" تاپیک جامع طنز "

  • نویسنده موضوع queen lovely
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 480
  • بازدیدها 14K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

A_h

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
3,156
لایک‌ها
7,301
امتیازها
123
محل سکونت
میان یک عالمه رمان
کیف پول من
1,134
Points
9
جملات طنر مورد داشتیم که

مورد داشتیم پسره از بس به مدرسه علاقه داشته سیزده بدر با خانواده رفتن تو حیاط مدرسه چادر زدن خیلی هم ریلکس….

*******مورد داشتیم که*******

مورد داشتیم طرف تو عروسیش ماکارونی داده, سر ته دیگش چند تا کشته داده

*******مورد داشتیم که*******

مورد داشتیم پدره به پسرش گفته :توچشم دیدن پیشرفت منو نداری!!!

*******مورد داشتیم که*******

مورد داشتیم از کلیپس دختره به عنوان چنگک برای برداشتن اشیاء به وزن۱۰۰۰ تن به بالا استفاده شده

*******مورد داشتیم که*******

مورد داشتیم دختره تو امتحان رانندگی میخواسته دنده عقب بره
به جای این که دستشو بندازه پشت صندلی انداخته گر*دن افسر !!

*******مورد داشتیم که*******

مورد داشتیم اینقدر عاشق بوده که دیونه شده
به هر کی نگاه میکرده عشقشو میدیده
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : A_h

A_h

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
3,156
لایک‌ها
7,301
امتیازها
123
محل سکونت
میان یک عالمه رمان
کیف پول من
1,134
Points
9
شیخ گفت:در بهشت ش*ر*اب هایی وجود دارد که هر چه مؤمنان می خورند م*ست نمیشوند!!!
مریدی پرسید : پس چرا میخورند؟
.
.
.
.
.
شیخ سر خود را خاروند ، قدری با ریشهایش بازی کرد و سپس
.
.
گفت : تو اگه زر نزنی کسی نمیگه
لالی !!!!??
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : A_h

A_h

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
3,156
لایک‌ها
7,301
امتیازها
123
محل سکونت
میان یک عالمه رمان
کیف پول من
1,134
Points
9
همسايمون فوت شد.. امروز تو مراسم تشييعش بوديم .



دختره مرحوم که همش داشت گریه میکرد...
یهوگفت اصلا سابقه نداش بمیره...?



هیچی دیگه وسط خاکسپاری همه ی وابستگان تا غروب به افق خیره شده بودن????
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : A_h

A_h

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
3,156
لایک‌ها
7,301
امتیازها
123
محل سکونت
میان یک عالمه رمان
کیف پول من
1,134
Points
9
پیرمرد به تعمیرگاه موبایل رفت با دستان لرزان گوشیشو از جیبش درآورد داد به تعمیرکار?
.
.
.
.
.
.
تعمیرکار که فهمیده بود قضیه چیه گفت : پدر جان گوشیت خ*را*ب نیست شاید بچه هاتون سرشون شلوغه زنگ نمیزنن?
.
.
.
.
پیرمرد با صدای خسته گفت : زر نزن مموری هش گیگ گرفتم هایده بریزی برام

?????
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : A_h

A_h

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
3,156
لایک‌ها
7,301
امتیازها
123
محل سکونت
میان یک عالمه رمان
کیف پول من
1,134
Points
9
یکی از کاربرا نوشته بود:
فندک یادگاری دوستم مرا سیگاری کرد...!
.
.

حالا اگه کتاب فیزیک بهت داده بود ناموسن فیزیکدان میشدی...؟???


والا بخدا مردم دنبال بهانه میگردن...!?????????????



دوران بچگیم این بود که بابام شلنگ بدست دنبالم میکرد و میگفت: وایسا باهات کاری ندارم ?









پس چی میخوای پدر من؟ میخوای ازم بنزین بکشی؟ ????




بابام يه كمربند داشت باهاش ما رو ميزد بعد دو سه روز بهمون غذا نميداد







ما بهش مي‌گفتيم
كمربند لاغرى??????




دوتا دیوونه از تیمارستان با کلی نقشه کشیدن فرار میکنن



روز بعد دوباره بر مییگردن تیمارستان

رفیقاشون میان میگن احمقا فرار کردین چرا برگشتین دوباره؟؟؟

میگن:اخه دیروز نقشمونو ازمایشی انجام دادیم انشالله امروز اجراش میکنیم???????????



بابام میگه:
چکار میکنی همیشه کله ت تو گوشیه ?





گفتم تو کار صادرات واردات هستم ?
میگه صادرات واردات چی ?
گفتم جوک های این گروهو صادر میکنم به گروهای دیگه و جک های اون گروها وارد میکنم به این گروه ?

عصبانی شد صادرم کرد تو کوچه?
الانم تو پارک منتظرم شاید مادرم واردم کرد به خونه!??????????????



پسر خالم ۴ سالشه ازش پرسیدم:
پوریا جون بنظر تو توی زندگی قیافه مهمتره یا پول یا عشق؟
برگشت گفت:









واسه تو که هیچکدومو نداری چه فرقی میکنه؟
الان دارم کتاب “مقابله با افسردگی حاد” اثر ماری کریستین رو میخونم
تحت درمانم برام دعا کنید ?????????




شخصی مادر پیرش را در زنبیلی می گذاشت
و هرجا می رفت، همراه خودش میبرد.
روزی شیخی او را دید،


به وی فرمود: آن زن کیست ؟
گفت مادرم است.
فرمود: او را شوهر بده.
گفت: پیر است و قادر به حرکت نیست.



پیرزن دو دستش را از زنبیل بیرون آورد
و بر سر پسرش زد
و گفت: آخه نکبت! تو بهتر می فهمی یا شیخ؟??????????????



خانوما خانوما?یه پیشنهاد فوق جالب?

اگر میخواهید موقع عید از شوهرتون کار بکشید فقط کافیه این جمله رو بگید ?


عزیزم این قسمت مبل لک افتاده باید اینو دور بندازیم یه جدید بخریم
یعنی ببین یه جوری میشوره برات که از روز اولش هم بهتر میشه..???????
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : A_h

.Mahdieh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
1,602
لایک‌ها
6,124
امتیازها
113
سن
24
محل سکونت
↕کره خاکی↕
کیف پول من
4,973
Points
122
چطوری دوست پسراتون براتون ماشین و موبایل میخرن؟
من یه بار با یه پسره دوست شدم، تا آخر شب بیرون بودیم اسمی از شام نیاورد!


آخر سر برگشت گفت حالا نمیشد یه کتلت از خونه درست میکردی با خودت میاوردی؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .Mahdieh

.Mahdieh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
1,602
لایک‌ها
6,124
امتیازها
113
سن
24
محل سکونت
↕کره خاکی↕
کیف پول من
4,973
Points
122
یه بار تو خیابون داشتم راه می رفتم؛ پیکسل خواننده مورد علاقم رو دیدم به مامانم گفتم:
مامان نگا کن
بهم گفت :
حالا اگه عکس من رو این پیکسل بود؛ انقدر ذوق می کردی
گفتم:
نه چون تو رو هرروز می بینم
تا دم خونه افتاد دنبالم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .Mahdieh

.Mahdieh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
1,602
لایک‌ها
6,124
امتیازها
113
سن
24
محل سکونت
↕کره خاکی↕
کیف پول من
4,973
Points
122
چجوری تو مترو و تاکسی چتای بغـ*ـل دستی‌تونو میخونید؟؟؟

من یه بار خواستم امتحان کنم سرمو آروم بردم نزدیک شونه های طرف که چتاشو بخونم ، یهو دیدم یارو دوربین جلوشو باز کرده داره خودشو میبینه ، چن ثانیه از تو گوشی چش تو چش شدیم ،
بعد خودمو عین یه گنجشک زدم به خواب رو شونه‌اش خوابیدم -__-
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .Mahdieh

.Mahdieh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
1,602
لایک‌ها
6,124
امتیازها
113
سن
24
محل سکونت
↕کره خاکی↕
کیف پول من
4,973
Points
122
به رود گفتم چرا با اینکه از روی خاک میگذری ولی انقدر زلال خودنمایی میکنی؟؟

گفت : شششششششششش!!!

چیه ؟؟صدای آبه دیگه !!
لابد انتظار داشتی رودخونه حرف برنه ! قیافشو نگا!!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .Mahdieh

.Mahdieh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
1,602
لایک‌ها
6,124
امتیازها
113
سن
24
محل سکونت
↕کره خاکی↕
کیف پول من
4,973
Points
122
واسه تولد پسر عمو هفت سالم لپ تاپ و تلسکوپ خریدن

منم همسن این بودم حوصله م سر میرفت میگفتن برو تو کوچه ببین در ماشین کی بازه به صاحبش خبر بده


دقت کردین





ظالم باشی بهت میگن حیوون!!!!!
مظلومم باشی بهت میگن آخی حیوونی!!!
کلا حیاط وحش را گرامی می داریم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .Mahdieh
بالا