.
افتادنِ لبخندِ شیرینِت تو عکسامون،
چالِ قشنگِ گونه هات وقتی که میخندی؛
.
دورِ سرت هرروز گشتم تا بفهمونم بهت اینو،
خدا کنه خدا ببخشَتـم ولی خدای لبخندی؛
.
کنارم بودی و چیزی از این بودن نفهمیدم،
تو رفتی تازه فهمیدم چه سِحری با دلم کردی؛
.
کنارم بودی و این شاعرِ دیوونه ی احمق نفهمید،
تو شیرینی قبول،اما تو هم تلخی و هم دردی؛
.
ببین سرما گرفته کلِ دنیای منو بی تو،
ولی برگرد و گرما باش با اینکه تو هم سردی؛
.
یه دنیا حَدِ خوشبختی کنارم بود و اما تو،
کجاها رو که توی شهر،دنبالش نمیگردی؛
.
من اما پشت هم بارون و ابر و بغض همرامه،
تو اصلا حالتِ ابریِ یک جفت چشم میفهمی؟!
.
یه دریا شعر پُر کردم برات و پاره کردم هی،
تو اما حالِ داغونِ یه مرد اصلا چه میفهمی؛
.
بهت میگم که برگردی و اصلا هم حواسم نیست،
تو منظورمو از واژه ی برگرد هم نمیفهمی!
.
همینجا منتظر بودم نمیدونستم اما تو،
تو اما قدر
سنگینیِ
هر عقربه ای
بی رحمی!
انجمن تک رمان
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان