روانشناسی انسان گرا به روانشناسی خواب
روانشناسان انسانگرا معتقدند که آدمها تلاش میکنند از همه قدرتها و استعدادهای درونیشان استفاده کنند و به خود شکوفایی برسند.
تئوری انسانگرا شباهت زیادی به تئوری روانکاوی دارد. هر دو رویکرد بر فرایند افکار درونی و ذهن برای توضیح دادن درباره خواب تمرکز میکنند و معتقدند که خوابها همیشه با فردی که آنها را میبیند در ارتباط هستند.
رویکرد رفتار گرایی نسبت به روانشناسی خواب
تمرکز روانشناسی خواب رفتار گرا بر رفتارها است و کمتر به درونیات میپردازند. آنها معتقدند که رفتار میتواند با تغییر محیط تغییر کند.
بیشتر تحقیقات روان شناختی که در مورد خواب انجام شدهاند بر ناخود آگاه و فرایندهای بیولوژیکی تمرکز کردهاند اما رفتارگراها به رفتارهای فرد موقع خواب توجه میکنند.روانشناسان رفتارگرا معتقدند که رویاها خاطرات نیستند بلکه انعکاس محیط بیرونی فرد هستند.
رویکرد شناختی به روانشناسی خواب
رویکرد شناختی به افکار، درک و شناخت فرد از آن چه در اطرافش میگذرد متمرکز است. روانشناسان شناختی معتقدند که اعتقادات، باورها و دیدگاههای فرد بر رفتارش تأثیر میگذارند. آن ها مغز را مرکز خوابها میدانند.آنها رویاها را به معنای آرزوهای سرکوب شده نمیدانند بلکه واکنشی از مغز در حالت استراحت میدانند.
تئوری «خواب برای بقا» معتقد است که رویا دیدن به یک فرد اجازه میدهد تا اطلاعاتی را که در طول روز به دست می آورد پردازش کند و این روشی برای به یاد آوردن خاطرات است.
علوم اعصاب به خواب دیدن
تئوری علوم اعصاب با فرایندهای بیولوژیکی انسان مربوط است و بر فعالیتهای سلولهای عصبی در ب*دن و مغز تمرکز میکند.بر اساس یک تئوری در طول خواب REM، خاطراتی که جایی در مغز مخفی شدهاند فعال میشود و مغز آنها را به یاد میآورد.
متخصصان علوم اعصاب رویاها را پوششی از آرزوهای سرکوب شده نمیدانند. آنها رویاها را بیمعنی دانسته و باور دارند که ما فقط به این دلیل رویا میبینیم که وقتی خواب هستیم بدنمان همچنان در حال فعالیت است.
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان