Usage for hash tag: پارت_۲۶

ساعت تک رمان

  1. mahva

    درحال تایپ رمان کایان| mahva کاربر انجمن تک رمان

    #پارت_۲۶ علی لیوان چایی را جلوی حاج یونس می‌گذارد و می‌گوید: - اون سرنوشت محسن بود. خودش آرزو داشت که شهید بشه. این اتفاق رو پیش‌بینی کرده بود، به آرزوش رسید. ما هم فقط دوست داریم کمک کنیم. برای امنیت این آب و خاک، حتی حاضریم جون هم بدیم. جون ما که از شهید فهمیده‌ها با ارزش‌تر نیست. البته...
بالا