مهدی عبدیان:‌ نرفته بودم به مشهدی‌ها بگویم به ما ببازید!

[Diyar♡]

عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال به خبرورزشی گفت: همه می‌دانند که حضور من در اتوبوس شهرخودرو تنها برای حرکت به سمت استادیوم بوده و هدیه‌ای هم که دادم به خاطر شخص مهدی رحمتی بود چون خیلی با هم دوست هستیم.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Diyar♡]

محمدرضا مدنی؛ پس از ماجراهای دوران مدیریت احمد سعادتمند بار دیگر شاهد یکی از نادرترین وقایع فوتبالی در تاریخ باشگاهی‌مان بودیم و البته باز هم در مشهد! انتشار ویدیوی حضور مهدی عبدیان عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال در اتوبوس تیم شهرخودرو و پیاده شدن سیدمهدی رحمتی از آن با هدیه‌ای در جعبه آبی رنگ! آن‌هم ساعتی پیش از شروع بازی این سؤال را به وجود آورد که یکی از مدیران باشگاه استقلال دست در دست سرمربی تیم مقابل در اتوبوس حریف چه می‌کرد و چرا با هم وارد ورزشگاه شدند؟!
البته عبدیان این موضوع را اتفاقی معمولی و به گفته خودش عادی می‌دانست و در همین ارتباط به خبرورزشی گفت: «رفته بودم رحمتی را ببینم و با اتوبوس شهرخودرو هم به استادیوم رفتم! مهدی سالیان سال کاپیتان تیم استقلال بوده و دیدار با او و دیگر اعضای کادر فنی‌اش که اتفاقاً همه استقلالی هستند هم هیچ منعی ندارد». در ادامه سؤال و جواب‌های ما با عضو هیأت مدیره باشگاه را بخوانید.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Diyar♡]

هدیه آبی رنگی که دست مهدی رحمتی بود را شما به او داده بودید؟
بله! چه ایرادی دارد؟ هدیه دادن که خوب است.
اما این هدیه را به سرمربی تیمی دادید که تیم شما ساعتی بعد با آن بازی داشت!
آن را که به بازیکن رقیب ندادم! مهدی رحمتی سال‌ها بازیکن استقلال بوده و من از قبل با او دوست بودم.
بله! ولی بهتر نبود این ملاقات شب قبل از بازی یا بعد از مسابقه انجام می‌شد؟
من تازه ساعت ۱۰ صبح روز بازی به مشهد رسیده بودم. بعد هم مستقیم به اردوی تیم خودمان رفتم و پس از آن به هتل تیم شهرخودرو رفتم تا دوستان استقلالی‌ام را ببینم.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Diyar♡]

این کار شبیه آن است که یکی از مدیران منچستریونایتد ساعتی قبل از بازی به اردوی چلسی برود و هدیه‌ای به سرمربی چلسی بدهد و بعد با اتوبوس همان تیم به استادیوم برسد! این عجیب نیست؟
نه ما منچستر هستیم نه شهرخودرو چلسی است!
اما قبول دارید این شائبه به‌وجود می‌آید که شما رفته بودید تا به رحمتی بگویید روبه‌روی استقلال بازی همیشگی‌شان را انجام ندهند؟
اگر من چنین چیزی گفته بودم آنها چرا دو بار توپ را به تیرک دروازه ما زدند یا دو بار با مظاهری تک به تک شدند و نزدیک بود ۳، ۴ بار دروازه ما را باز کنند؟
اتفاقاً آنها با قدرت روبه‌روی ما بازی کردند.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Diyar♡]

این درست!
اما قبول دارید این اقدام در دنیای حرفه‌ای فوتبال شائبه ایجاد می‌کند؟
نه!
چه شائبه‌ای؟
من رفته بودم دوستانم را ببینم. اتفاقاً قبل از جدا شدن از دوستانم در اردوی شهرخودرو به آنها گفتم برایشان آرزوی موفقیت می‌کنم ولی از هفته هفتم به بعد! یعنی بعد از بازی با استقلال.
چون اگر تیم برادرم هم روبه‌روی استقلال بازی داشته باشد دوست دارم استقلال برنده شود.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Diyar♡]

اما قبول کنید که این حرکت، بی‌احتیاطی بود.
نه! من در هتل آنها بودم و با همان‌ها هم راهی استادیوم شدم.
شکر خدا شما که مشکل مالی نداشتید، می‌توانستید با یک اسنپ یا آژانس هتل راهی استادیوم شوید! نمی‌توانستید؟
آخر اسنپ که مرا به داخل استادیوم نمی‌برد! (خنده) من در اردوی تیم خودمان هم که نبودم تا با آنها بروم.
پس باید با رحمتی و دوستان می‌رفتم که وارد استادیوم شوم.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Diyar♡]

شما در آینده باز هم به مشهد سفر می‌کنید از این بابت نگران نیستید طرفداران مشهدی فوتبال از این بابت به شما انتقاد کنند که چرا قبل بازی به سرمربی‌شان هدیه دادید؟
همه می‌دانند که این حضور در اتوبوس شهرخودرو تنها برای حرکت به سمت استادیوم بوده و هدیه‌ای هم که دادم به خاطر شخص مهدی رحمتی بود چون خیلی با هم دوست هستیم.
من دوستان استقلالی زیادی دارم و اینکه الان عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال هستم که دلیل نمی‌شود ارتباطم را با آنها قطع کنم.
این را هم اضافه کنم که من به دعوت آقای حمیداوی (مدیرعامل و مالک باشگاه شهرخودرو) به اتفاق دو هنرمند عزیز استقلالی، علی صالحی (پسرعموی مجید صالحی) و علی مقصودی (علی مشهدی) از تهران با هواپیما راهی مشهد شده بودیم.
در آن زمان آنها هم داخل اتوبوس شهرخودرو بودند و بازی را هم در استادیوم کنار هم دیدیم.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان