معرفی کتاب کتاب خانم چاپستیک از شین ران

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
شین ران در کتاب خانم چاپستیک روایتگر داستانی ل*ذت‌بخش و جذاب از سرگذشت سه دختر دهقان است که با چالش‌های زندگی در یک شهر بزرگ دست و پنجه نرم می‌کنند. خواهران لی تحصیلات چندانی ندارند، اما از یک حقیقت در زندگی خود مطمئن هستند؛ اینکه مادرشان یک زن شکست‌خورده است، چرا که هرگز نتوانسته فرزند پسری به دنیا بیاورد. نویسنده با این داستان خوانندگانش را به قلب جامعه‌ی مدرن چین می‌برد و با چالش‌هایی که یک دختر جوان ممکن است با آن‌ها روبه‌رو شود، آشنا می‌کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
درباره‌ی کتاب خانم چاپستیک
جوامع مدرن و امروزی علاوه بر اینکه با سرعت زیادی رو به رشد هستند و به دستاوردهای زیادی رسیده‌اند، خطرات و چالش‌هایی را نیز برای انسان‌ها به وجود آورده‌اند که شاید بشر در چند دهه‌ی پیش حتی تصوری هم از آن‌ها نداشت. زندگی امروز آنقدر پیچیده شده که انسان‌ها کمتر فرصتی برای ارتباط حقیقی و معنادار یا دلسوزی برای یکدیگر پیدا می‌کنند. در این میان، اهالی روستاها و شهرهای کوچک‌تر هنوز فاصله‌ی کمتری با آنچه که پیش‌تر مرسوم و رایج بوده دارند و به‌واسطه‌ی زندگی ساده‌تر و آرام‌تر، ارتباطات معنادارتر و نزدیک‌تری با هم‌نوعان خود برقرار می‌کنند. به‌طور کلی زندگی انسان‌ها در شهرهای بزرگ با روستاها بسیار متفاوت است. حال تصور کنید که یک فرد اهل روستا و رشدیافته در فضایی ساده برای زندگی به شهری بزرگ نقل‌مکان کند. قطعاً زندگی برای او سخت‌تر از چیزی‌ خواهد بود که از بیرون قابل مشاهده است. شین ران (Xinran) نویسنده و روزنامه‌نگار بریتانیایی-چینی در کتاب خانم چاپستیک (Miss Chopsticks) دقیقاً چنین ماجرایی را روایت می‌کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
حقیقت این است که دختران فقیر روستایی اغلب به‌اجبار با فردی که برایشان تعیین شده، ازدواج و همه‌ی عمر در سختی زندگی می‌کنند. بسیاری از این دختران به شهر می‌روند و به‌عنوان مستخدم و پیش‌خدمت در رستوران‌ها، فروشگاه‌ها یا هتل‌ها مشغول به کار می‌شوند. شهرنشینان اغلب نگاهی بالا به پایین به این دختران دارند و طوری رفتار می‌کنند که گویی این دختران وجود خارجی ندارند.

داستان کتاب خانم چاپستیک درباره‌ی سه خواهر است. سه دختر اهل روستا که تحصیلات چندانی ندارند و باورهای ذهنی‌شان بسیار ساده‌تر از چیزی‌ست که دختران مدرن شهری حتی به آن‌ها فکر کنند. مثلاً اینکه مادر خود را یک زن شکست‌خورده می‌دانند، چون هرگز نتوانسته فرزند پسری به این دنیا بیاورد ویا سخنان پدر خود را مبنی بر اینکه «زنان مانند چوب غذا هستند» باور دارند! به عقیده‌ی پدرشان زن‌ها درست مثل چاپستیک (چوب‌های مخصوص غذا خوردن) سودمند هستند اما به‌راحتی شکسته می‌شوند. و این درحالی‌ست که مردان در حکم تیرهای قوی و نیرومندی هستند که سقف خانه‌ها را بالا نگه می‌دارند!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
شین ران در ادامه‌ی داستان کتاب خانم چاپستیک روزی را توصیف می‌کند که خواهران لی خانه‌ی خود را در حومه‌ی شهر ترک می‌کنند تا در شهر بزرگ نانجینگ کاری پیدا کنند و پولی به دست آورند. یکی از آن‌ها در رستوران کوچکی مشغول به کار می‌شود، دومی و سومی نیز در یک مرکز آب‌درمانی و یک کتاب‌فروشی/چای‌خانه کار پیدا می‌کنند. زندگی در محیط شهری بزرگ و جدید چشمانشان را به طرز تکان‌دهنده‌ای رو به حقایق باز کرده. آن‌ها حالا شغل پیدا کرده‌اند، دوستان جدیدی دارند و درس‌های مهمی را از زندگی می‌آموزند که پیش‌تر نمی‌دانستند! و وقتی پولی را که به دست آورده‌اند به دهکده می‌فرستند، پدرشان می‌فهمد که دختران آن‌قدرها هم به‌دردنخور نیستند!

الهام صیفی‌کار کتاب خانم چاپستیک را به زبان فارسی برگردانده و انتشارات دانش‌آفرین آن را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان علاقه‌مند قرار داده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
نکوداشت‌های کتاب خانم چاپستیک
شین ران احترام به شرافت و سنت، طنز و چند پیام اجتماعی مهم را در یک کتاب جذاب و درعین‌حال تکان‌دهنده با هم ترکیب کرده است. (گاردین)
داستان این کتاب جذاب است و هنگامی‌که شین ران توجه خود را به خیابان‌های شلوغ و تاریخ نانجینگ، زادگاه محبوب خود معطوف می‌کند، نثر او واقعاً زنده می‌شود. (Daily Mail)
امید به زندگی، داستان الهام‌بخش و در نهایت اهداف قابل دستیابی، چیزی است که رمان خانم چاپستیک را به کتابی نشاط‌آور تبدیل کرده است. (فایننشال تایمز)
داستان شین ران احتمالاً تا سال‌ها در ذهن‌ها نقش خواهد بست.(Big Issue)
مهارت شین ران در بررسی افکار و عواطف جهانی انسان، در پشت سادگی این دختران نهفته است. (آنجلا الیور، نویسنده)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
کتاب خانم چاپستیک برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمان‌هایی با موضوعات اجتماعی و روز علاقه‌مند هستید، پیشنهاد می‌کنیم مطالعه‌ی کتاب شین ران را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب خانم چاپستیک می‌خوانیم
کنار خندق باستانی نانجینگ، یک درخت بید قدیمی وجود دارد که بسیار مورد علاقه‌ی مردمی است که در آن ن*زد*یک*ی زندگی می‌کنند. مردان زیر سایه‌ی آن شطرنج بازی می‌کنند و زنان با یکدیگر گپ می‌زنند، سبزی پاک می‌کنند یا ظرف می‌شویند. گه‌گاهی هم به دیوار شهر با آن دروازه‌های بزرگش که یادگاری از سلسله‌ی مینگ است و متأسفانه رو به فروپاشی است، نگاهی می‌اندازند. البته این روزها به‌خاطر هیاهوی زیاد این ناحیه، به‌راحتی نمی‌توان زیر سایه‌ی این بید استراحت کرد. بازار محلی که از میوه و سبزیجات گرفته تا حیوانات و دوچرخه در آن به فروش می‌رسند، به قدری مشهور شده که مردم برای بازدید از آن، از گوشه و کنار شهر به این منطقه می‌آیند. یک دفتر کاریابی هم در ن*زد*یک*ی این درخت باز شده و مهاجران روستایی که می‌خواهند شغلی برای خودشان دست و پا کنند، کنار این دفتر صف می‌کشند.

البته که صورت شهر همیشه به این شکل نبود. در اواخر دهه‌ی نود، این خیابان‌های نزدیک به دروازه‌های جنوبی شهر بسیار خلوت‌تر بودند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,503
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
جاده کمربندی وجود نداشت، تعداد کمی از مردم ماشین داشتند و اگر برای رفتن به مکانی عجله داشتید، باید سوار تاکسی که در واقع یکی از تراکتورهای سه چرخ تولید انبوه برای کشاورزی بود، می‌شدید. با این وجود، ترافیک برای فردی روستایی که برای اولین بار شهر را می‌دید، عجیب بود. برای مردمی که با زندگی روستایی اخت گرفته بودند، هیچ‌وقت ماشین، آسمان‌خراش و یا تلفن ندیده بودند و سواد نداشتند، این شهر با دیوار بلندش، چشم‌اندازی خیره‌کننده و شاید رعب‌آور بود. خوشبختانه، مردان و زنان زیر درخت بید همیشه با روی خوش به غریبه‌ها کمک می‌کردند و آن‌ها را به اقوام و دوستانی که کارگر می‌خواستند، معرفی می‌کردند. رفته‌رفته، این درخت بید به محلی برای کاریابی تبدیل شد و بازار کنارش بزرگ‌تر شد، دولتمردان این فرصت را پیدا کردند که اجاره‌ی بیشتری از فروشندگان بگیرند و نارضایتی افراد ساکن در آن محله از سر و صدا و زباله هم بیشتر شد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا