#❦ققنوس_آتش❦
#پارت_7
نفسش را با فشار بیرون میدهد.
- آدلیر فقط بگو اونجا چه اتفاقی برای من افتاد؟ همین.
آدلیر تک خندهای میزند.
- برای چی دستکش دستت کردی؟ بخاطر اینکه توی رگهات باریکهای به رنگ آبی نئون انگاری رد میشه، درسته؟
آزراء با تعجب و چشمهای گرد شده میپرسد:
- تو از کجا میدونی؟
-...