معرفی کتاب کتاب جیب پر از چاودار

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
در کتاب جیب پر از چاودار، داستان هیجان‌انگیز دیگری را از ملکه‌ی رمان‌های جنایی، آگاتا کریستی، خواهید خواند. در این اثر، به ماجرای یک قتل عجیب پی می‌برید که ظاهراً به خاطر مسمومیت بوده اما مشخص نیست با چه سمی و به چه شکلی صورت گرفته است. نویسنده با بهره‌گیری از عنصر تعلیق و مهارت بالای خود در شخصیت‌پردازی، اثری خلق کرده که تا صفحات پایانی کتاب خود شما را میخکوب خواهد کرد.

درباره‌ی کتاب جیب پر از چاودار
برای این‌که شاهد ماجرای مرموز کتاب جیب پر از چاودار (A Pocket Full of Rye) باشید، لازم نیست زیاد منتظر بمانید! در همان صفحات ابتدایی کتاب، هنگامی که آگاتا کریستی (Agatha Christie) ماجرای چای ریختن خانم «گرانر»، منشی مخصوص آقای «فورتسکیو» را برایتان شرح می‌دهد، در حقیقت سعی دارد مقدمات یک قتل عجیب و البته پیچیده را هم به شما نشان بدهد. آن روز هم مانند روزهای پیش، خانم گرانر وظیفه داشته چای چینی آقای فورتسکیو را در فنجان مخصوصش بریزد و به همراه بیسکوییت‌های مورد علاقه‌اش به میز کار او ببرد. در ابتدا هیچ‌چیز غیرعادی به نظر نمی‌آید تا این‌که فریادهای آقای فورتسکیو به گوش می‌رسد. خانم گرانر که چند دقیقه پیش چای را به اتاق او برده، این بار هم سراسیمه به سوی دفترش می‌رود. درحالی‌که آقای فورتسکیو از درد به خود می‌پیچد، خانم گرانر را به خاطر فنجان چای سرزنش می‌کند. گرانر با همراهی سایر کارمندان شرکت به‌سرعت دکتر و آمبولانس را خبر می‌کنند اما آقای فورتسکیو جان سالم به درنمی‌برد و همین موضوع پای پلیس را به شرکت باز می‌کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
ظاهر قضیه نشان می‌دهد که آقای فورتسکیو با نوشیدن چای مسموم شده اما خانم گرانر مطمئن است که چای آن روز را مثل روزهای قبل دم کرده و این نکته را به مأموران پلیس هم یادآوری می‌کند. بااین‌حال، همه اطمینان دارند علت مرگ مقتول مسمومیت بوده که از طریق چای، صبحانه یا... صورت گرفته است. نکته‌ی جالب اینجاست که بعد از بازرسی مقتول، در جیب او دانه‌هایی از چاودار پیدا می‌شود. خب، به نظر می‌رسد با این دانه‌ها بشود به راز قتل هم پی برد، البته اگر کارآگاه زیرکی مثل خانم مارپل عهده‌دار گره‌گشایی از این پرونده شود! کتاب جیب پر از چاودار نیز مانند بسیاری از رمان‌های کریستی قرار است با حضور خانم مارپل و مهارت او در حل معماهای پیچیده همراه شود.

اگر پیش از این، برخی از کتاب‌های آگاتا کریستی را مطالعه کرده باشید، با روش خاص این نویسنده در بازگویی ماجراهای جنایی و حل کردن پرونده‌های قتل به‌خوبی آشنایی دارید. این نویسنده با نفوذ به عمق شخصیت‌ها، نشان می‌دهد که وظیفه‌ی یک کارآگاه کارکشته چیزی فراتر از بررسی شواهد و صح*نه‌ی جرم است. او وظیفه دارد به دنیای ذهنی مظنون و افراد درگیر در ماجرا، راه بیابد و به این شکل معماهای به‌ظاهر حل‌نشدنی را حل کند. به خاطر حساسیت پرونده‌ی قتل آقای فورتسکیو، بار دیگر خانم مارپل قدم به میدان می‌گذارد تا دوباره هم قاتل و هم مأموران پلیس را از ذکاوت بالای خود انگشت‌به‌د*ه*ان باقی بگذارد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
کتاب حاضر مانند سایر آثار آگاتا کریستی رمانی نفس‌گیر، هیجان‌انگیز و غافل‌گیرکننده محسوب می‌شود که محال است بتوانید پایان آن را به‌راحتی حدس بزنید. پس چه‌ بهتر که تا انتها با نویسنده همراه باشید. کتاب جیب پر از چاودار، از سوی نشر کتاب هرمس به چاپ رسیده و به‌عنوان یکی از آثار مجموعه کتاب‌های کارآگاه منتشر شده است. مجتبی عبدالله نژاد نیز ترجمه‌ی آن را به انجام رسانده است.

درباره‌ی مجموعه کتاب‌های کارآگاه
«کتاب‌های کارآگاه» عنوان مجموعه‌ای است از برترین آثار معمایی جهان که نشر کتاب هرمس چاپ و انتشار آن‌ها را به زبان فارسی، به عهده داشته است. البته این مجموعه خود زیرمجموعه‌های دیگری از جمله شرلوک هولمز، آگاتا کریستی، مگره و… را نیز دربرمی‌گیرد. بااین‌حال، وجه مشترک تمامی آثار سری کتاب کارآگاه، ژانر معمایی-جنایی آن‌هاست. کتاب‌های این مجموعه بهترین گزینه برای مخاطبانی هستند که به مطالعه‌ی آثار سرگرم‌کننده و هیجان‌انگیز بسیار علاقه دارند. از میان آثاری که در ذیل کتاب‌های کارآگاه قرار می‌گیرند می‌توان به «نخستین پرونده‌های پوآرو»، «مگره و مرد نیمکت‌نشین»، «برق نقره‌ای» و «رویا» اشاره کرد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
نکوداشت‌های کتاب جیب پر از چاودار
بهترین رمان آگاتا کریستی که خانم مارپل نیز در آن حضور دارد. (نیویورک تایمز)
کتابی مبتکرانه! (Times Literary Supplement)
آگاتا کریستی استاد این است که مخاطبانش را به اشتباه بیندازد. هنگام خواندن رمان‌های او تصور می‌کنیم، استدلال ما برای پیدا کردن قاتل درست بوده، اما در واقع قاتل حقیقی از چشممان پنهان مانده. (مارگارت مارون، نویسنده)
اقتباس سینمایی و هنری از کتاب جیب پر از چاودار
در یکی از قسمت‌های سریالی که بی‌بی‌سی بر اساس رمان‌های کریستی ساخته است، از ماجراهای کتاب حاضر الهام گرفته شده. این قسمت در سال 1985 به نمایش درآمد. در سال 1995 هم یک نمایش رادیویی با الهام از ماجراهای کتاب جیب پر از چاودار از رادیو بی‌بی‌سی پخش شد که جوون ویتفیلد در آن به ایفای نقش پرداخته بود.

از رمان پیشِ رو برای سری چهارم یک مجموعه‌ی تلویزیونی نیز اقتباس شد که در سال 2009 از شبکه‌ی ITV نشان داده می‌شد. جولیا مک‌کنزی از هنرپیشگان اصلی این مجموعه به شمار می‌رفت.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
کتاب جیب پر از چاودار برای چه کسانی مناسب است؟
اگر شما هم از هواداران دوآتشه‌ی رمان‌های جنایی، داستان‌های پلیسی، کتاب‌های معمایی و آثار مرموز و هیجان‌انگیز هستید، حرفی باقی نمی‌ماند جز این‌که بهتر است هرچه زودتر خواندن کتاب جیب پر از چاودار را آغاز کنید.

در بخشی از کتاب جیب پر از چاودار می‌خوانیم
خانم داو سر راهش به طبقه پایین مکث کرد و از پنجره بزرگ بین پله‌ها به بیرون نگاه کرد. اتومبیلى جلو خانه توقف کرده بود و دو نفر از آن پیاده مى‌شدند. آن که قدبلندتر بود، پشت به خانه ایستاد و اطرافش را نگاه کرد. خانم داو حدس زد چکاره‌اند. سروان نیل و احتمالا یکى از زیردست‌هایش.

از جلو پنجره کنار رفت و خودش را در آینه قدى بزرگى که روى پاگرد به دیوار نصب بود، تماشا کرد. زنى بود ریزنقش با قیافه متین و مؤقر و یقه و سرآستین تمیز و پیراهن خاکسترى بژ. فرقش را از وسط باز کرده و موهاى مشکیاش را به عقب شانه زده و پشت گ*ردنش دماسبى کرده بود ... رژ صورتى کمرنگ زده بود.

در مجموع از قیافه خودش راضى بود. لبخند کم‌جانى روى ل*ب‌هایش نقش بست. بقیه پله‌ها را پیمود.

سروان نیل که خانه را دید مى‌زد، با خودش گفت: « عجب اسمى دارد. یوتریلاج! این پولدارها هم عجب اداهایى دارند. »

به نظرش عمارت مجللى بود. شباهتى به کلبه نداشت. معنى کلبه را خوب مى‌دانست. خودش تو یکى از این کلبه‌ها بزرگ شده بود. کلبه واقع در ابتداى « هارتینگتون پارک » که عمارت وسیع و دست‌وپاگیرى بود به سبک کارهاى پالادیو. بیست‌ویک اتاق خواب داشت و الان در اختیار « سازمان حفظ املاک تاریخى » بود. کلبه کوچولویى بود و از بیرون قشنگ به نظر مى‌رسید. مرطوب بود و راحت نبود و جز یک سرویس بهداشتى ابتدایى در داخل خانه، هیچ امکانات دیگرى نداشت. با وجود این براى پدر و مادر نیل خیلى خوب و مناسب بود. لازم نبود اجاره بدهند یا کارى بکنند. فقط کافى بود هر وقت لازم مى‌شد، درها را باز کنند و ببندند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا