Zahra jafarian
صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
در کتاب جیب پر از چاودار، داستان هیجانانگیز دیگری را از ملکهی رمانهای جنایی، آگاتا کریستی، خواهید خواند. در این اثر، به ماجرای یک قتل عجیب پی میبرید که ظاهراً به خاطر مسمومیت بوده اما مشخص نیست با چه سمی و به چه شکلی صورت گرفته است. نویسنده با بهرهگیری از عنصر تعلیق و مهارت بالای خود در شخصیتپردازی، اثری خلق کرده که تا صفحات پایانی کتاب خود شما را میخکوب خواهد کرد.
دربارهی کتاب جیب پر از چاودار
برای اینکه شاهد ماجرای مرموز کتاب جیب پر از چاودار (A Pocket Full of Rye) باشید، لازم نیست زیاد منتظر بمانید! در همان صفحات ابتدایی کتاب، هنگامی که آگاتا کریستی (Agatha Christie) ماجرای چای ریختن خانم «گرانر»، منشی مخصوص آقای «فورتسکیو» را برایتان شرح میدهد، در حقیقت سعی دارد مقدمات یک قتل عجیب و البته پیچیده را هم به شما نشان بدهد. آن روز هم مانند روزهای پیش، خانم گرانر وظیفه داشته چای چینی آقای فورتسکیو را در فنجان مخصوصش بریزد و به همراه بیسکوییتهای مورد علاقهاش به میز کار او ببرد. در ابتدا هیچچیز غیرعادی به نظر نمیآید تا اینکه فریادهای آقای فورتسکیو به گوش میرسد. خانم گرانر که چند دقیقه پیش چای را به اتاق او برده، این بار هم سراسیمه به سوی دفترش میرود. درحالیکه آقای فورتسکیو از درد به خود میپیچد، خانم گرانر را به خاطر فنجان چای سرزنش میکند. گرانر با همراهی سایر کارمندان شرکت بهسرعت دکتر و آمبولانس را خبر میکنند اما آقای فورتسکیو جان سالم به درنمیبرد و همین موضوع پای پلیس را به شرکت باز میکند.
دربارهی کتاب جیب پر از چاودار
برای اینکه شاهد ماجرای مرموز کتاب جیب پر از چاودار (A Pocket Full of Rye) باشید، لازم نیست زیاد منتظر بمانید! در همان صفحات ابتدایی کتاب، هنگامی که آگاتا کریستی (Agatha Christie) ماجرای چای ریختن خانم «گرانر»، منشی مخصوص آقای «فورتسکیو» را برایتان شرح میدهد، در حقیقت سعی دارد مقدمات یک قتل عجیب و البته پیچیده را هم به شما نشان بدهد. آن روز هم مانند روزهای پیش، خانم گرانر وظیفه داشته چای چینی آقای فورتسکیو را در فنجان مخصوصش بریزد و به همراه بیسکوییتهای مورد علاقهاش به میز کار او ببرد. در ابتدا هیچچیز غیرعادی به نظر نمیآید تا اینکه فریادهای آقای فورتسکیو به گوش میرسد. خانم گرانر که چند دقیقه پیش چای را به اتاق او برده، این بار هم سراسیمه به سوی دفترش میرود. درحالیکه آقای فورتسکیو از درد به خود میپیچد، خانم گرانر را به خاطر فنجان چای سرزنش میکند. گرانر با همراهی سایر کارمندان شرکت بهسرعت دکتر و آمبولانس را خبر میکنند اما آقای فورتسکیو جان سالم به درنمیبرد و همین موضوع پای پلیس را به شرکت باز میکند.