Usage for hash tag: دلنوشته_سیلاژ

ساعت تک رمان

  1. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    ...گفته بودمت عاقل‌تر از دیوانگان عاشق نیست؟! امشب همچو دیوانگانِ دیوانه، درخیابان‌های تاریک شهر پرسه می‌زنم! امشب در محفل عاشقان بی‌دل، تنها من هستم و منی که کوچه‌پس کوچه‌های شهر را به دنبال تو هستم! به دنبال کسی که رفت و برد، هر چه مرا بود و نبود را! #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی...
  2. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    ...مانند است به بغض و حال تمام لحظاتم به "بی‌تو بودن" آغشته شده‌اند و کاش بدانم که بغض از وجود بی‌وجودم، چه می‌خواهد؟ جان مرا؟ خب مگر بغض نمی‌داند که تو رفته‌ای و با خود به تاراج برده‌ای، تمام مرا!؟ حال نیز بازنگرد و بگذار بغض بستاند تمام منِ بی‌تو را! #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی...
  3. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    ...می‌دانی؟! او زمان رویش ستارگان باز نیز می‌گوید؛ دوستت دارم! باز هم صدای‌اش اکو می‌شود، مثل آن روز که بر فراز دماوند دوست داشتنت را جار زده بودم! به راستی که آن نوا، درست مثل موسیقی صدای توست! همان صدایی که از دوری و فراق فراموشم شده است! دوستت دارم! #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #دلنوشته_سیلاژ
  4. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    محبوب من! بارها در تلاطم بوده‌ام واقعیتی را جای عطر خیالی‌ات بنشانم ولی؛ می‌دانی چیست؟ خیال تو بِه از بودن‌های پوچ دگران! محبوب من! کاش می‌دانستی که کس برای من، جایگزین جای تهی‌ات نمی‌شود! به راستی، می‌دانستی که د*اغ تو دارد این دلم؟ #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #دلنوشته_سیلاژ
  5. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    ساقی و می و می‌خانه و مطرب و جام‌ها، بهانه‌ای بیش نیست! دیوانگان م*ست و مدهوش یک رایحه‌‌ هستند که دیگر نیست و خاطرشان، خالیست از هر خیالی، جز نگاه آخر یار! #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #دلنوشته_سیلاژ
  6. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    ...حال که خیره به مهتابم و شمارش ستارگانم از دستم گریخته، کاش رایحه تن‌ات فراتر رود از هرچه سرابِ سرد است و باری دیگر، بیرون از درهای رویا در آ*غ*و*ش بگیرمت! محبوب من! تو را قسم بر جانِ من و جانِ تمام عاشقان، بر بالینم بازگرد که آ*غ*و*ش تو به از جان و جهان! #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی...
  7. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    ای آن‌که رفته‌ای، تو را گفته بودمت جان و جهانم نام داری؟! حال نیز می‌گویم؛ گر بِه از جان و جهانم باشد، تو نام داری!‌ #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #دلنوشته_سیلاژ
  8. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    ...ولی باز هم عطرت رایحه‌ حیات دل است! همان دلی که تاپ‌تاپ می‌کند برای شنفتنِ "فدایت شوم‌هایت" من به قربانِ قربان صدقه‌هایت! پاهایت آمدن یادشان نیست یا دلت لرزید برای گلی غیر از من؟ محبوب من! نمی‌دانی مگر؟ وقتی گلی را بچینی، بوییدن گلی دیگر حرام است!؟ #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #دلنوشته_سیلاژ
  9. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    گفته بودمت زمانی که نیستی عطرت آکنده می‌کند، جای خالی‌ات را؟ به راستی که چند صباحی است چیزی جز عطرت را به خیال ندارم! تو از آنِ دستان بی‌تابم نیستی ولی عطر بر جا مانده از خیالت، چه‌ می‌خواهد از چند تکه شکسته، به نام قلب؟ #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #دلنوشته_سیلاژ
  10. آفتــابــ گــردوݩ

    دلنوشته دلنوشته سیلاژ| مهدیس امیرخانی

    ثانیه‌ها، دقیقه‌ها، ساعت‌ها یا شاید هم ماه‌ها بدون تو در گریز‌ند! با نگاهی زیرچشمی به تقویم، خیره به قاب روی طاقچه‌ام! آخرین لبخند‌ت هم در آن تصویر خشک شد! نه؟! من هم خشک و پژمرده شده‌ام، درست پس از تو! #انجمن_تک_رمان #مهدیس_امیرخانی #دلنوشته_سیلاژ
بالا