتوانی.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,675
کیف پول من
30,130
Points
217
تو نویسنده‌ای؛درست است؟
چه نویسنده‌ی ظالمی!
فکر می‌کنم که، فقط می‌خواهی ژانر‌ها به داستانت بخورد.
می‌خواهی داستان زیبا شود، اما چرا درک نمی‌کنی؟
ای کاش ژانری به نام "درام" نبود.
با نبود این‌ زندگی زیباتر می‌شد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,675
کیف پول من
30,130
Points
217
می‌دانی، دلم می‌خواهد ساکت شوم.
سکوت کنم.
ساکت شوم و فقط گریه کنم.
سرنوشت، تو مصوب همه‌ی اشک‌های منی.
اگر تو چیزی نمی‌نوشتی، من نیز اشک نمی‌ریختم.
سرنوشت، بگذار، بگذار بروم.
بروم و آزاد شوم.
راحت شوم.
بگذار.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا