• مصاحبه اختصاصی رمان کاراکال میگل سانچز کلیک کنید

داستان بازی uncharted4

  • نویسنده موضوع Lady of Darkness
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 27
  • بازدیدها 770
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Lady of Darkness

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-09
نوشته‌ها
638
لایک‌ها
647
امتیازها
63
سن
22
کیف پول من
50
Points
0
از طرفی دیگر بازی تا پایان به تم دزدان دریایی‌اش وفادار می‌ماند. به مبارزه‌ی نهایی با ریف نگاه کنید. لحظه‌ی تکان‌دهنده‌ی این سکانس زمانی است که نیدین، نیتن و ریف را تنها می‌گذارد. چیزی که در این صح*نه موی تن آدم را سیخ می‌کند، این حقیقت است که تاریخ برای باری دیگر در شرف تکرار شدن است. ریف برای بدست آوردنِ میراثِ نیتن دریک رسما به سیم آخر زده است، سم هم کسی بود که تا لحظه‌ی آخر نمی‌توانست از این رویا دست بکند، اما سوال این است که نیتن اینجا چه کار می‌کند؟ نکته‌ی بعدی این سکانس این است که انتظار دور از ذهن بازی‌کنندگان به بهترین شکل ممکن جواب داده می‌شود. منظورم مبارزه در یک کشتی کهنه‌ی سوزان و در میان سکه‌های طلا، آن هم با شمشیر است. «آنچارتد» همیشه سر مبارزات پایانی‌اش مشکل داشته. اما این یکی دیگر از چیزهایی است که ناتی‌داگ در آخرین ماجراجویی دریک آن را تعمیر کرده‌اند. اگرچه خوشبختانه خبری از عناصر ماوراطبیعه نیست، اما چه چیزی ماورایی‌تر، تنش‌زا‌تر و سینمایی‌تر از شمشیربازی! واقعا داستان‌گویی «آنچارتد ۴» در سطحی است که نه تنها بازی‌های ویدیویی، بلکه مدیوم‌های تکامل‌یافته‌‌تری مثل سینما هم نمی‌توانند به این تاثیرگذاری کاری را که ناتی‌‌داگ کرده است تکرار کنند. در چه مدیوم دیگری زمان کافی برای ساختن شبکه‌ی درهم‌تنیده‌ای از روایت راز مرکزی قصه در راستای داستان‌ شخصی قهرمان را دارید که با نماهای تکان‌دهنده‌ی متوالی و اکشن‌های نفسگیر و اتمسفرسازی‌هایی که بازی‌کننده را درون قاب تلویزیون غرق می‌کند وجود دارد؟

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Lady of Darkness

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-09
نوشته‌ها
638
لایک‌ها
647
امتیازها
63
سن
22
کیف پول من
50
Points
0
مجموعه‌ی «آنچارتد» هرگز به خاطر پایان‌بندی‌هایش مشهور نبوده. نباید هم این‌طور می‌بود. بالاخره قبل از «سرانجام یک سارق» هیچکدام از بازی‌های قبلی داستان را این‌قدر جدی نمی‌گرفتند. اما قبل از انتشار بازی به محض اینکه متوجه شدیم «آنچارتد ۴» تا اطلاع بعدی آخرین ماجراجویی نیتن دریک محسوب می‌شود، مهم‌ترین معمای طرفداران این بود که ناتی‌داگ بازی را چگونه به پایان می‌رساند؟ در جواب باید بگویم آنها بهتر از این نمی‌توانستند مجموعه را به پایان برسانند. «آنچارتد ۴» دو پایان‌بندی دارد. اولی یک پایان‌بندی تیپیکال آنچارتدی است. طی سکانس تنش‌زایی که یک لحظه امکان کشته شدن نیتن یا سم را در وجود بازی‌کننده ایجاد می‌کند، به سمت نور شنا می‌کنیم. خوبشختانه همه‌چیز ل*ب مرز سقوط، دوربرگردان می‌زند و همه زنده از جزیره فرار می‌کنند. در سکانس جمع‌بندی اول، همه خوشحال و خندان به همدیگر آفرین می‌گویند و برای همیشه به سر زندگی عادی‌شان برمی‌گردند. امیدوار از اینکه از این بعد نباید روی سنگ‌لاخ لیز بخورند و برای بقیه قلاب بگیرند! این سکانس همه‌چیز دارد. از کمی جمع‌بندی و کمدی گرفته تا اشاره‌ای به ماجراجویی‌های آینده‌ی سم و سالی و گفتگوی نیتن و الینا درباره‌ی اتفاقات شخصی و خانه. اگر همین‌جا تیتراژ بالا می‌رفت، بدون شک با یک پایان‌بندی قابل‌قبول طرف بودیم. چیزی در حد و اندازه‌ی بازی‌های قبلی. اما نه تنها این ناتی‌داگ، ناتی‌داگ قبل از «آخرین ما» نیست، که «آنچارتد ۴» هم یک «آنچارتد» معمولی نیست. این دوتا باعث می‌شوند تا با یک فصل جمع‌بندی روبه‌رو شویم.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Lady of Darkness

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-09
نوشته‌ها
638
لایک‌ها
647
امتیازها
63
سن
22
کیف پول من
50
Points
0
باورتان نمی‌شود وقتی فهمیدم ناتی‌داگ هنوز یک شگفتی دیگر در آستین دارد چقدر ذوق کردم. به یک لوکیشن جدید کات می‌زنیم و کنترل به‌طرز ناگهانی و غیرمنتظره‌ای به دست بازی‌کننده بازگردانده می‌شود. دوربین به آرامی بازمی‌گردد و ما با یک دختربچه‌ی نوجوان روبه‌رو می‌شویم. در ظاهر به نظر می‌رسد با یک سکانس جمع‌بندی معمولی و بامزه طرفیم که بارها نمونه‌اش را دیده‌ایم. چند سال بعد قهرمانان‌مان بچه‌دار شده‌اند. اما این یکی به دلایلی حس‌و‌حال عمیق‌تری دارد. قبل از همه، به محض اینکه کنترل کسی را در خانه بدست می‌گیرد، امکان ندارد یاد افتتاحیه‌ی «آخرین ما» و بازی کردن به جای دختر جوئل نیافتید. با این تفاوت که همه‌چیز برعکس است. آن یک سکانس افتتاحیه بود، این یکی جمع‌بندی است. آن در شب بود، این یکی روز است. آنجا سارا از خواب می‌پرید، اینجا کسی بی‌حوصله است. آنجا با یک سکانس ترسناک و هول‌آور طرف بودیم، اینجا همه‌چیز آرامش‌بخش و آفتابی است. همان سازندگان، همان ترفند را با کمی تغییر اجرا می‌کنند. البته بماند که برای مدتی ترس ورم داشته بود که نکند ناتی‌داگ قصد متصل کردن دنیای «آخرین ما» به «آنچارتد» را داشته باشد. مثلا نیتن و الینا با عجله از راه برسند و به سارا بگویند هرچه زودتر وسایل‌‌ات رو جمع کن. و همان لحظه صدای انفجار و آژیر پلیس هم به گوش برسد. نمی‌دانم اگر با وقوع چنین حرکت دیوانه‌واری موافق بودم یا نه، اما فکر کردن به آن خیلی کیف می‌دهد.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Lady of Darkness

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-09
نوشته‌ها
638
لایک‌ها
647
امتیازها
63
سن
22
کیف پول من
50
Points
0
ناتی‌داگ به نقطه‌ای از تکامل رسیده که چیز اضافه‌ و بیهوده‌ای در بازیش نمی‌گذارد. بنابراین خیلی زود متوجه می‌شویم این جمع‌بندی هدفی بیشتر از بامزه‌بودن دارد. «آنچارتد» مجموعه‌‌ی محبوبی است که بعد از حدود یک دهه طرفداران عاشق بی‌شماری کسب کرده است. یک اصل ‌سناریو‌نویسی می‌گوید که اگر نمای آغاز کلید ورود به فیلم (در اینجا بازی) است، پایان‌بندی چیزی است که آن داستان را برای همیشه در ذهن مخاطب حک می‌کند. بنابراین ناتی‌داگ وظیفه‌ی سختی برای طراحی پایانی بر یک دهه ماجراجویی با این شخصیت‌ها داشته است. همان‌طور که بالاتر گفتم، ناتی‌داگ از معدود استودیوهایی است که سعی می‌کند عنصر «تعامل» را به هر ترتیبی که است در بازی‌اش حفظ کند. خب، اولین هدفشان از این فصل جمع‌بندی، این است که کنترل بازی را در سکانس خداحافظی هم به دست بازی‌کننده بدهند.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Lady of Darkness

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-09
نوشته‌ها
638
لایک‌ها
647
امتیازها
63
سن
22
کیف پول من
50
Points
0
این قسمت کاملا حس‌و‌حال ۱۵ سال بعد از پایان بازی را دارد. شما در قالب کسی آزاد هستید تا در منزل خانواده‌ی دریک ول بچرخید. نه خبری از صخره‌ای برای بالا رفتن و خطرات طبیعی است و نه دشمنی برای شلیک کردن وجود دارد. یک تکه تجربه‌ی رها از بیست و چند مرحله‌ی قبلی که فقط به رفتن از این اتاق به آن اتاق و فضولی کردن در زندگی خانواده‌ی دریک طراحی شده است. نکته‌ی بعدی که این جمع‌بندی را ویژه می‌کند، این است که کسی ر*اب*طه‌ی قدیمی نیتن و الینا را کشف می‌کند. اینجاست که نقش واقعی معرفی کسی مشخص می‌شود. او آینه‌ی تجربیات ما در بازی است. یعنی اگرچه ما می‌دانیم پدر و مادر او مهاجمانِ مقبره و جستجوگران تفنگدار گنج‌های گم‌شده هستند، اما او آنها را به عنوان یک پدر و مادر معمولی می‌شناسد. این وسط، او می‌داند که آنها در ۱۵ سال گذشته به عنوان باستان‌شناس و نویسنده در حال گردشگری در دنیا بوده‌اند، اما این چیزی است که ما باید با در کنار هم قرار دادن عکس‌ها و جلد مجلات و کتاب‌هایی که پیدا می‌کنیم متوجه شویم.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Lady of Darkness

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-09
نوشته‌ها
638
لایک‌ها
647
امتیازها
63
سن
22
کیف پول من
50
Points
0
در این لحظات تعامل بازی‌کننده با بازی، به فراتر از کنترل معمولی یک کاراکتر صعود می‌کند. ما و کسی کشف‌‌هایمان را با هم به اشتراک می‌گذاریم. ما به او می‌گویم: «هی دختر جون، ببین من و بابا و مامان‌ات چه سفرهای خفنی رفتیم». و او هم به ما می‌گوید: «نگاه کن، توی این مدتی که نبودی، اونا چه زندگی‌ای به هم زدن». کسی شوکه‌ از اینکه پدرش را ش*ات‌گان بدست در یک ناکجا آباد می‌بیند و ما لبخند به ل*ب از اینکه قهرمانان‌مان در حال قایق‌سواری می‌خواهند داستان سفرهای ما را برای دخترشان تعریف کنند. خب، حالا شما به من بگویید؟ در کدام مدیوم دیگری می‌توان چنین حرکتی بی‌نظیری را اجرا کرد؟ کجا شما این قدرت را دارید تا آلبوم نیمه‌خالی عکسی که در آغاز بازی معرفی کرده‌ بودید و حالا با عکس‌های ده سال گذشته پر شده است را به این مهارت‌ به عنوان ابرازی برای داستان‌گویی استفاده کنید.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Lady of Darkness

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-09
نوشته‌ها
638
لایک‌ها
647
امتیازها
63
سن
22
کیف پول من
50
Points
0
نکته‌ی دیگری که درباره‌ی فصل جمع‌بندی بازی دوست دارم، نحوه‌ی طراحی ساختار آن است. بله، روی کاغذ با یک پیاده‌روی ساده و سرک کشیدن به چندتا اتاق و فشردن چندتا دکمه طرفیم، اما حقیقت این است که این سکانس فرصت دیگری برای جستجو و گشت‌و‌گذار در دنیای «آنچارتد» به ما می‌دهد. اگرچه از جنگل‌های بارانی ماداگاسکار فاصله گرفته‌ایم، اما چرخیدن در این خانه هنوز حس سرک کشیدن در مکانی ناشناخته و آشکارسازی راز و رمزهایش را دارد. با این تفاوت که دیگر این رازها، گنجینه‌ی دزدان دریایی و شهرهای گم‌شده نیستند. بلکه رازهای یک جفت ماجراجوی سرکش و کله‌خر هستند که در طول این ۱۰ سال عاشق‌شان شده‌ایم. مهم‌تر از همه، کشف آنها به خرابه‌های پوسیده و طلاهای خاک‌خورده ختم نمی‌شود، بلکه نهایتا به همان چیزی می‌رسیم که نیتن دریک در طول بازی سعی در رسیدن به آن داشت؛ خانواده‌ی ایده‌آلی که ۱۵ سال بعد کماکان پابرجاست.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Lady of Darkness

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-09
نوشته‌ها
638
لایک‌ها
647
امتیازها
63
سن
22
کیف پول من
50
Points
0
ناتی‌داگ می‌توانست به راحتی بازی را بعد از پایان‌بندی اول به اتمام برساند و طرفداران را با احساس تهی‌بودن رها کند. اما ناتی‌‌داگ با این پایان‌بندی کاری کرد که تا چند روز بعد از اتمام بازی حس غمناک و تلخ و شیرینی از اتمام بازی داشته باشم. چیزی که خیلی وقت بود حس نکرده بودم. بهترین لحظات بازی‌های قبلی به آویزان شدن نیتن از قطار و اسب‌سواری در بیابان خلاصه می‌شدند. اما ناتی‌داگ موفق می‌شود کاری کند تا در هنگام پیدا کردن بهترین لحظاتِ «آنچارتد»، از تمام اتفاقات آتشین و هیجان‌آور بازی عبور کنیم و یکراست فصل پایان‌بندی بازی را به یاد بیاوریم. همان فصل کمیابی که باعث شد برای چند دقیقه همین‌طوری به تلویزیون خیره بمانم. واقعا دریافت چنین ضربه‌ی احساسیِ دردناک اما ل*ذت‌بخشی از یک بازی ویدیویی ویژه است. مخصوصا از مجموعه‌ای که آن را به عنوان یک اکشنِ بلاک‌باسترِ پاپ‌کورنی می‌شناسیم.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا