کتاب ریکشاران از بیون کاتیلاتو

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,508
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
کتاب ریکشاران، نوشته‌ی بیون کاتیلاتو، داستان یک راننده‌ی ریکشا در دهلی‌نو است که سعی می‌کند به مسافرانش شادی هدیه بدهد. «راهول» هر روز تعداد زیادی مسافر دارد که هر کدام با مشکلات خود دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. او به رؤیاها، مشکلات و درد دل‌های آن گوش می‌دهد، با آن‌ها صحبت می‌کند و به آن‌ها کمک می‌کند دیدشان را نسبت به زندگی تغییر داده و خوشحال‌تر باشند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,508
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
درباره‌ی کتاب ریکشاران
راهول، یک جوان راننده‌ی ریکشا در دهلی‌نو است. او به ریکشایش، «نانی»، به معنای «ممنون» عشق می‌ورزد؛ داخلش را با ریسه‌ای تزیین کرده که رنگش را بنا به درخواست مسافر تغییر می‌دهد. همین‌طور برای آن‌ها آهنگ‌های بالیوودی پخش می‌کند تا انرژی بگیرند. راهول جوانی خونگرم و سرزنده و شاد است و همه‌ی همکاران و اطرافیانش او را دوست دارند. با اینکه در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمده و در حلبی‌آبادهای دهلی بزرگ‌ شده، بسیار خوش‌بین است تا جایی که دوستانش او را راهول خوش‌بین صدا می‌زنند. هر بار که مسافری را در ریکشایش سوار می‌کند، می‌کوشد به هر نحوی سر صحبت را با او باز کرده و حرف بزند. او به درد دل و مشکلات مردم گوش می‌دهد و بعد سعی می‌کند ایده‌های خود را درمورد زندگی، با ایشان در میان بگذارد. راهول کمک می‌کند مسافران عصبانی، بدخلق و ناراحتش، دید مثبتی به زندگی پیدا کنند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,508
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
کتاب ریکشاران، اثر بیون کاتیلاتو (Biyon Kattilathu) از رمان‌های آموزنده و انگیزشی محسوب می‌شود. داستان یک جوان فیلسوف‌مآب که سعی می‌کند نگاه مسافرانش را نسبت به زندگی دگرگون کند. او با آن‌ها از هر دری صحبت می‌کند و وادارشان می‌کند به خود و زندگی طور دیگری نگاه کنند. او فردی خوش‌بین است که زندگی را هدیه‌ای می‌بیند و اصرار دارد این ایده را به مسافرانش هم انتقال دهد. این جوان در هر فصل کتاب، با یک مشتری مواجه است که مشکل خاص خود را دارد؛ یکی رؤیایی دارد که به آن نرسیده، دیگری در عشق ناکام بوده و... . راهول درمورد هرکدام از این مسائل فلسفه‌ورزی می‌کند و به آدم‌ها امید می‌دهد که با وجود اندوه و شکست، ادامه بدهند و ناامید نشوند. این رمان، داستان عشق و فقدان، ترس و شجاعت، آسیب‌پذیری و عشق به خود، صداقت و دنبال کردن اهداف خود در زندگی است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,508
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
کتاب ریکشاران، ترکیبی از ایده‌ی مثبت‌اندیشی غربی و عرفان هندی را ارائه می‌دهد. راهول، که در واقع خودِ بیون کاتیلاتو است، از عناصر مختلفی استفاده می‌کند تا ایده‌هایش را بازگو کند؛ از مفاهیم غربی تا آموزه‌های شرقی بودیسم. در این داستان راهول برای اقناع مسافرانش بارها به انیشتین یا نظریه‌های علمی استناد کرده. از سوی دیگر او به‌شدت تحت تأثیر پدربزرگش است که نقش مرشد را برای راهول دارد. در حقیقت، فلسفه‌ی زندگی‌اش را از پدربزرگ خود آموخته. پدربزرگ با اینکه در فقر و تنگدستی زندگی می‌کرده، تمام دارایی‌اش را بی‌شائبه در اختیار او می‌گذارد. این‌چنین او به شمایل راهب‌های خردمند هندو نزدیک می‌شود. کاتیلاتو اصالتاً هندی است. این نویسنده در آلمان متولد و بزرگ‌ شده و به‌خوبی با هر دو فرهنگ آشناست. او موفق می‌شود این مفاهیم را با یکدیگر ترکیب کند و از درون آن‌ها داستانی جذاب خلق نماید که می‌تواند دید هر مخاطبی را تغییر داده و به زندگی امیدوار کند.

بیون کاتیلاتو کتاب ریکشاران را براساس زندگی خود و با الهام از سرگذشت شخصیت‌های واقعی نوشته. این داستان را انتشارت کتاب کوله‌ پشتی با ترجمه‌ی سارا بحری منتشر کرده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,508
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
کتاب ریکشاران برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستان‌های انگیزشی و آموزنده علاقه دارید، مطالعه‌ی این کتاب توصیه می‌شود.

با بیون کاتیلاتو بیشتر آشنا شویم
بیون کاتیلاتو (متولد 1984) سخنران انگیزشی و نویسنده‌ی آلمانی-هندی است. او در یک خانواده‌ی مهاجر هندی در آلمان به دنیا آمد. وقتی نوجوانی بود به خاطر بزهکاری از طرف دادگاه به کار خدمات عمومی محکوم شد که تأثیر زیادی بر روی او گذاشت. این نویسنده نداشتن الگوی مثبت را دلیل این اتفاق می‌دانست و پس‌ از آن تلاش کرد زندگی‌اش را تغییر دهد.

او در رشته‌ی مهندسی و اقتصاد تحصیل کرده. کاتیلاتو در شبکه‌های اجتماعی همچون یوتیوب و ف*ی*سبوک فعال است و صحبت‌های انگیزشی خود را در آنجا به اشتراک می‌گذارد. او سمینارها و کارگاه‌های متعددی را برای شرکت‌های بزرگی همچون بوش برگزار کرده. بیون کاتیلاتو چندین کتاب داستانی و غیرداستانی نیز تاکنون به انتشار رسانده.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,508
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
در بخشی از کتاب ریکشاران می‌خوانیم
آن روز، غم‌انگیزترین روز زندگی‌ام بود. شب قبل از آن باهم آتش روشن کرده و برای تمام اعضای خانواده ماهی کباب کرده بودیم. حرکاتش یک‌جورهایی آهسته‌تر از معمول بود. موقع جمع کردن چوب، چند شاخه از دستش پایین افتاد و هنوز هم وقتی یادم می‌آید که عجله داشتم و بی‌صبرانه به او گفتم: «دادا، عجله کن دیگر» قلبم به درد می‌آید. پدربزرگ صبح روز بعد دیگر چشم‌هایش را باز نکرد. با آرامش خوابیده بود، این‌بار برای همیشه. نمی‌توانستم باور کنم. نمی‌خواستم باور کنم. مرتباً شانه‌هایش را تکان می‌دادم تا بالاخره از خواب بیدار شود. والدینم با ملایمت هرچه تمام‌تر تلاش کردند آرامم کنند، ولی من به پدربزرگم چسبیده بودم. گریه می‌کردم و فریاد می‌کشیدم، و وقتی پدرم داشت بالاخره مرا از او جدا می‌کرد، با مشت به او می‌کوبیدم.

تا هفته‌ها در چنگ غم اسیر بودم. از اتفاقاتی که دوروبرم رخ می‌داد چیز زیادی درک نمی‌کردم. تا اینکه روزی عمویم برایم داستانی تعریف کرد و موفق شدم خودم را از چنگ غم رها کنم. بی‌آنکه چیزی بگویم، ریکشا را در پیاده‌رو روی پل پارک می‌کنم، کاری که غیرمجاز است، این همان پلی است که آن پیرمرد روی آن به من گفت در هر وضعیتی می‌توانی به سه حالت واکنش نشان دهی: پذیرفتن، تغییر کردن یا ترک کردن. لبخند می‌زنم و با خودم فکر می‌کنم، چه جالب، به‌نظر می‌رسد پل مکان جالبی است برای توصیه کردن و پند دادن.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,508
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
می‌گویم: «خانان، پیاده شو برویم جمنا را تماشا کنیم. می‌خواهم برایت یک داستان تعریف کنم.» پیاده می‌شوم و از گوشه چشم می‌بینم که او هم لحظه‌ای درنگ نمی‌کند و دنبالم می‌آید، وقتی سر پا می‌ایستد، مجبور می‌شود کمی به نانی تکیه دهد تا بتواند تعادلش را حفظ کند. به جانپناه پل تکیه می‌دهیم و به رودخانه نگاه می‌کنم. خانان کمی بعد کنارم می‌ایستد و او هم به رودخانه نگاه می‌کند. آهسته می‌گویم: «هزاروچهارصد کیلومتر.»
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا