خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

ساعت تک رمان

  1. Paryzad

    درحال تایپ رمان جان | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۵۳ مثل خودش الکی ل*ب‌هام رو کش دادم و ممنونی زمزمه کردم. برخلاف صداش اصلاً رفتار خوبی با مردم نداشت. حداقل نه با من. اون شب کنسرت خیلی خوش گذشت و مجانی بودنش هم عجیب بهم مزه داد. البته بماند که چقدر اون وسط گلوم رو جر دادم و رهام رو حسابی حرصی کردم... یعنی پشیزی براش آبرو نذاشتم‌ها! بدبخت یه...
  2. Mizzle✾

    VIP رمان بطن دالان تاریکی(جلداول) | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۵۳ با وحشت، چشم‌هام رو باز کردم و به اطراف نگاه کردم. توی حموم بودم و خبری از اون مار نبود. نفس‌نفس می‌زدم. چشمم خورد به آینه، خودم رو دیدم که ترسیده، زل زدم به آینه. چشم‌هام گرد شده بودن و صورت و پیشونیم عرق کرده بودن. صورت رنگ پریده‌ام بیشتر رنگش پریده بود. دست‌های خیس و یخ‌زده‌ی لرزونم...
  3. Mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۵۳ تا دیدم صحبت می‌خواد گرم شه کم‌کم من هم با لحنی مغموم شروع به صحبت کردم: - دارم از ناراحتی دق می‌کنم، گوشیم، عکس‌های شخصیم، پول، مدارک همه چیزم اون تو بود بدبخت شدم، بیچاره شدم حالا چیکار کنم؟ و هق‌هق گریه کردم، آروم دستم رو گرفت و گفت: - آروم باش، مگه شهر هرته؟ میری به پلیس گزارش میدی...
بالا