با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترینها را تجربه کنید.☆
#پارت۱۲۱
*اشکان
بدون اینکه مطمئن بشم ماشین رامین ازمون دور شده؛ چشم ازشون برنداشتم.
وقتیازمون دور شدن، ترجیح دادم به کار نیمهتمومم برسم.
به گفته یزدان، کارگاه، خارج از شهر یه جای دور افتاده بود؛ یه جای خلوت. کم مونده بود که از دستمون در برن؛ اما به موقع میرسیم و درحالی که همهشون داشتن...
هُوالحق!
#پارت۱۲۱
#واژگون
#صبا_نصیری
#انجمن_تک_رمان
*** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! ***