دسیسه پلید آقای بازیگر لاکچری برای دختران تهرانی / یک ساعت کادویی لو داد!

  • نویسنده موضوع .Mahdieh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 259
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

.Mahdieh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
1,602
لایک‌ها
6,023
امتیازها
113
سن
24
محل سکونت
↕کره خاکی↕
کیف پول من
4,973
Points
122
حوادث رکنا: مرد سارق وقتی برای دزدی از خانه نامزدش به آنجا می‌رفت فکر نمی‌کرد ساعتی که به‌عنوان هدیه تولد گرفته بود باعث لو رفتنش بشود.
به گزارش رکنا، چندی پیش مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و از سرقت خانه‌اش خبر داد. وی مدعی بود که به‌همراه خانواده‌اش به سفر رفته و هنگام بازگشت متوجه سرقت شده است.
با شکایت مرد میانسال مأموران راهی محل شده و از آنجایی که در ورودی خانه سالم بود و سارق بدون برهم زدن خانه فقط وسایل با ارزش را سرقت کرده بود، این احتمال مطرح شد که سرقت‌ از سوی فردی آشنا رخ داده است. در حالی که بررسی‌ها ادامه داشت، کارآگاهان پلیس به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. آنها تصویر مرد جوانی را به دست آوردند که صورتش را با نقاب پوشانده بود. با اینکه چهره سارق مشخص نبود، اما تصویر او را به مالباخته و خانواده‌اش نشان دادند.

اما دختر جوان صاحبخانه به‌نام فرانک با دیدن تصاویر، بلافاصله گفت: او نامزدم پدرام است، ساعتی که به دست دارد را خودم برای کادوی روز تولدش خریدم.

فرانک در ادامه گفت: من دانشجو هستم. مدتی قبل با پدرام در اینستاگرام آشنا شدم. او خودش را دستیار کارگردان و بازیگرسینما و تلویزیون معرفی کرد. پدرام می‌گفت بزودی کارگردان می‌شود و با افراد بزرگی در سینما کار کرده و حتی در چند فیلم هم نقش فرعی ایفا کرده است. او آنقدر اطلاعاتش درباره این حرفه زیاد بود که شک نکردم ضمن اینکه گفت خانواده‌اش نیز در کانادا زندگی می‌کنند. وقتی گفتم که می‌خواهیم به سفر برویم او گفت که می‌خواهد به کانادا برود تا ماجرای نامزدی ما را بگوید و آنها را برای مراسم نامزدی به ایران بیاورد. اما بعداً فهمیدم نرفته است. برای من خیلی عجیب بود. حالا هم که ساعت کادوی تولد را دیدم مطمئن شدم که او دروغگو و متهم است.

با اطلاعاتی که دختر جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، کارآگاهان از او خواستند با پدرام قرار ساختگی بگذارد. بدین ترتیب پدرام بازداشت شد، پسر جوان که منکر سرقت بود زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد ل*ب به اعتراف گشود. این در حالی بود که در تحقیقات پلیسی مشخص شد پدرام سابقه دار است و چندین بار به اتهام سرقت و کلاهبرداری بازداشت شده است.

گفت‌و‌گو با متهم

متهم در بازجویی‌ها به دو فقره سرقت اعتراف کرد و گفت که نقشه این سرقت را در پشت میله‌های زندان طراحی کرده است.

چرا از خانه نامزدت سرقت کردی؟

نامزدم نبود همش نقشه بود برای سرقت. من عاشق بازیگری هستم، از بچگی هم دوستان و فامیل به من می‌گفتند که خوب نقش بازی می‌کنی و بازیگر حرفه‌ای هستی. چند باری به زندان افتادم و چون به نظرم شگردهای سرقتم نخ نما شده بود تصمیم گرفتم که شگرد جدیدی برای این کار انتخاب کنم. من هم دزد بودم و هم بازیگر، هر دوی اینها در سرقت از خانه دخترانی که خواستگارشان بودم به دردم خورد.

سابقه بازیگری داری؟

سال‌ها قبل در یک سریال به‌عنوان سیاهی لشکر نقش بازی کردم. ماجرا از این قرار بود که من داشتم از ن*زد*یک*ی محل فیلمبرداری عبور می‌کردم و آنها هم به سیاهی لشکر نیاز داشتند و من هم به‌عنوان بازیگر در آن سریال بازی کردم. از طرفی چون عاشق بازیگری بودم خیلی مطالعه می‌کردم و اطلاعات زیادی داشتم.

سرقت را چطور انجام می‌دادی؟

در فضای مجازی با دختران دم بختی که وضع مالی خوبی داشتند به بهانه‌های مختلف دوست می‌شدم. بعد هم ماجرای خواستگاری را مطرح می‌کردم. از آنجا که دختران پولدار، دنبال پسر پولدار هستند من هم باید خودم را پولدار نشان می‌دادم. برای همین می‌گفتم خانواده‌ام ساکن کانادا هستند و خودم هم هر چند وقت یکبار خودروی مدل بالایی اجاره می‌کردم و به سراغ آنها می‌رفتم. دخترها هم شیفته من می‌شدند و مرا به خانه‌شان راه می‌دادند. من هم در نخستین فرصت کلید خانه را سرقت می‌کردم.

با این شگرد از خانه چند دختر سرقت کردی؟

دو دختر. من تصمیم داشتم از خانه‌ها ی زیادی سرقت کنم اما زرنگی و تیزهوشی این دختر دست مرا رو کرد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .Mahdieh
بالا