محدثین اهل سنت از دیر زمان حدیث را به سه نوع اصلی منقسم می کردند: صحیح و حسن و ضعیف.
اصطلاح مزبور، با اضافه قسم چهارمی به نام موثق، از زمان سید بن طاووس (1) به نقل صاحب معالم در منتقی الجمان) یا علامه حلی (2)
(به نقل شیخ بهایی در مشرق الشمسین) بین امامیه نیز معمول گردید.
شهید ثانی و شیخ بهایی قسم پنجمی بر این اقسام افزوده اند و آن حدیث قوی است.
قوی
خبری است که تمامی افراد زنجیره حدیث، امامی مذهب باشند، گر چه نسبت به بعضی از آنان مدح و ذمی نرسیده باشد، مانند نوح بن دراج. (3)
صحیح
خبری است که سلسله سند توسط رجالی موثق (4) و امامی مذهب به معصوم متصل گردد. (5)
الف) اهل سنت و جمعی از امامیه، مانند والد شیخ بهایی، قید عدم شذوذ و عدم علت را در تعریف، اضافه کرده اند.مراد از شذوذ آن است که با حدیث مشهور معارض نباشد و منظور از علت، عبارت است از عیب غیر آشکاری که موجب ضعیف حدیث شود، چون ارسال سند که به حسب ظاهر مسند باشد.
ب) بعضی چون بخاری در صحیح، ملاقات راوی را با مروی عنه نیز شرط صحت دانسته اند، ولی این شرط نزد مسلم و دیگران از اهل سنت و نیز نزد امامیه معتبر نیست، منتهای روایت شخصی از دیگری، ظهور در ملاقات و اخذ از وی دارد و وجود واسطه بین راوی و مروی عنه خلاف ظاهر است.
ج) شافعی و سخاوی و به تبع آنان جمع دیگری از پیشوایان اهل سنت، مذهب خاصی را شرط قبول روایت ندانسته و روایات ثقات مذاهب را قبول دارند (ر.ک: قواعد التحدیث ص 164) خطیب بغدادی از علی بن مدینی (از پیشوایان حدیث اهل سنت است) نقل می کند که می گفت: اگر حدیث اهل کوفه را به جهت تشیع رد کنیم، کتابهای حدیث از بین می رود. (الکفایه خطیب ص 129) .
تبصره 1.در توثیق راوی چنانچه علت آن ذکر نشود، همان کافی است، ولی اگر علت یاد شود، باید در آن دقت و بررسی کرد و چه بسیاری از جهات که برای تعدیل و توثیق راوی ذکر شده که برای این منظور کافی نیست، مانند وکالت از امام یا داشتن کتاب (له اصل او کتاب) و مانند اینها. (رجوع کنید به مقدمه رجال آیت الله خویی) .
اصطلاح مزبور، با اضافه قسم چهارمی به نام موثق، از زمان سید بن طاووس (1) به نقل صاحب معالم در منتقی الجمان) یا علامه حلی (2)
(به نقل شیخ بهایی در مشرق الشمسین) بین امامیه نیز معمول گردید.
شهید ثانی و شیخ بهایی قسم پنجمی بر این اقسام افزوده اند و آن حدیث قوی است.
قوی
خبری است که تمامی افراد زنجیره حدیث، امامی مذهب باشند، گر چه نسبت به بعضی از آنان مدح و ذمی نرسیده باشد، مانند نوح بن دراج. (3)
صحیح
خبری است که سلسله سند توسط رجالی موثق (4) و امامی مذهب به معصوم متصل گردد. (5)
الف) اهل سنت و جمعی از امامیه، مانند والد شیخ بهایی، قید عدم شذوذ و عدم علت را در تعریف، اضافه کرده اند.مراد از شذوذ آن است که با حدیث مشهور معارض نباشد و منظور از علت، عبارت است از عیب غیر آشکاری که موجب ضعیف حدیث شود، چون ارسال سند که به حسب ظاهر مسند باشد.
ب) بعضی چون بخاری در صحیح، ملاقات راوی را با مروی عنه نیز شرط صحت دانسته اند، ولی این شرط نزد مسلم و دیگران از اهل سنت و نیز نزد امامیه معتبر نیست، منتهای روایت شخصی از دیگری، ظهور در ملاقات و اخذ از وی دارد و وجود واسطه بین راوی و مروی عنه خلاف ظاهر است.
ج) شافعی و سخاوی و به تبع آنان جمع دیگری از پیشوایان اهل سنت، مذهب خاصی را شرط قبول روایت ندانسته و روایات ثقات مذاهب را قبول دارند (ر.ک: قواعد التحدیث ص 164) خطیب بغدادی از علی بن مدینی (از پیشوایان حدیث اهل سنت است) نقل می کند که می گفت: اگر حدیث اهل کوفه را به جهت تشیع رد کنیم، کتابهای حدیث از بین می رود. (الکفایه خطیب ص 129) .
تبصره 1.در توثیق راوی چنانچه علت آن ذکر نشود، همان کافی است، ولی اگر علت یاد شود، باید در آن دقت و بررسی کرد و چه بسیاری از جهات که برای تعدیل و توثیق راوی ذکر شده که برای این منظور کافی نیست، مانند وکالت از امام یا داشتن کتاب (له اصل او کتاب) و مانند اینها. (رجوع کنید به مقدمه رجال آیت الله خویی) .