Usage for hash tag: پارت_دویست_سی_دو

ساعت تک رمان

  1. شکوفه فدیعمی☆

    کامل شده رمان جانان من باش| شکوفه فدیعمی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت_دویست_سی_دو من از ترس و استرس، توی صورتم محکم می‌زدم و گریه می‌کردم که ناگهان یاد تلفن امیرحسین افتادم. خدای من! الان آدم‌های امیرحسین سر می‌رسیدن، اون‌ وقت که سیاوش رو دیگه زنده رها نمی‌کردن. با ترس به سمت سیاوش رفتم و کتفش رو گرفتم. با گریه گفتم: - سیاوش، تو رو خدا فرار کن. الان آدم‌هاش...
بالا