جامعه سکولاریسم چیت؟

  • نویسنده موضوع Matthew
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 196
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Matthew

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-07
نوشته‌ها
31
لایک‌ها
12,498
امتیازها
0
سن
22
کیف پول من
1,689
Points
25
یکی از ضرورت‌های زمان‌شناسی در دوره کنونی، شناخت مکاتب و گرایش‌های فکری موجود در دنیاست که اغلب آن‌ها محصول دوران پس از رنسانس هستند.

در همین زمینه ۱۶ بُرش از کتاب «واژه‌نامه سیاسی_فرهنگی» را که به قلم «شهریار زرشناس» عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گردآوری شده است، منتشر کرده ایم.

سکولاریسم به معنای اعتقاد به حاکم کردن قوانین، نظام آموزش و مقررات اجتماعی برپایه عقل اومانیستی بشر و خارج کردن آن‌ها از مدار دین است؛ به عبارت دیگر سکولاریسم به معنای غیر دینی کردن امور یا حاکم کردن نظام قوانین و ارزش‌ها و مقررات اجتماعی غیر دینی به جای نظام دینی است.

سکولاریسم را به معنای اعتقاد به دنیوی کردن امور یا غیر دینی کردن آن نیز تعریف کرده اند. سکولاریسم به معنای قُدس زدایی از امور نیز هست. برای تدارک پدیده سکولاریسم به عنوان مثال به صور تفکر میتولوژیک یا قرون وسطایی و یا اسلامی توجه کنید که در چارچوب آن‌ها همه امور وجهی مقدس و الهی دارند و مبنای آن‌ها به نحوی به فعل یا تعلیم انبیاء بر می‌گردد؛ مثلا ازدواج در قرون وسطای مسیحی امری مقدس است و مکان عقد ازدواج نیز کلیسا است، اما در عصر مدرن با سیطره سکولاریسم و قُدس زدایی از امور ازدواج نیز به امری غرفی و غیر مقدس بدل می‌گردد؛ امری که در چارچوب و حدود آن را عقل ناسوتی بشر تعیین کرده است و مکان اجرای آن نیز اغلب در ساختمان شهرداری یا دفتر ثبت اسناد است.

این یک نمونه ساده از قُدس زدایی از امور دنیوی و عرفی کردن یک پدیده است. نظایر آن را می‌توان در قلمرو حقوق قضایی و نظام قانون گذاری یا امر تعلیم و تربیت و یا حدود و چارچوب‌های اخلاقی مشاهده کرد.

در هر صورت سکولاریسم به معنای اعتقاد داشتن به قُدس زدایی از امور و غیر دینی کردن آن‌ها و تعیین یک چارچوب و کادر مشخص و محدود برای امور دینی و عدم تسرّی دین به حوزه‌های دیگر است. با سکولاریسم دین مرکزیت خود را نسبت به امور اجتماعی و سیاسی از دست می‌دهد و شئون غیر فردی تفکر دینی نادیده گرفته و یا انکار می‌شود.

جدایی دین از سیاست یکی از تبعات سکولاریسم و از لوازم ذاتی آن است، اما دامنه عمل سکولاریسم در محدود کردن چارچوب تفکر دینی محدود به سیاست موثر تبدیل می‌کند.

سکولاریزاسیون عبارت از فرآیندی اجتماعی است که سکولاریسم را حاکم می‌گرداند. در واقع سکولاریسم یک امر فکری و مفهومی است، اما سکولاریزاسیون یک فرایند اجتماعی و عینی جهت برقراری سکولاریسم است.

گفته می‌شود که تعبیر سکولاریزاسیون در زبان‌های اروپایی برای اولین بار در پیمان صلح معروف به «پیمان وستفالی» به سال ۱۶۴۸ میلادی به کار رفته است. «پیمان وستفالی» معاهده‌ای بود که به جنگ‌های سی ساله مذهبی در مناطق آلمانی نشین پایان داد و موجب برقراری اقتدار غیر کلیسایی در پاره‌ای مناطق گردید.

سکولاریسم به معنای غیر دینی کردن امور یا دنیوی و عرفی کردن امور، صفت ذاتی تفکر اومانیستی مدرن غربی است. اساساً امر دنیویی یا عرفی یا غیر قدسی در مقابل امر مقدس و دینی قرار می‌گیرد.

سکولاریسم مفهومی بالذّات غربی و به ویژه مدرن است و ریشه‌های کلامی وتئوریک پیدایش آن نیز به تطورات تفکر فلسفی غرب پس از رنسانس و سیطره اومانیسم بستگی دارد.

در واقع با غلبه اومانیسم بی تردید سکولاریسم سیطره خواهد یافت؛ زیرا اومانیسم به معنای بشر انگاری و اصالت بشر خود بنیاد است و مبنای اندیشه این بشر اومانیست نیز طبعاً ناسوتی، غیر دینی و غیر مقدس است.

بشر مدرن یا به تعبری انسان بورژوا، ذاتاً سکولاریست است و سکولاریسم جزء لاینفک مجموعه تفکر مدرن است.

در ایران از حدود دو قرن پیش و یا به تعبیر دقیقتر از حدود ۱۵۰ سال پیش، سکولاریسم – البته نه لزوماً با این نام و عنوان- مطرح شده است. اساساً جریان روشنفکری ایران که به تقلید ازروشنفکری مدرن اروپایی و غربی و به صورتی تقلیدی و ناقص و سطحی پدید آمده است در وجه غالب خود سکولاریست است.

روشنفکری لائیک ایران علناً و رسماً سکولاریست است. شاخه به ظاهر مذهبی روشنفکری ایران نیز قبل از انقلاب، تمایلات آشکار و پنهان سکولاریستی داشت، اما پس از انقلاب و به ویژه در سال‌های دهه شصت و هفتاد شمسی شاخه به ظاهر دینی و شاخه لائیک روشنفکری ایران صراحتاً یکسره وبه طور تام و تمام، به ترویج سکولاریسم پرداختند.

آن‌ها تحت عنوان ضرورت منطبق کردن تفکر دینی و مفاهیم آن با اقتضائات و ضرورت‌های عصر و زمان در واقع به دنبال نحوی تفسیر سکولاریستی از دین هستند.

این جریان در سال‌های پایانی دهه شصت قرن ۱۴ هجری شمسی تمایلات سکولاریستی خود را درلفّافه و به صورت پنهان مطرح می‌ساخت و از بیان صریح آن ابا داشت.

اینان با طرح یک مسیر است البته تئوریک تحت عنوان منطبق کردن مفاهیم دین با اقتضائات زمانه کلیت معرفت دینی را تابع باور‌ها و مفاهیم عصر مدرن می‌کردند که سکولاریسم رکن مهم و لاینفک آن بوده و هست. این جریان را می‌توان «سکولاریسم نقاب دار» نامید که اغراض سیاسی خود را پشت مغلطه‌های کلامی و سفسطه‌های تئوریک و تمثیل‌های ادبی پنهان می‌کند.

در سال‌های اخیر با غلبه گرایش‌های لیبرالیستی بر روشنفکری به اصطلاح دینی و نیز شاخه لائیک روشن فکری ایران کل این جریان مبلّغ سکولاریسم گردیده است.

منبع: میزان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
بالا