Usage for hash tag: پارت154

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    حرفه‌ای رمان میقات | zeynab کاربر انجمن تک رمان

    *** #پارت154 پشت دروازه‌ی جهنم گیر افتاده‌ام! نگاه گرد و وحشت‌زده‌ام به در ورودی سالن ویلاست و از تصور آخرین تهدید‌های وزیر لرزه به جانم می‌نشیند. قلبم می‌سوزد و قفسه‌ی س*ی*نه‌ِام سخت بالا و پایین می‌شود. نگار وارد شده و من همچنان پشت در منتظرم تا ساوان بیاید. با احساس بلند شدن کپسول اکسیژنم،...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت154 هیچ نمی‌گوید، ترسیده است و لَب‌های لعنتی‌اش از شدت بغض می‌لرزد. پاهایم را از روی گ*از بر می‌دارم و مقابل کلبه‌ی چوبی، روی ترمز می‌گذارم. ماشین که می‌ایستد، اهسته به طرف چهره‌ی ترسیده‌اش بر می‌گردم. با این لَب‌های لرزان و چشم‌های معصوم، انگار دختر بچه‌ای چهارده‌ساله و خطاکار است و البته...
  3. Saba.N

    کامل شده رمان واژگون | @Saba.N (صبا نصیری) کاربر انجمن تک رمان

    هُوالحق! #پارت154 #واژگون #صبا_نصیری #انجمن_تک_رمان *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! ***
  4. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    دستی روی شونه ام نشست، انگشت های ظریفش رو دنبال کردم تا به چشم های نگران شهرزاد رسیدم: -گیلدا تازه عمل کردی، امیر تورو داده دست ما، بیا بریم بعدا دوباره بیا پیش بچه ات! سرم رو به نشون مخالفت بالا دادم، دستام رو روی شیشه گذاشتم و به شایا کوچولوم نگاه کردم: -می خوام پیش بچه ام باشم! صدای جدی خان...
بالا