#پست_هشتادوپنج
#آخرین_شبگیر
#مهدیه_سیفالهی
تشکرم مصادف شد با پیچیدن صدای بم و گیرای گرشا در سالن و بهت مامان و سکوت یسنا. نگاهم را میخ صورت مامان کردم. واکنشش از بهت به عصبانیت و در کمال ناباوری در ثانیههای بعد به خونسردی و نفسی عمیق تغییر کرد. سری تکان داد و نگاه قرمزش را گرفت و خود را...