من تو رو خیلی میدوستم و هیچ دردسری نداری؛ فقط خودتی که روحیهت رو باختی و این بازندگی رو هرروز به روی خودت میاری:) دوست ندارم اینطوری ادامه بدی؛ روز عید بیدار شدم آرزو کردم خوابیدم... یکی از آرزوم سلامتی و خوشی تو بود. خیلی دوستت دارم؛ و تو آخرین نفری هستی که بعد از اون اتفاق؛ از سر همون اتفاق باهاش دوست شدم و جز اولینکسایی هستی که همیشه به فکرشم و براش دعا میکنم:)
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان