انجمن رمان نویسی | تک رمان
انجمن تک رمان...انجمن رمان نویسی تک رمان با ارائه محیطی امن و صمیمی فعالیت خود را در راستای ترویج کتابخوانی آغاز کرده است.
forum.taakroman.ir
محمدعلی بیگ پهلوان دربار شاه سلطان حسین صفوی، دریکی ازمحلات اصفهان، زنی زیبارو را که تازه ازحمام عمومی بیرون آمده بود به آ*غ*و*ش میگیرد و به سمت کریاس خانهای “طهارت خانه” میدَوَد.
او سپس شلوار را از پای آن نگار نازنین بیرون کشیده و مشغول کام گرفتن میشود. از سر و صدای زیاد زن، مردم زیادی پشت درب کریاس خانه جمع میشوند. بعد از اتمام کار و بیرون آمدن، خلایق او را گرفته و نزد شاه سلطان حسین میآورند.
پهلوان درحضور سلطان اظهار پشیمانی کرده و میگوید: مزاج من چنانست که اگر دو شب جماع نکنم دیوانه و ازشعور بیگانه میشوم؛ یک هفته بودکه زنم بیمار و جماع نکرده بودم و چندروز است که حرکات و رفتار من از روی عقل و شعور نیست!
سلطان از ملاباشی دربار میپرسد حکم شرعی این چگونه است؟ ملاباشی گفت این زن از چه قوم و قبیله است؟ گفتند این زن از بزرگان اهل سنت میباشد. ملاباشی خندید و گفت از قراری که پهلوان میگوید درحالت بیشعوری و عدم عقل این خطا از او صادر شده و بر دیوانه تکلیفی نمیباشد و حرجی نیست.