نقل است در ایام قدیم دختری تندخو و بد اخلاق وجود داشته که هیچکس حاضر به ازدواج با او نبوده است. پس از چندی پسری از اهالی شهامت به خرج می دهد و تصمیم می گیرد که با وی ازدواج کند.
بر خلاف نظر همه ، او میگوید که میتواند دخترک را رام کند. خلاصه پس از مراسم عروسی ، عروس و داماد وارد حجله میشوند و ….چند دقیقه از زفاف که میگذرد پسرک احساس تشنگی میکند .
گربه ای در اتاق وجود داشته از او میخواهد که آب بیاورد. چند بار تکرار میکند که ای گربه برو و برای من آب بیاور. گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی خورد تا اینکه مرد جوان چاقویش را از غلاف بیرون می کشد و سر از تن گربه جدا میکند.
سپس رو یه دختر میکند و میگوید برو آب بیار…. خب معلومه دختر از ترس سریع میره آب میاره واین است که این ضرب المثل رایج شد همسر این مرد پوزخندی می زند و می گوید:« گربه را باید دم حجله می کشتی »
معنی ضرب المثل گربه را دم حجله کشتن یعنی از همان ابتدا طرف را ترساند یا حرف خود را به کرسی نشاند یا کاری کرد که از حرف او اطاعت کنند.
بر خلاف نظر همه ، او میگوید که میتواند دخترک را رام کند. خلاصه پس از مراسم عروسی ، عروس و داماد وارد حجله میشوند و ….چند دقیقه از زفاف که میگذرد پسرک احساس تشنگی میکند .
گربه ای در اتاق وجود داشته از او میخواهد که آب بیاورد. چند بار تکرار میکند که ای گربه برو و برای من آب بیاور. گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی خورد تا اینکه مرد جوان چاقویش را از غلاف بیرون می کشد و سر از تن گربه جدا میکند.
سپس رو یه دختر میکند و میگوید برو آب بیار…. خب معلومه دختر از ترس سریع میره آب میاره واین است که این ضرب المثل رایج شد همسر این مرد پوزخندی می زند و می گوید:« گربه را باید دم حجله می کشتی »
معنی ضرب المثل گربه را دم حجله کشتن یعنی از همان ابتدا طرف را ترساند یا حرف خود را به کرسی نشاند یا کاری کرد که از حرف او اطاعت کنند.