#پارت_۱۷
حسین با تعجب حرف مادرش را تکرار میکند:
- مهمون! بازم؟ این خاله خان باجیها، ول کن ما نیستند؟ نکنه قراره تا چهلم هر روز اینجا اتراق کنند؟
مادرش با تشر میغرد:
- عه! صدات رو بیار پایین. این چه طرز حرف زدنه؟ کل فامیل این چند روز از کار و زندگی افتاده بودند به خاطر ما. کنارمون بودند،...