آپارتمان حیوانات

  • نویسنده موضوع ZiBa
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 160
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

ZiBa

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-04-24
نوشته‌ها
1,981
لایک‌ها
12,256
امتیازها
123
کیف پول من
-180
Points
0
توی جنگل سبز یه درخت کاج بود که از همه ی درختهای جنگل بلندتر و زیباتر بود .این درخت در جایی قرار داشت که از رویشاخه هاش همه ی جنگل و درختای سر سبزش دیده می شدند.
به خاطر همین مدتها بود که به خاطر این درخت بین بعضی از حیوونای جنگل دعوا می شد . سنجاب و جغد و دارکوب و کلاغ و ... همه می خواستن لونشونو روی این درخت بسازن .
بلاخره اختلاف و درگیری بین اونها بالا گرفت و کار به کلانتری کشید .پلیس جنگل تصمیم گرفت با بزرگترای جنگل مشورت کنه و راه چاره ای پیدا کنه .جلسه ی شورا برگزار شد و هر کسی نظری داد .اما در بین همه ی نظر ها، حرفی که لک لک پیر زد از همه جالبتر بود .
لک لک گفت من توی شهر آدمها دیدم که خونه هایی روی هم می سازن و بهش آپارتمان می گن .بهترین کار اینه که روی درخت کاج هم یه آپارتمان چند طبقه درست کنیم تا همه ی حیوانات درخت نشین جنگل، بتونن یه خونه روی اون درخت داشته باشن.این نظر با موافقت همه روبرو شد و قرار شد به زودی آپارتمان حیوانات در جنگل سبز ساخته بشه .
دارکوب که مهارت زیادی توی خونه ساختن، روی درختان داشت، نقشه ی آپارتمان رو کشید و به همه نشون دارد نقشش حرف نداشت .اون یه آپارتمان ده طبقه ی خیلی زیبا طراحی کرده بود .طبقه ی اول برای سنجاب ،طبقه ی دوم برای لک لک پیر، طبقه ی سوم برای جغد ،طبقه ی چهارم برای دارکوب ،طبقه ی پنجم برای کلاغ و...
قرار شد دو طبقه از آپارتمانشون رو هم برای پذیرایی از مهمونایی که به جنگل اونها مهاجرت می کنن ،خالی نگه دارن.
شنبه ،اول هفته کار ساختن آپارتمان شروع شد.دارکوب با فاصله های منظم روی درخت سوراخهای بزرگی ایجاد می کرد.بعد سنجاب وارد این سوراخها می شد و با ابزاری که داشت، اتاق بزرگی توی هر سوراخ درست می کرد.بعد نوبت کلاغ بود که وارد اتاقها بشه و خاک و زباله هارو از اونجا بیرون بریزه و تمیز کنه .وقتی اتاقها تمیز می شدند جغد مبلها و تختخوابهایی اندازه ی اونها می ساخت و لک لک اونارو توی اتاقها نصب می کرد. تا آخر هفته همه ی واحدها ساخته شدند.
بعدش همه کمک کردن و با هم در و پنجره های آپارتمانشون رو کار گذاشتند. آخر کار هم همه با هم قلمو دست گرفتند و شروع به رنگ کردن در و پنجره های آپارتمانشون کردن.
آپارتمان که تموم شد بقیه ی حیوونای جنگل برای اونها پرده های قشنگی به عنوان هدیه آوردند تا پشت پنجره هاشون نصب کنند.با نصب پرده ها ،آپارتمان درخت کاج زیباتر و زیباتر شد.
کار آپارتمان تموم شد و موقع اسباب کشی رسید هر کسی با کمک دوستاش اسباب و اثاثیه ی خودش رو توی آپارتمانش برد .اولین روزی که حیوانات وارد آپارتمانشون شدند توی جنگل یه عالمه شادی و شور برپا شده بود. نزدیک غروب که شد آپارتمان نشینها ،پنجره هاشونو باز کردن و جلوی پنجره نشستن .با این صح*نه انقدر درخت کاج قشنگ شده بود که تا چند شب همه ی حیوونا می یومدن زیر درخت کاج و دور هم می نشستن و صفا می کردن. حیوونای توی آپارتمان هم از مهمونایی که اومده بودن پیش اونا شب نشینی، پذیرایی می کردن.حالا جنگل سبز یه آپارتمان قشنگ برای حیوونای کوچیکی که روی درخت زندگی می کنند،داره .اگه به جنگل سبز سر زدید از اون آپارتمان هم دیدن کنید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ZiBa
بالا