- تاریخ ثبتنام
- 2020-05-16
- نوشتهها
- 2,920
- لایکها
- 24,561
- امتیازها
- 88
- محل سکونت
- زیر آوار آسمان 🌪️
- کیف پول من
- 7,839
- Points
- 19
**به نام ایزد پاک**
دلنوشته: ماهِ خاموش
نویسنده: آشوب آریامنش
کاربر تک رمان
ژانر: تراژدی
مقدمه:
نمیبینمش!
گویی در آسمانم نیست.
ماه درخشان روز های کودکیام دیگر نیست!
بیم دارم از افول همیشگیاش.
ترسم از این است که مبادا از آسمانم رفته باشد.
وهم دارم از نبودش.
مگر جهانم بی "او" قابل تصور است؟!
مگر در نبودش میشود زیست!؟
مباد آن روز!
مباد آن روز که ماهم نباشد و من جان در این کالبد حقیر نگاه دارم.
از پذیرش چنین گمان دهشتناکی ناتوانم!
نمیتوانم بپذیرم!
نمیخواهم بپذیرم!
زین پس میپندارم که او هست؛ اما بیفروغ!
او هست؛ اما سکوت اختیار کرده!
ماهم هنوز در آسمان من است. او همینجاست؛ در همین ن*زد*یک*ی!
اینگونه اندیشیدن بهتر است.
زین پس برای او خواهم نوشت!
برای "ماهِ خاموش"
دلنوشته: ماهِ خاموش
نویسنده: آشوب آریامنش
کاربر تک رمان
ژانر: تراژدی
مقدمه:
نمیبینمش!
گویی در آسمانم نیست.
ماه درخشان روز های کودکیام دیگر نیست!
بیم دارم از افول همیشگیاش.
ترسم از این است که مبادا از آسمانم رفته باشد.
وهم دارم از نبودش.
مگر جهانم بی "او" قابل تصور است؟!
مگر در نبودش میشود زیست!؟
مباد آن روز!
مباد آن روز که ماهم نباشد و من جان در این کالبد حقیر نگاه دارم.
از پذیرش چنین گمان دهشتناکی ناتوانم!
نمیتوانم بپذیرم!
نمیخواهم بپذیرم!
زین پس میپندارم که او هست؛ اما بیفروغ!
او هست؛ اما سکوت اختیار کرده!
ماهم هنوز در آسمان من است. او همینجاست؛ در همین ن*زد*یک*ی!
اینگونه اندیشیدن بهتر است.
زین پس برای او خواهم نوشت!
برای "ماهِ خاموش"
آخرین ویرایش: