اشعار کهن

ساعت تک رمان

  1. Zahra jafarian

    غزلیات غزلیات جامی

    یا من بدا جمالک فی کل ما بدا بادا هزار جان مقدس تو را فدا می نالم از جدایی تو دمبدم چو نی وین طرفه تر که از تو نیم یک نفس جدا عشق است و بس که در دو جهان جلوه می کند گاه از لباس شاه و گه از کسوت گدا یک صورت بر دو گونه همی آیدت به گوش گاهی ندا همی نهیش نام و گه صدا برخیز ساقیا ز کرم جرعه ای بریز...
بالا