#پارت_سی_چهار
صورتم رو با اخم برگردوندم و به سمت میزم رفتم. با غرور روش نشستم که سیاوش دستش رو تهدیدوار به سمتم گرفت و گفت:
- ببین خانومخانومها. از این به بعد حق نداری توی جلسهها شرکت کنی. تا وقتی که آدم بشی فهمیدید؟
با حرفش دست به س*ی*نه کردم. پوزخندی زدم و گفتم:
- هروقت آدم ببینم. آدم...