شعر اشعار نوای ارغوان| سکینه حمیده دل کاربر انجمن تک رمان

ساعت تک رمان

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
کاربر VIP انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
93
لایک‌ها
612
امتیازها
53
کیف پول من
5,748
Points
38
نام شعر: نوای ارغوان
به قلم: سکینه حمیده دل
ژانر: احساسی، عاشقانه
مقدمه:
جانا...
بر جهانم چون نسیمی در جُلجُتا رو به وزیدنی، که هر آن سراسیمه خواهد شد عهد شکوفا شده ی روزگارت.
تو را چون قاموس خواهم پرستید!
تو را چون نرگس استشمام خواهم کرد، و چون سوری در جان احساس!.
دریغا! زین نگهبان غار نشسته بر س*ی*نه ام، زمانگاهش چون ماکسیمیلیانوس، در خواب غفلت از روزگارش چشم فرو بسته،
و جهانی بر زیر پلک های بلندی چون یال اَسبینه اش، در خاموشی مطلق به سر میبرد!.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
کاربر VIP انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
93
لایک‌ها
612
امتیازها
53
کیف پول من
5,748
Points
38
بزن باران، بزن بر بامم امشب

بزن آشوبم و سرسامم امشب

چراغ آن دل ویرانه ام کو!؟

امید غالب کاشانه ام کو!؟

دلا، نور هویدایت کجا رفت؟

و آن گرمای شیدایت کجا رفت!

کجا رفت آن همه شور و نشاطت!؟

وآن سرمستی و نور حیاتت!

تو یزدانا کمی گپ دارم امشب

کمی درد و کمی تب دارم امشب

کمی خواهم بگویم یاری ام کن

کمی لالایی و دلداری ام کن

ندانم من که شاید خوابم امشب

که شاید لایق یزدانم امشب

که شاید هسچ فردایی نباشد

در این ماتمکده، بی جانم امشب....
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

پیوست‌ها

  • IMG_20240224_162402_151.jpg
    IMG_20240224_162402_151.jpg
    87.6 کیلوبایت · بازدیدها: 2
آخرین ویرایش:

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
کاربر VIP انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
93
لایک‌ها
612
امتیازها
53
کیف پول من
5,748
Points
38
من شبانه می سرایم از دل دیوانه ام

محفلی بر نور و این ماه و کبیر خانه ام

دیده ای محو تماشایت کنم ای قاضیا

گر تو گویی که من همچون ساز خود ویرانه ام...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
کاربر VIP انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
93
لایک‌ها
612
امتیازها
53
کیف پول من
5,748
Points
38
جهان بی عشق معنایی ندارد

غزل بی مهر آوایی ندارد

سنایی گویمت یا مثنوی را

بخارا گویمت یا مولوی را

سراسر شعر های جاودانی

تو را آموخت علم زندگانی

چنان گویم که اشعارم چنین شد

که تا هستم و خواهم هست باقی...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
کاربر VIP انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
93
لایک‌ها
612
امتیازها
53
کیف پول من
5,748
Points
38
زندگی بر دوش من، بار گران است هنوز

کام من در دل روز چون شب تار است هنوز

من که فتوای شبانگاهم شده قالب عشق

پس چرا حالم چو پیر تن نگران است هنوز!؟...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
کاربر VIP انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
93
لایک‌ها
612
امتیازها
53
کیف پول من
5,748
Points
38
الهی لطف خود را یار ما کن

ز رحمت یک نظر در کار ما کن

همه عالم به نیروی تو بند است

شگفتا این همه عدل خدایی

که نتوان این همه صنع خدا را

من این فرد حقیر ادراک کردن

زمین و آسمان لطف خدا را

همه با یک صدا اقرار کردن

الهی من شبانه گویمت شکر

که غفاری و بی شک جان جانی

الا غافل نشو یک لحظه از من

که تا جان در تنم هست ذکر گویم

خدایی هست در هر عالم چو رعنا

که هر چه من بگویم بی مثالی...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
کاربر VIP انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
93
لایک‌ها
612
امتیازها
53
کیف پول من
5,748
Points
38
زندگی را صد بهانه در کرانه دایم است

لاله ها را صد هزاران در بهاران دایم است

گر تو را یادی کند عاشق کشان این دیار

این و آن فرقی ندارد، جمع یاران دایم است...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
کاربر VIP انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
93
لایک‌ها
612
امتیازها
53
کیف پول من
5,748
Points
38
عرصه ای بود که در آن عطر بهاران ساختم

خاطرات کودکی را یک به یک پرداختم

سردی و گرمی دوران را نمی دیدم ز سور

ظلمت میدان خصمان را نمی دیدم ز نور

هر شب و هر روز من با مهر و شادمانی گذشت

روزگاران کهن شیرین تر از شیرین گذشت

آن لبان کوچکم جز خنده معنایی ندید

آن دو چشم روشنم جز مهر آوایی ندید

در میان آن گلستان سراسر آشنا

کودکی پر جنب و جوش و شاد بودم آگاه

می دویدم هر طرف بی آنکه بغضی بشکند

بر سر و رویم سراسر خاک آقایی کند

خاطرات کودکی یادت بخیر

مشق های زورکی یادت بخیر

تا نفس دارم بگویم هر زمان

عرصه ی دیوانگی، یادت بخیر...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
کاربر VIP انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
93
لایک‌ها
612
امتیازها
53
کیف پول من
5,748
Points
38
زندگی بر کامتان شیرین باد

عمرتان مانند خود جاوید باد

گر حیاتی ماند و صبری دهد

تک تک اشعارتان خورشید باد

گر چه گویم که سپهدارت شود

مثل یک نور، رهرو راهت شود

آخر آن حرفی که گویم بر شما

آنچنان مانا شود احساستان

آنقدر رسوا شود اشعارتان

اینقدر گپ دارم اما آخرش

جملگی گویند کی شاعرنشان

قلم و راهت همه همواه این فیضا شود...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

سکینه حمیده دل

مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
کاربر VIP انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-20
نوشته‌ها
93
لایک‌ها
612
امتیازها
53
کیف پول من
5,748
Points
38
به نام یزدان ایزد پناه

که پر باد نامش به روی شما

درودی گویمت به رسم ورود

ورودی که خوش آرد شکوه و سرور

زر و زیور و سمبل و بوق و تک رمان

به پای شما کم بیارد نجوب

الهی که احوالتان شاد باد

دلانی پر از لطف و ایمان باد

من این بنده ی حقیر خدا

به خویشان نام آور و رهنما

چنان گویم ای سروران سنا

خوشا باد این جمع ناب با شما...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا