• خرید مجموعه داستان های درماندگان ژانر تراژدی و اجتماعی به قلم احمد آذربخش برای خرید کلیک کنید
  • دیو، دیو است؛ انسان، انسان. هاله‌های خاکستری از میان می‌روند؛ این‌جا یا فرشته‌ای و یا شیطان. رمان دیوهای بیگانه اثر آیناز تابش کلیک کنید
  • رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید

زندگی‌نامه ویلیام شکسپیر

  • نویسنده موضوع Shadi_R
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 271
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Shadi_R

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-22
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
703
امتیازها
53
سن
22
محل سکونت
ضامن آهو
کیف پول من
442
Points
0
در زندگی نامه ویلیام شکسپیر اینگونه آمده است: در اوایل قرن ۱۶ میلادی در دهکده ای نزدیک شهر استراتفورد در ایالت واریک انگلستان زارعی موسوم به ریچارد شکسپیر زندگی می کرد.
یکی از پسران او به نام «جان» در حدود سال ۱۵۵۱ به شهر استراتفورد آمد و در آنجا به شغل پو*ست فروشی پرداخت و «ماری اردن» دختر یک کشاورز ثروتمند را به همسری برگزید. این زن در ۲۶ آوریل ۱۵۶۴ پسری بدنیا آورد و نامش را «ویلیام» گذاشت.
این کودک به تدریج پسری فعال و شوخ و شیطان شد و به مدرسه رفت و مقداری لاتین و یونانی آموخت، ولی به علت کسادی شغل پدرناچار شد برای امرار معاش مدرسه را ترک کند و شغلی برای خود دست و پا کند. گفته اند که ابتدا شاگرد قصاب شد، ولی چندان به ادبیات علاقه داشت که هنگام کشتن گوساله ها خطابه میگفت و شعر می سرود.
در سال ۱۸۵۲، در ۱۸سالگی، دلباخته دختری بیست و پنج ساله به نام «آن هاتاوی» ،از اهالی دهکده مجاور شد.
این دو عروسی کردند و به زودی صاحب فرزند شدند .در این ایام زندگی پر حادثه شکسپیر آغاز شد. او به قدری تحت تأثیر هنر پیشگان سیار و هنر نمائی آنان قرار گرفت که تنها به لندن رفت تا موفقیتی کسب کند و بعدا زندگی مرفه تری برای خانواده اش فراهم آورد.
پس از ورود به لندن به سراغ تماشاخانه های مختلف رفت.
در آغاز اغلب به حفاظت اسب های مشتریان مشغول بود، ولی کم کمبه درون تماشاخانه راه یافت و به تصحیح و تکمیل نمایشنامه های ناتمام پرداخت و خود روی صح*نه آمد و نقش هایی ایفا کرد و وظایف دیگر پشت صح*نه را بر عهده گرفت. این تجارب همه برای او مفید واقع شد.
در همین دوره کارش را چنان با مهارت انجام میداد که حسادت هم قطاران را بر می انگیخت.شبها در ساعت فراغت همه در میکده ی «دوشیزه دریا» جمع میشدند و به خنده و تفریح و صحبت ی پرداختند. در آنجا لطیفه گویی و شوخ طبعی و بیان جذاب او اطرافیان را مسحور می ساخت. در آن دوره هنر پیشگی و نمایشنامه نویسی حرفه ی محترم و محبوبی تلقی نمی شد. افراد طبقه متوسط، که تحت تأثیر شدید تلقینات مذهبی قرار داشتند، آن را مخالف شئون خود می دانستند. تنها طبقه اعیان و مردم فقیر بودند که علاقه ای به نمایش و تماشا خانه نشان می دادند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

امضا : Shadi_R

Shadi_R

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-22
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
703
امتیازها
53
سن
22
محل سکونت
ضامن آهو
کیف پول من
442
Points
0
نمایشنامه شکسپیر

شکسپیر قطعات منظومی سرود که باعث کسب شهرت او شد. در سال ۱۵۹۴ شکسپیر در نمایشنامه ای کمدی در حضور ملکه الیزابت اول در قصر گرینیچ بازی کرد و در سال ۱۵۹۷ اولین کمدی خود را به نام «تلاش بیهوده عشق» در حضور ملکه نمایش داد.
از آن پس نمایشنامه های او مرتباً تحت حمایت ملکه نمایش اده می شد.الیزابت در سال ۱۶۰۳ زندگی را بدرود گفت،ولی تغییر خاندان سلطنتی باعث تغییر رویه ای نسبت به شکسپیر نگشت و جیمز اول به او و بازیگرانش اجازه رسمی برای نمایش اعطا کرد. نمایشنامه هایش در تماشاخانه «کلوب» در ساحل جنوبی رود تیمز بازی می شد.
این تماشاخانه به صورت مربع مستطیل دو طبقه ایساخته شده بود که مسقف بود، ولی خود صح*نه از اطراف باز بود و تقریباً در وسط قرار داشت و به ساختمان دو طبقه منتهی می گشت. از قسمت فوقانی آن اغلب به جای ایوان استفاده می شد. شکسپیر به زودی موفقیت مادی بدست آورد و سرانجام در مالکیت تماشاخانه سهیم شد.
این تماشاخانه در سال ۱۶۱۳ در ضمن بازی نمایشنامه «هنری هشتم» سوخت و سال بعد که افتتاح شد شکسپیر حضور نداشت، چون با دارایی سرشارش به شهر خویش بازگشته بود تا به استراحت بپردازد.
در آوریل ۱۶۱۶ شکسپیر چشم از جهان فرو بست و گنجینه بی نظیر ادبی خود را برای هموطنان و تمام مردم جهان به جای گذاشت. آرامگاه ویلیام شکسپیر در کلیسای شهر استراتفورد قرار دارد و خانه مسکونی او به همان وضع اولیه، در همان شهر،همواره زیارتگاه دوستداران ادبیات و هنر بوده است. هر سال در آن شهر جشنی سه یاد این مرد شهیر بر پا می شود.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Shadi_R
بالا