کهکشانها سامانههایی بزرگ و با اندازه و مرز مشخصی هستند که از ستارهها، بقایای ستارهای، ماده تاریک، گازها و گرد و غبارهای میان ستارهای تشکیل شدهاند و با نیروهای گرانشی به گردِ هم آمدهاند.[۱][۲] کوچکترین کهکشانها دارای پهنایی برابر با چند صد سال نوری، شامل نزدیک به صد میلیون (۱۰۸) ستاره هستند. بزرگترین کهکشانها تا ۳ میلیون سال نوری پهنا دارند و شامل بیش از صد تریلیون (۱۰۱۴) ستاره هستند.[۳] کهکشانها بر گرد مرکز جرم خود در گردشند.
تصویر یک کهکشان مارپیچی
واژهشناسی
کَه مخفف کاه است و به کهکشان، کاهکشان نیز میگویند. در شبهایی که آسمان صاف و کاملاً تاریک است، نواری ابرمانند از تعداد بسیار زیادی ستارههای کوچک نزدیک به هم در آسمان دیده میشود که در گذشته کهکشان نامیده میشد. دهخدا در لغتنامهٔ خود، علت این نامگذاری را چنین بیان میکند: «این را کهکشان از آن گویند که مشابه بدان است که کسی کاه را در رسَن بسته بر زمین ریگ آلوده کشد و خطها از آن بر زمین پدید آیند.» امروزه این نوار نورانی را بیشتر با نام «راه شیری» یا «راه کاهکشان» میشناسیم و خود واژهٔ «کهکشان» برای اشاره به هر یک از گروههای بزرگ ستارگان که مانند جزیرههای دور از هم در عالم قرار گرفتهاند به کار میرود. کهکشانی که کرهٔ زمین به همراه سایر اجزای منظومه شمسی در آن قرار دارد را نیز کهکشان راه شیری مینامیم.[۴][۵]
در زبان انگلیسی واژهٔ galaxy برابر کهکشان است. این واژه از اصطلاح یونانی galaktikos (به معنای شیری) یا kyklos galaxias (به معنای ناحیهٔ شیریرنگ) گرفته شدهاست. هر دو اصطلاح به همان نوار نورانی مزبور اشاره دارد. ریشهٔ این واژه به یک افسانهٔ کهن یونانی برمی گردد. بر اساس این افسانه، زئوس پسر خود هرکول را که بهوسیله یک بانوی فناپذیر زاده شده بود در میان س*ی*نههای همسرش هرا که خواب بود قرار داد تا او شیر خدایی را بنوشد و فناناپذیر شود. هنگامی که هرا بیدار شد، نوزاد ناشناسی را دید که در حال نوشیدن شیر است. هرا نوزاد را پس زد، در نتیجه فوارهای از شیر به آسمان پاشیده شد که آنچه راه شیری نامیده میشود را پدیدآورد.[۶][۷]
در گذشته برخی اجرام آسمانی غیرستارهای (مانند M31)، به عنوان سحابیهای مارپیچی شناخته میشدند. بعداً معلوم شد که این اجرام در واقع تودههایی عظیم از ستارهها هستند. هنگامی که کمکم فاصلهٔ واقعی این اجرام مشخص شد، آنها را island universes (جهانهای جزیرهای) نامیدند. بعد از مدتی واژهٔ universe برای اشاره به همهٔ عالم به کار رفت و عبارت فوق کاربردش را از دست داد و اجرام مزبور galaxy نامیده شدند. امروزه در متون اخترشناسی، واژه Galaxy با حرف G بزرگ برای اشاره به کهکشان راه شیری و واژهٔ galaxy برای اشاره به کهکشان به صورت عام به کار میرود.[۸]
بزرگی، ویژگیها، ریختشناسی و دستهبندی
کهکشانها از دید بزرگی و شمار ستارهها دارای طیف گستردهای هستند، کهکشانهای کوتوله نزدیک ۱۰ میلیون ستاره[۹] و کهکشانهای غول آسا تا سقف ۱۰۰ تریلیون ستاره[۱۰] دارند.[۱۱] کلیه ستارگان یک کهکشان در مدار خود، به دور مرکز جرم کهکشان میگردند. کهکشانها ممکن است از چندین سامانه ستارهای، خوشههای ستارهای و ابرهای میانستارهای گوناگون تشکیل شده باشند.
شکلهای مختلف کهکشانها بر پایه شیوهای دستهبندی میشود که بر پایه شیوه دستهبندی ستارهشناس آمریکایی، ادوین هابل (۱۸۸۹–۱۹۵۳)، شکل یافتهاست.
دربارهٔ فراگشت(تکامل) کهکشانها دادههای استوار کمی در دست است. تنها داده مورد اطمینان این است که کهکشانها میلیاردها سال پیش به گونهٔ تودهای از ابرهای گازی و غباری بوجود آمدند. از دید تاریخی و پیشینه، کهکشانها با توجه به شکل ظاهریشان دستهبندی شدهاند که بیشتر این کار با بررسی ظاهر و ریختشناسی آنها انجام گردیدهاست. شکل متعارف کهکشانها بیضی شکل است[۱۲] که برش مقطع پهنایی آنها همانند یک بیضی نورانی است. کهکشانهای مارپیچی دارای سطح مقطعی شبیه یک صفحه گرد هستند که این صفحات توسط بازوهای پر گرد وغبار در کنار هم قرار گرفتهاند. گروهی دیگر از کهکشانها اشکال ناهمگون و غیرمعمول دارند که به کهکشانهای بیقاعده معروف هستند. دانش انتظام شکلی آنها بیشتر ناشی از کشش گرانشی کهکشانهایی است که در همسایگی آنها جای دارند. این چنین کنش و واکنشهایی که میان کهکشانهای مجاور رخ میدهد، ممکن است در پایان به درهم آمیختگی آنها بینجامد و به صورت ضمنی، بهطور قابل ملاحظهای باعث افزایش تشکیل و صف آرایی مجموعه ستارگانی گردد که کهکشانهای ستاره پاش نامیده میشوند. همچنین میتوان کهکشانهای ستاره پاش را که عاری از یک ساختار منسجم اند، به کهکشانهای بیقاعده نیز نسبت داد.[۱۳] بیشتر از ۲۰۰۰ میلیارد کهکشان در کائناتی که توسط بشر قابل مشاهدهاست، وجود دارد.[۱۴] اکثر کهکشانها قطری بین ۱۰۰۰ تا ۱۰۰٬۰۰۰ پارسک دارند[۱۵](هر پارسک معادل ۳۱ تریلیون کیلومتر میباشد). کهکشانها بیشتر با فاصله میلیونها پارسک و حتی مگاپارسک از یکدیگر جدا افتادهاند.[۱۶] فضای بین کهکشانها با گ*از پر شدهاست البته با چگالی کمتر از یک اتم در متر مکعب! درصد بالایی از کهکشانها به صورت سلسله مراتبی از ستارهها مرتبط هستند و به ظاهری خوشه شکل سازماندهی شدهاند و سرانجام خوشههای ستارهای غول آسا را تشکیل میدهند. این ساختارهای غول آسا بیشتر به غالب صفحات و رشتههایی قرار گرفتهاند که پیرامون آنها را خلاء لایتناهی پوشاندهاست.[۱۷] درک این موضوع که ماده تاریک ۹۰ درصد جرم اکثر کهکشانها را تشکیل میدهند، آسان نیست. نتایج و دادههای دیداری بیانگر این موضوع است که سیاهچالههای ابرغول و فرابزرگ ممکن است در میانه بیشتر (نه همه) کهکشانها وجود داشته باند، این سیاهچالههای بزرگ و پر رمز و راز دلایل بنیادین و آغازین واکنشهای فعال در هسته برخی کهکشانها هستند. ستارهشناسان بر این باورند دست کم یک سیاهچاله در میان مرکز کهکشان راه شیری جا خوش کرده باشد.[۱۸]
تصویر یک کهکشان مارپیچی
واژهشناسی
کَه مخفف کاه است و به کهکشان، کاهکشان نیز میگویند. در شبهایی که آسمان صاف و کاملاً تاریک است، نواری ابرمانند از تعداد بسیار زیادی ستارههای کوچک نزدیک به هم در آسمان دیده میشود که در گذشته کهکشان نامیده میشد. دهخدا در لغتنامهٔ خود، علت این نامگذاری را چنین بیان میکند: «این را کهکشان از آن گویند که مشابه بدان است که کسی کاه را در رسَن بسته بر زمین ریگ آلوده کشد و خطها از آن بر زمین پدید آیند.» امروزه این نوار نورانی را بیشتر با نام «راه شیری» یا «راه کاهکشان» میشناسیم و خود واژهٔ «کهکشان» برای اشاره به هر یک از گروههای بزرگ ستارگان که مانند جزیرههای دور از هم در عالم قرار گرفتهاند به کار میرود. کهکشانی که کرهٔ زمین به همراه سایر اجزای منظومه شمسی در آن قرار دارد را نیز کهکشان راه شیری مینامیم.[۴][۵]
در زبان انگلیسی واژهٔ galaxy برابر کهکشان است. این واژه از اصطلاح یونانی galaktikos (به معنای شیری) یا kyklos galaxias (به معنای ناحیهٔ شیریرنگ) گرفته شدهاست. هر دو اصطلاح به همان نوار نورانی مزبور اشاره دارد. ریشهٔ این واژه به یک افسانهٔ کهن یونانی برمی گردد. بر اساس این افسانه، زئوس پسر خود هرکول را که بهوسیله یک بانوی فناپذیر زاده شده بود در میان س*ی*نههای همسرش هرا که خواب بود قرار داد تا او شیر خدایی را بنوشد و فناناپذیر شود. هنگامی که هرا بیدار شد، نوزاد ناشناسی را دید که در حال نوشیدن شیر است. هرا نوزاد را پس زد، در نتیجه فوارهای از شیر به آسمان پاشیده شد که آنچه راه شیری نامیده میشود را پدیدآورد.[۶][۷]
در گذشته برخی اجرام آسمانی غیرستارهای (مانند M31)، به عنوان سحابیهای مارپیچی شناخته میشدند. بعداً معلوم شد که این اجرام در واقع تودههایی عظیم از ستارهها هستند. هنگامی که کمکم فاصلهٔ واقعی این اجرام مشخص شد، آنها را island universes (جهانهای جزیرهای) نامیدند. بعد از مدتی واژهٔ universe برای اشاره به همهٔ عالم به کار رفت و عبارت فوق کاربردش را از دست داد و اجرام مزبور galaxy نامیده شدند. امروزه در متون اخترشناسی، واژه Galaxy با حرف G بزرگ برای اشاره به کهکشان راه شیری و واژهٔ galaxy برای اشاره به کهکشان به صورت عام به کار میرود.[۸]
بزرگی، ویژگیها، ریختشناسی و دستهبندی
کهکشانها از دید بزرگی و شمار ستارهها دارای طیف گستردهای هستند، کهکشانهای کوتوله نزدیک ۱۰ میلیون ستاره[۹] و کهکشانهای غول آسا تا سقف ۱۰۰ تریلیون ستاره[۱۰] دارند.[۱۱] کلیه ستارگان یک کهکشان در مدار خود، به دور مرکز جرم کهکشان میگردند. کهکشانها ممکن است از چندین سامانه ستارهای، خوشههای ستارهای و ابرهای میانستارهای گوناگون تشکیل شده باشند.
شکلهای مختلف کهکشانها بر پایه شیوهای دستهبندی میشود که بر پایه شیوه دستهبندی ستارهشناس آمریکایی، ادوین هابل (۱۸۸۹–۱۹۵۳)، شکل یافتهاست.
دربارهٔ فراگشت(تکامل) کهکشانها دادههای استوار کمی در دست است. تنها داده مورد اطمینان این است که کهکشانها میلیاردها سال پیش به گونهٔ تودهای از ابرهای گازی و غباری بوجود آمدند. از دید تاریخی و پیشینه، کهکشانها با توجه به شکل ظاهریشان دستهبندی شدهاند که بیشتر این کار با بررسی ظاهر و ریختشناسی آنها انجام گردیدهاست. شکل متعارف کهکشانها بیضی شکل است[۱۲] که برش مقطع پهنایی آنها همانند یک بیضی نورانی است. کهکشانهای مارپیچی دارای سطح مقطعی شبیه یک صفحه گرد هستند که این صفحات توسط بازوهای پر گرد وغبار در کنار هم قرار گرفتهاند. گروهی دیگر از کهکشانها اشکال ناهمگون و غیرمعمول دارند که به کهکشانهای بیقاعده معروف هستند. دانش انتظام شکلی آنها بیشتر ناشی از کشش گرانشی کهکشانهایی است که در همسایگی آنها جای دارند. این چنین کنش و واکنشهایی که میان کهکشانهای مجاور رخ میدهد، ممکن است در پایان به درهم آمیختگی آنها بینجامد و به صورت ضمنی، بهطور قابل ملاحظهای باعث افزایش تشکیل و صف آرایی مجموعه ستارگانی گردد که کهکشانهای ستاره پاش نامیده میشوند. همچنین میتوان کهکشانهای ستاره پاش را که عاری از یک ساختار منسجم اند، به کهکشانهای بیقاعده نیز نسبت داد.[۱۳] بیشتر از ۲۰۰۰ میلیارد کهکشان در کائناتی که توسط بشر قابل مشاهدهاست، وجود دارد.[۱۴] اکثر کهکشانها قطری بین ۱۰۰۰ تا ۱۰۰٬۰۰۰ پارسک دارند[۱۵](هر پارسک معادل ۳۱ تریلیون کیلومتر میباشد). کهکشانها بیشتر با فاصله میلیونها پارسک و حتی مگاپارسک از یکدیگر جدا افتادهاند.[۱۶] فضای بین کهکشانها با گ*از پر شدهاست البته با چگالی کمتر از یک اتم در متر مکعب! درصد بالایی از کهکشانها به صورت سلسله مراتبی از ستارهها مرتبط هستند و به ظاهری خوشه شکل سازماندهی شدهاند و سرانجام خوشههای ستارهای غول آسا را تشکیل میدهند. این ساختارهای غول آسا بیشتر به غالب صفحات و رشتههایی قرار گرفتهاند که پیرامون آنها را خلاء لایتناهی پوشاندهاست.[۱۷] درک این موضوع که ماده تاریک ۹۰ درصد جرم اکثر کهکشانها را تشکیل میدهند، آسان نیست. نتایج و دادههای دیداری بیانگر این موضوع است که سیاهچالههای ابرغول و فرابزرگ ممکن است در میانه بیشتر (نه همه) کهکشانها وجود داشته باند، این سیاهچالههای بزرگ و پر رمز و راز دلایل بنیادین و آغازین واکنشهای فعال در هسته برخی کهکشانها هستند. ستارهشناسان بر این باورند دست کم یک سیاهچاله در میان مرکز کهکشان راه شیری جا خوش کرده باشد.[۱۸]
انجمن رمان نویسی تک رمان
انجمن رمان نویسی تک رمان تایپ رمان شعر و دلنوشته خود را به صورت آنلاین منتشر کنید و با نويسندگان در ارتباط باشید
forums.taakroman.ir